تبیان، دستیار زندگی
موضوع مهدویت یك عقیده ای كاملاً اسلامی است كه ریشه های ثابت آن در كتاب و سنت صحیح و متواتر، قرار دارد. آیاتی از قرآن مجید و حجم هنگفتی از احادیث و اخبار در این خصوص، چنان این عقیده را تحكیم و استوار نموه است كه حتی انكار آن مانند انكار اصل رسالت و نبوت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ابعاد مختلف مهدویت در اسلام کدامند؟

امام زمان

این سؤال در واقع یك پرسش از موضوع عام است كه پرداختن به آن در جای خود نیاز به بسط كلام و بحث تفصیلی دارد آنچه در این جا در حد یك پاسخ كوتاه و فشرده می توان اشاره كرد این است كه در بحث علل و فلسفه مهدویت و شناخت مبانی عقیدتی آن، باید توجه داشت كه اسلام ره آوردی است وحیانی و حقیقتی است آسمانی و ملكوتی كه با ظهور خاتم پیامبران حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ به بشریت هدیه شده است تا به عنوان برنامة دائمی، عهده دار رشد و تعالی بشر در همة شؤونات كمالی باشد و زمینه ای نجات و سعادت دنیوی و اخروی انسان را فراهم سازد.

ظهور اسلام با بعثت رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در دو ساحت: ظهوری و بطونی، نمودار می باشد. ساحت ظهوری آن "نبوت"است و ساحت بطونی آن "ولایت" اولی با مبعث وجود مقدس ختمی مرتبت در صدر تاریخ اسلام ختم یافته اما دومی یعنی ساحت ولائی اسلام جاویدانه و باقی است و در وجود امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ و جانشینان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ استمار دارد كه مهدی موعود (عج) آخرین آنان و خاتم ولایت می باشد.

ادوار تاریخی كه از آدم ـ علیه السّلام ـ تا خاتم می باید تحقق می یافت هنوز كامل نگردیده تا طومار عالم برچیده شود و تاریخ پایان یابد بلكه "این ساحت با ظهور آن یگانة دوران، عصر شكوفای تاریخ بشر آغاز می گردد. بر خلاف دیدگاه كودكانه امثال فكویاما كه با دیدن رونق نسبی تمدن غرب در عصر مدرنیته، نماد لیبرال دموكراسی را به عنوان آخرین نسخة تكامل ایدئولوژیكی و پایان تاریخ پنداشته اند. در تفكر اسلامی تحولات صنعتی و تكنیكی زمینه و تمهیدی است برای درك و توجه به آن عصر موعود و نقطة پایان بلندای تاریخ بشر فقط با تحقق جامعه آرمانی دخیرة الهی، قابل بررسی است و الا تاریخ ناقص خواهد بود.

با توجه به آنچه اشاره شد در این جا لازم است نكاتی در رابطه با اصالت مبانی مهدویت در اسلام بطور اجمال اشاره نمود و این بحث را از چند بعد مورد توجه قرار داد:

1. بعد عقیدتی كلامی

موضوع مهدویت یك عقیده ای كاملاً اسلامی است كه ریشه های ثابت آن در كتاب و سنت صحیح و متواتر، قرار دارد. آیاتی

از قرآن مجید و حجم هنگفتی از احادیث و اخبار در این خصوص، چنان این عقیده را تحكیم و استوار نموه است كه حتی انكار آن مانند انكار اصل رسالت و نبوت ـ در بعضی روایات كفر شمرده شده است. به همین جهت اصل مهدویت و ظهور حضرت مهدی در آخرالزمان در میان مسلمانان یك مسئله اتفاقی و بدیهی محسوب می شود. دلائل روایی این بحث كه به وسیلة صحابه از زبان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده است در منابع معتبر حدیثی فریقین ثبت و ضبط گردیده است.[3] و لذا این مسئله مانند دیگر مسائل اتفاقی و بدیهی اسلامی، نیاز به اثبات ندارد.

