تبیان، دستیار زندگی
روی انگشت بهار شاپرک می خندد بال هایش را، باز می کند، می بندد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روی انگشت بهار

روی انگشت بهار

روی انگشت بهار

شاپرک می خندد

بال هایش را، باز

می کند، می بندد

شاپرک می داند

که بهار آمده است

بر سر کوه، نسیم

باز چادر زده است

از هوا انگاری

بوی گل می بارد

شاپرک در چشمش

آسمانی دارد

چشمه می جوشد باز

مثل آواز بهار

شاپرک می داند

هست آغاز بهار

شاپرک بالش را

لحظه ای می بندد

عکس او در چشمه

مثل گل می خندد.

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:کودک بشری(جعفر بشری)

مطالب مرتبط:

آپارتمان کلاغ ها

سخن گفتن آدم‌ها

درخت ما کچل شده!

بستنی آسمونی

شعر روزهای هفته

اتاق لاک پشت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.