معماری مدرن ایرانی
دوران مدرن یا مدرنیته (به انگلیسی: modernity) به جامعهء جدید (مدرن) اطلاق میشود. مدرنیته دورهای تاریخی است که بین سالهای 1630 میلادی تا 1940 را در بر دارد و واجد جنبشهای متعدد فرهنگی و عقلانی است. البته یورگن هابرماس فیلسوف مدافع مدرنیته بر این باور است که مدرنیته پروژهای ناتمام است و هنوز به آخر نرسیدهاست.
لغت مدرنیسم با ریشه یونانی، نخستین بار، قرن ششم میلادی از كلمه Modo یعنی تازگی استخراج شد و در نهایت به معنای تازگی به كار رفت. لغت مدرنوس، مربوط به آثار هنرمندانی می شد كه به شكلی نو و بدون توجه به سابقه هنری با خلاقیت های تازه، آثار جدیدی را خلق می كردند.
شاید لغت مدرن جزو معدود لغاتی باشد كه به رغم پیچیدگی مفهوم، معنایی دیگر چون نوآوری و طرد گذشته را در خود مستتر دارد. اما اگر قرار باشد كه مدرنیسم به عنوان گرایش جامعه شناسی و یك سبك هنری بررسی شود باید به یك قرن قبل بازگشت و روند تحولات آن دوره را مورد بررسی قرار داد. مدرنیسم بیش از 150 سال قبل در اروپای غربی تبلور یافت و به عنوان الگویی كه با نهادها، افكار و باورهای سنتی مبارزه می كند مطرح شد. استفاده از ابزار فردباوری (راسیونالیسم) روش پیشرفت این نوع تفكر بود و نتیجه عملی این نوع تفكر پیدایش انسان محوری با بینش دنیوی است.
نخستین خصوصیت در جوامع مدرن و به تعبیری در معماری مدرن، معادله مدرن سازی برابر با جهش های تكنولوژیكی است.
معماری مدرن یا معماری نوگرا (به انگلیسی: Modern architecture) نام جنبشی در معماری است.در معماری مدرن، کارکرد (functionalism) با ایدههایی ترکیب میشود که مفاهیم و فرمهای تاریخی از آن حذف شدهاند.از شیوههای این نوع معماری میتوان سبک بینالمللی، آرت دکو، معماری آلی، و سبک چمنزار را نام برد.
این معادله در كشورهای غیر مدرن به صورت مدرنی سازی برابر با غرب زدگی و این دو برابر با واردات تكنولوژی خود را عیان كرده است. تجربه نشان داده است كه این امر به نابودی تمدن های قدرتمند و ارزش های ماندگار كشورهای غیر مدرن منجر می شود.
مدرنیسم بیش از 150 سال قبل در اروپای غربی تبلور یافت و به عنوان الگویی كه با نهادها، افكار و باورهای سنتی مبارزه می كند مطرح شد. استفاده از ابزار فردباوری (راسیونالیسم) روش پیشرفت این نوع تفكر بود و نتیجه عملی این نوع تفكر پیدایش انسان محوری با بینش دنیوی است.
واردات تكنولوژی در جوامع رو به پیشرفت به این دلیل مساله ساز است كه این واردات ورود فرهنگ مصرف و كاربرد آنها را به دنبال دارد به گونه ای كه نمی توان از اتومبیل استفاده كرد و همچنان در بافت های ارگانیك زیست.
خصیصه دیگر جوامع مدرن و معماری مدرن، شناخت، تثلیث آن یعنی، تكنولوژی، تولید و مصرف است.
در این دیدگاه انسان تنها تولیدكننده و مصرف كننده است، اما این تثلیث در جوامع غیر مدرن و به ویژه جوامع شرقی به شكل دیگری نمایان است.
هانس مه یر مارکسیست در مقالهای با عنوان «دنیای نوین» نوشت: «هر عصری فرم جدید خود را میطلبد. هدف ماست که به دنیای جدید، شکلی جدید با معانی امروز بدهیم. اما دانش ما از گذشته باری است که بردوش ما سنگینی میکند...» نتیجه آنکه، معماری باید از نو دست بهکار شود «انگار هرگز پیش از این نبودهاست»، و این هدفی است که پیش از این درباره آغاز قرن مطرح نشده بود.
تفاوت بزرگی است میان ساختن یك آپارتمان و برج مسكونی به جهت تبدیل به عنصری اقتصادی و عشقی كه پدرانمان نسبت به خانه های نیمه مخروبه بافت قدیم داشته اند. در جوامع غیر مدرن، آجرها قسمتی از وجود معمار است كه به وسیله ملات عشق به یكدیگر متصل می شده اما در جوامع مدرن یا شبه مدرن مانند كشورهای جوامع سوم، آجر قطعه ای از خاك است كه قیمت آن مشخص بوده و باید در استفاده از آن صرفه جویی كرد. براساس تقسیم بندی جوامع مدرن به دو قسمت «سنت و مدرن» یا «شرق و غرب»است و چنانچه این تقسیم بندی مشخص می كند هر جامعه یا شرقی و سنتی است، یا غربی و مدرن. این الگو، الگویی است كه آرام آرام در جهان گسترش می یابد و در این دیدگاه جامعه سنتی محكوم با نابودی و انهدام است. این مساله در جوامع غیر مدرن ابعاد مختلفی یافته و در جامعه سنتی ایران، هند، مصر و سایر كشورهای مشابه با كشورهای مدرن بسیار متفاوت است. مدرنیسم و معماری مدرن دارای تفاوت های اساسی هستند كه به بخشی از این تفاوت ها اشاره می شود.
