داستان زشت و زیبا
خیلی از نوجوانان در دوره نوجوانی فکر میکنند چهره جذابی ندارند. خیلی از آنها فکر میکنند که کاش زودتر به سن 20سالگی برسند و سر و صورت خود را به جراحان زیبایی بسپارند. در حالیکه بعد از جراحی هم از چهره جدید خود ناراضی هستند. این وسواس شاید با بیشتر شدن سن کمی کاهش پیدا کند و بعدها فکر کنند که نه، چهره ما خیلی هم بد نیست. اما یک بیماری عجیب هست که مربوط به نوجوانان نیست و بزرگسالها هم گاهی دچارش میشوند.
به این بیماری میگویند "بدریختهراسی" یا "بدشکلی هراسی". دانشمندان دریافتند عملکرد نادرست برخی از فرایندهای مغزی در دیدن چهره موجب وسواس زشت بودن در افرادی میشود که از بیماری «بد ریخت هراسی» رنج میبرند.
حدود دو درصد از مردم دنیا از اختلال« بدریخت بینی» رنج می برند. این افراد زمانی که در مقابل آینه می ایستند خود را بسیار زشت و بد قیافه تجسم میکنند. آنها به تدریج از اینکه در آینه نگاه کنند دچار وسواس و ترس میشوند.
اگر بخواهیم درمورد علائم این اختلال صحبت کنیم باید گفت افرادی که با اختلال بدشکل هراسی مواجه هستند به طور افراطی نگران بخشی از بدن خود هستند و همواره در حال ارزیابی زیبایی خود و مقایسه آن با اطرافیان هستند. آنها همواره تصور میکنند که قسمتی از بدنشان دچار اختلال و نقص است؛ یا قدشان کوتاه و بلند است و یا چاق و لاغر هستند و به همین دلیل دائما درصدد دریافت خدمات زیبایی کمکی هستند و جالب آن که بعد از این همه تلاش باز هم رضایت لازم را از ظاهر خود را ندارند. البته فرد بدشکلهراس ممکن است به خاطر این اختلال درباره هر یک از بخشهای بدن دچار نگرانی باشد اما بیشترین تمرکز خود را بر چهره منعکس میکند.
افراد مبتلا به بدشکلهراسی عموما از آرایشهای بسیار غلیظ استفاده میکنند تا نقص صورتشان (صدالبته نقص خیالی) پنهان شود، دائما از پوستشان ایراد میگیرند و به همین دلیل درصدد کشیدن پوست و تزریقهای زیر پوستی هستند. کاشتن مو و پیوند آن و کاشت ابرو و امثال آن نیز اقدامات حال یا آتی آنان است. آنها همیشه نگران قضاوت افراد درمورد ظاهرشان هستند مخصوصا اگر مجرد و در مرحله ازدواج باشند از ورزشها و رژیمهای بسیار سخت غذایی پیروی میکنند. اینگونه افراد در محیط کار و زندگی مشکلهای ارتباطی دارند.
اکنون گروهی از محققان کشف کردهاند که مغز این بیماران تصویر چهره آنها را به روشی غیرواقعی پردازش میکند. این محققان کشف کردند اشتباهی هنگام پردازش تصویر چهره در مغز این افراد میپذیرد و همین اشتباه میتواند باعث شود که آنها خود را زشت ببینند.
خودشیفتگی
اما برعکسِ این آدمها که خود را خیلی زشت میبینند، بسیاری از آدمها هستند که دچار خود شیفتگی هستند و مدام خود را بسیار زیبا و برتر از دیگران میبینند. افراد خودشیفته ممکن است عاشق خودشان به نظر برسند، اما یک بررسی جدید نشان میدهد که غلو خودشیفتهها درباره خودشان ممکن است پنهان کننده احساس عمیق حقارت باشد.
به گزارش لایو ساینس براساس یک پژوهش جدید افراد خودشیفته ممکن است به روانشناسان بگویند که احساس خوبی درباره خودشان دارند، اما هنگامی روانشناسان این افراد را با یک دستگاه دروغسنج مورد آزمایش قرار میدهند، حقیقت آشکار میشود و این افراد میپذیرند که عزت نفس پایینتری دارند.
مهیرز، روانشناس که سرپرستی این پژوهش را به عهده داشت، میگوید: "یافتههای ما دال بر این است که افراد با میزانهای بالای خودشیفتگی ممکن است عزت نفسشان بیش از حد واقع نشان دهند. به عبارت دیگر افراد خودشیفته ممکن است به واقع اعتقادی به ادعای خودشان درباره بزرگیشان ندارند."