ظهور اسلام با بعثت رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در دو ساحت: ظهوری و بطونی، نمودار می باشد. ساحت ظهوری آن "نبوت"است و ساحت بطونی آن "ولایت" اولی با مبعث وجود مقدس ختمی مرتبت در صدر تاریخ اسلام ختم یافته اما دومی یعنی ساحت ولائی اسلام جاویدانه و باقی است و در وجود امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ و جانشینان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ استمار دارد كه مهدی موعود (عج) آخرین آنان و خاتم ولایت می باشد

2. بعد فطری:

خلاصه و حقیقت مهدویت منتهی شدن مسیر جوامع جهان به سوی جامعه واحد دارای سعادت و امنیت و رفاه عمومی و تعاون و همكاری و همبستگی همگانی و عدل جهانی و نجات مستضعفین و نابودی مستكبرین و خلافت شایستگان مؤمنین به رهبری یك رادمرد الهی است كه موعود انبیا و ادیان و دوازدهمین وحی و خلیفه پیغمبر آخرالزمان است.[4]

روشن است كه رسیدن به چنین مقصدی و دریافتن این محتوا و این هدف و این پایان و عاقبت، مطلوب هر فطرت و خواستة وجدان هر انسان حق طلب است.

پایان یافتن سلطة ظالمان و استقرار نظام مبتنی بر امنیت فراگیر و عدل جهانی، آرزوی فطری هر فرد است به راستی چه كسی است كه از نابودی طاغوتیان و كاخ نشینان سیاه و سفید كه تمام جهان صرفاً برای خود می خواهند و از خونابة دل صدها میلیون انسان بی پناه، شراب مستی می نوشند، شاد نشوند و از برچیده شدن طومار جباران خونخوار، احساس آرامش ننمایند؟؟ البته بنیان حركت عالم نیز در راستای این خواست فطری سامان داده شده است و بر اساس سنت الهی جامعه بشری در روند تدریجی رو بتكامل خویش، خود را برای استقبال از یك تصفیة وسیع و بنیایدین، آماده می كنند تا چنین تحولی بزرگ و شگرفی را در خود پذیرا باشد. در دور نمای چنین فرایندی مظاهر ظلم و تزویر مجالی برای ماندن نخواهند یافت زیرا با آمدن حق جا برای باطل نمی ماند.

3. بعد عقلانی

مهم ترین معیار صحت یك تفكر و عقیده ای، عقلانیت و خردپذیری آن است، اعتقاد به مهدویت در اسلام از این نظر نیز بر مبانی معقول و منطقی اسوار است این بحث ضمن دارا بودن دلائل مستحكم نقلی و وحیانی كه مقتضی اثبات مسئله می باشد، هیچ منبع عقلی و تبعات تعارض آمیز عقلائی را به همراه ندارد. البته دلائل عقلی این بحث در قالب قاعدة لطف، لزوم واسطه فیض و... در جای خود تفصیلاًقابل طرح است كه در اینجا مجال ذكر آن نمی باشد.

با چنین نگاهی هر اندیشمند خردورزی نه تنها نسبت به امكان عقلانی اصل موضوع، تردید روا نمی داند بلكه از جهت وقوعی نیز واقعیت داشتن وجود حضرت مهدی (عج) و غیبت او و اقعیت یافتن ظهور آن حضرت و استقرار نظام عدل جهانی آن حضرت را در فراسوی حركت تمدنی جامعه بشری نیز تصدیق می نمایند. اساساً نفس همگانی بودن اعتقاد به منجی در میان پیروان ادیان و ملل و نحل و اتفاق نظر مسلمانان در این خصوص، خود دلیل روشن بر جایگاه و اعتبار عقلانی این اصل اسلامی می باشد كه از هرگونه تردید و انكاری مصون مانده است گرچه خصوصیات و جزئیات آن محل اختلاف است.

مطالعة صدها كتاب و رساله ای كه از یازده قرن پیش تاكنون در این موضوع نوشته شده است. ابتنای این عقیده را بر مبنای صحیح و معقول و مصادری اصیل اسلامی، روشن می سازد. وجود این منابع معتبر و مبانی قطعی چنان این عقیده را از هرگونه تشكیك و انكار، تضمین و مصونیت بخشیده است كه حتی در مقام رد دعوی كسانی كه مدعی مهدویت بوده اند، كسی نتوانسته است اصل عقیده به مهدویت را مورد تردید قرار دهد بلكه مدعیان دروغین و متمهدیان را به دلیل واجد نبودن علائم و اوصافی كه برای مهدی (عج) ذكر شده است رد می كردند. زیرا انكار اصل مهدویت را مساوی با انكار مبانی و مآخذ محكم اصول و فروع اسلامی می دیدند.