تفكر مدرن به عنوان یك جهان بینی و ایدئولوژی مطرح می شود، در حالی كه معماری مدرن سبك معماری است كه سده قبل اروپا و آمریكا را شكل داده است. از سوی دیگر معماری مدرن مربوط به زمان و مكان كاملا مشخصی است، در حالی كه جهان بینی مدرن فاقد مكان و زمان است.
به رغم این دو مبحث كه انفصال سبك و ایدئولوژی مدرن را ملزم می كند، به طور كلی شناسنامه معماری هیچ تفاوتی با تفكر مدرن نداشته و هر دو زاییده خلف گونه ای از زیست بشری هستند.
از شیوههای این نوع معماری میتوان سبک بینالمللی، آرت دکو، معماری آلی، و سبک چمنزار را نام برد.
با توجه به شناخت حاصل شده از معماری مدرن اروپا، اكنون می توان پیامدهای این شیوه معماری را در جهان سوم و ایران بررسی كرد چرا كه معماری دور مدرن در ایران، نه برگرفته از شناسنامه معماری مدرن، بلكه منطبق بر جامعه شبه مدرن است.
در جهت تشخیص خصایص معماری مدرن ایرانی، باید نقطه اشتراك معماری مدرن و جامعه مدرن را بررسی كرد. چرا كه این خصوصیات به صورت تركیبی معماری التقاطی معاصر را رقم می زند.
به طور كلی تفكرات و زیربنای فكری معماری معاصر ایران عبارتند از:
_ تاریخ پیدایش اواخر دوره قاجار است و انتقال سریع تفكرات و ایده ها از خصایص جامعه مدرن است. چرا كه جامعه مدرن بر مبنای سرعت انتقال اطلاعات پایه گذاری شده و این تبادل اطلاعات در نهایت موجب تعادل فرهنگ و الگوی معماری می شود.
_ تهران به عنوان پایتخت ایران و نقطه اتصال ایران و اروپا، مسئولیت پیچیده بسط این معماری را به عهده داشته است.
_ خاستگاه ها: خاستگاه های معماری مدرن ایران انتقال فرهنگ فریبنده غرب به جامعه درون گرای ایرانی بود. در این راستا حصار شهرها، تخریب شد و بافت های اورگانیك آنها به اشكال هندسی تحول یافت. در این دوره فرمول های غربی با امكانات ایرانی ساخته و اجرا می شد و در این مرحله معماری به عنوان ابزار فرهنگی عمل می كرد.
در عین حال دومین خواستگاه این دوره، بهره گیری اقتصادی در معماری است. شاید بتوان دوران میانه معماری مدرن ایران را نخستین زمانی دانست كه معماری به عنوان كالای اقتصادی معرفی می شود. چرا كه با تكیه بر اصول معماری مدرن یعنی حذف تزیینات، معماری نه یك ابزار برای انعكاس فرهنگ، بلكه كالایی اقتصادی شد و این دستاورد چنان نمودار شد كه معماری مدرن ایران به سبكی اقتصادی با نام بساز و بفروش تغییر رویه داد.
_ روش پست رفت: استفاده از تكنولوژی وارداتی در تركیب با اقلیم و تكنولوژی سنتی، روش های مختلف اجرا را در ایران رقم زد كه با تعمیرات محدودی در حال حاضر نیز استفاده می شود.
_ مقیاس عمل: حركت معماری از اروپا به تهران و از تهران به مراكز استان ها و شهرهای اصلی بوده است.
_ نتیجه عمل: انفصال معماری سنتی ایران و حركت از شیوه اصفهانی به شیوه تهرانی و همه گیر شدن، معماری مدرن ایرانی به صورت قالب و كلیشه در تمام نقاط كشور بود.
نبود مبانی فكری و تئوریك در معماری، تبدیل معمار به ساختمان ساز و نقشه كش، تفاسیر مختلف از دیدگاه مدرن در معماری و نامشخص بودن آینده معماری، مهم ترین پیامدهای معماری جامعه شبه مدرنیسم است.
در هر حال زمانی كه جوامع مدرن و فرامدرن، زیر بمباران اطلاعاتی قرار دارند و دوره پیدایش تا افول یك سبك به یك دهه می رسد، معماری ایران نه به عنوان سبك پیشگام كه به عنوان یك قصد جلوه می كند.
به علت عدم تطابق فرهنگ و اختلاف زمانی در ارسال پیام های معماری از غرب به ایران،حالت پویایی و پیشرو بودن هنر معماری زیر پرده اقتصاد محو شده است و با توجه به همه این مسایل شناخت مفهومی از موقعیت اجتماعی معاصر لازم است تا بتوان معماری و كالبد آن را درك كرد و این مهم انجام نمی پذیرد مگر با درك كافی و جامع از تحولات جهانی.
فراوری:سمیه رمضان ماهی بخش هنری تبیان
منبع:
خبرگزاری میراث فرهنگی/ محمد پروا
دانشناهه آزاد ویکی پدیا