گرچه خودشیفتگی بیش از همه مشخصه "اختلال شخصیت خودشیفته"- شکل شدید و مخرب زندگی عشق به خود- شناخته میشود، اما این به نظر میرسد این مساله به درجات گوناگون در افراد سالم از لحاظ روانی هم وجود داشته باشد. افرادی که به میزان بیشتری دارای این صفت هستند، به طور غلوآمیزی خودشان را تحسین میکنند، اما بررسیهای پیشین درباره اینکه این ابراز احساسات مثبت نسبت به خود حقیقی یا ساختگی است، نتایج قاطعی به دست نداده است.
مهیرز و همکارانش برای بررسی این موضوع مجبور بودند از روشی اندک فریبکارانه استفاده کنند. آنها 71 زن دانشجوی دوره لیسانس از دانشگاه را در بررسیشان شرکت دادند و از آنها خواستند پرسشنامههایی را پرکنند که برای اندازهگیری عزت نفس و خودشیفتگی طراحی شده بود.
بعد این دانشجویان به آزمایشگاه مهیر رفتند و مورد ارزیابیهای روانشناختی بیشتری قرار گرفتند و بعد به آنها گفته شد آنها را به دستگاه دروغسنج متصل میکنند تا روانشناسان بتوانند دریابند آنها راست میگویند یا نه. سپس از این دانشجویان در مورد موافقت یا عدم موافقتشان با عباراتی مانند "من درباره خودم باور مثبتی دارم" را اعلام کنند.
مهیرز میگوید: "من نقش پژوهشگر را بازی کردم و همیشه روپوش سفید آزمایشگاه را به تن داشتم. ما حتی هنگام اتصال افراد مورد آزمایش به دستگاه دروغسنج ژل رسانا کننده پوست را هم به کار میبردیم. هدف ما این بود که موقعیت حتیالامکان باورپذیر شود."
همه این دانشجویان به دستگاه دروغسنج متصل شدند، اما به برخی از آنها گفته شد اتصال آنها به دستگاه دروغسنج تنها برای تمرین کارکنان است و پیش از شروع بررسی دستگاه خاموش خواهد شد. گروهی دیگر همین مسیر را طی کردند و به آنها گفته شد در حین مصاحبه از لحاظ راستگویی با این دستگاه تحت نظر قرار میگیرند.
نتایج دوشعبگی جالبی را نشان میداد: در زنانی که در آزمون روانی خودشیفتگی نمرات پایینی گرفته بودند، تفاوتی در میزان ابراز عزت نفس، هنگام به اصطلاح "زیرنظربودن" با دستگاه دروغسنج، ایجاد نمیشد. اما در زنانی که نمرات بالای خودشیفتگی در آزمون شخصیتی گرفته بودند، هنگامی فکر میکردند دستگاه دروغسنجی که به آن متصل هستند، خاموش است، میزان ابراز عشق به خودشان بیشتر میشد. اما هنگامی که تصور میکردند به دستگاه دروغسنج روشن است و پژوهشگران دروغ گفتن آنها را کشف میکنند، به طور قابل توجهی عزت نفس پایینتری را ابراز میکردند. این یافتهها دال بر این است که افراد خودشیفته حس عمیقی از حقارت را پنهان میکنند.
با این حال مهیر میگوید بر اساس این یافتهها هنوز نمیتوان با اطمینان گفت این اظهارات ساختگی بوسیله خودشیفتهها به خاطر خودشان است یا به خاطر دیگران.
مهیرز میگوید: "خودشیفتهها ممکن است سعی کنند با ادعای اینکه خودشان را دوست دارند، احساسات ارزش شخصیشان را تقویت کنند. یک امکان دیگر این است که خودشیفتهها سعی میکنند به این طریق شیوه پذیرششان بوسیله دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. ممکن هم هست ترکیبی از هر دو این عامل در کار باشد."
به هر حال نه بدریخت هراسی حالتی طبیعی و پذیرفتنی است، نه خود شیفتگی. بهتر است واقعگرا باشیم چهره خود را همان طور که هست ببینیم و آن را همانطور که هست دوست داشته باشیم، ولی به اندازه.
فرآوری: مریم عطاریان
بخش خانواده ایرانی تبیان
منابع: همشهری آنلاین همراه با تغییرات و اضافات
مطالب مرتبط :