موضوع مهدویت یك عقیده ای كاملاً اسلامی است كه ریشه های ثابت آن در كتاب و سنت صحیح و متواتر، قرار دارد. آیاتی از قرآن مجید و حجم هنگفتی از احادیث و اخبار در این خصوص، چنان این عقیده را تحكیم و استوار نموه است كه حتی انكار آن مانند انكار اصل رسالت و نبوت ـ در بعضی روایات كفر شمرده شده است

4. بعد توحیدی

هستة مركز و محوری اصلی تمامی مسائل اعتقادی و تربیتی و برنامه های سیاسی ـ اجتماعی، ایمان به وحدانیت و یگانگی و بندگی خداوند متعال است. قرآن كریم نیز هدف نهانی حكومت اسلامی را تحقق جامعه توحیدی كه در آن اثری از شرك و نفاق وجود نداشته باشد، اعلام نموده است.[7]

قبول و التزام به نظامات و قوانین كه منبع و مبنای شرعی و اعتبار الهی ندارد ـ خواه در امور عبادی باشد و یا در امور سیاسی و مالی و.. پرستش طاغوت و خصوصاً و یا مقام و هیئت و مرجعی است كه آن قوانین را وضع كرده اند بر همین اساس نظامات غیر الهی تحت عنوان هر رژیمی باشد مشروعیت حكومت ندارند چه استبدادی باشد و چه در قالب نظام موروثی سلطنتی و یا در شكل دموكراسی مردمی و یا اشكال دیگر. تفكر مهدویت تجلیگاه نظام توحیدی اسلام است كه در آن اهداف توحیدی حكومت نظیر: وحدت نظام سیاسی، حكومتی، وحدت قانون، وحدت دین و عقیده و مرام، وحدت و همبستگی جغرافیایی و اقلیمی و... همه و همه تبلور تام دارد مهم ترین هدف در دعوت و مبارزات انبیاء عموماً و پیام خاص قرآن كریم خصوصاً تحقق جامعه توحیدی خدا محور و پیاده كردن ارزش های الهی در همة ابعاد آن می باشد. بدون شك این هدف دیرینه و الهی تنها با دست با كفایت حضرت بقیة الله ـ ارواح العالیمن له الفدا ـ قابل انجام است او كه نوید امن و امان را در پهنة گیتی و جغرافیای جهانی به ارمغان می آورد. تنها در پرتو دولت كریمة او است كه توحید و عدالت فراگیر می گردد. و اگر جهان تشنة عدالت و امنیت است عدالت و امنیت نیز بی تابانه قدوم آن پرچمدار بزرگ توحید را به انتظار نشسته است.

نتیجه اینكه: بعد عقلانی و ریشة فطری باور داشت مهدویت از یكسو. ابتنای این مسئله بر مبانی وحیانی آیات قرآن و سنت قطعی از سوی دیگر. ضرورت پاسخگویی به ایده آلهای فطری و تاریخی در رسیدن به مرحلة مدینة فاضله و تشكیل جامعه عدل توحیدی از سوی سوم موجب شده است كه اعتقاد به مهدویت ضمن اینكه از محكمات اصول اسلامی به شمار می آید اساسی ترین دغدغه دینی و رسالت اسلامی نیز محسوب شود كه بارور شدن آن پیامدهای فوق العاده مباركی را برای كل بشریت خواهند داشت.

پی نوشت:

1- از جمله آیاتی كه موضوع مهدویت پرداخته و در منابع روایی و تفسیر به حضرت مهدی(عج) تفسیر شده است می توان به آیات 55 نور 32 و 33 توبه، 28 فتح، 8 ـ 9 صف، 5 قصص، 7 انفال، 56 مائده و... اشاره نمود.

2- امامت و مهدویت،آیت الله صافی، ج 2، مقالة عقیدة نجات بخش، ص 7، چاپ سوم 1378، انتشارات حضرت معصومه (س)

3- برای اطلاع بیشتر از منابع حدیثی اهل سنت و شیعه در این خصوص به دو كتاب ذیل مراجعه شود: كتاب در انتظار ققنوس. نوشته سید هاشم ثامر العمیدی، ترجمه مهدی علی زاده، ص 16 ـ 30 و كتاب خورشید مغرب محمد رضا حكیمی، ص 59 ـ 110.

4- امامت و مهدویت، ج 2، (مقالة اصالت مهدویت)، ص 19.

5- قل جاء الحق و زهق الباطل آن الباطل كان زهوقا، اسرا، 81.

6- امامت و مهدویت، ج 2، (مقالة اصالت مهدویت)، ص 17 ـ 18، با اندك تصرف.

7- سوره نور، آیة 55، "... یعبدوننی لا یشركون بی شیئاً".

بخش مهدویت تبیان


منبع: سایت اندیشه قم

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.