تبیان، دستیار زندگی
نفس انسان در آغاز آفرینش، سالم، صاف و بی آلایش است. و تحت تأثیر هر نوع تعلیم و تربیتی که قرار گیرد به همان سرشت در می آید. اگر تعلیم و تربیت بر اساس فطرت پاک و استعداد های درونی انسان باشد، او انسانی پاک وارسته و با اخلاق دینی پرورش می یابد....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : شکوفه باصری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اصول تربیتی

(مقاله اول)

اصول تربیتی (مقاله اول)

نفس انسان در آغاز آفرینش، سالم، صاف و بی آلایش است و تحت تأثیر هر نوع تعلیم و تربیتی که قرار گیرد به همان سرشت در می آید. اگر تعلیم و تربیت براساس فطرت پاک و استعداد های درونی انسان باشد، او انسانی پاک وارسته و با اخلاق دینی پرورش می یابد و اگر تربیت شخص بر فساد اخلاقی و معیار های غیر الهی مبتنی باشد فرد فاسد و بی ایمان خواهد شد.

در این پنج مقاله، بیست اصل تربیتی که در کتاب اصول تربیتی دکتر علی اصغر احمدی مطرح شده است به طور خلاصه بیان می شود.

اصل اول : آغاز تربیت

برای این که بتوانیم تاثیر تربیتی بر روی فرزندانمان و فراگیران داشته باشیم، لازم است پیوسته به تربیت خود بیاندیشیم و در این راه قدم برداریم. اگر تربیت و تغییر مناسب خود را در دستور کار زندگی خویش قرار ندهیم، تاثیر چندانی بر متربی نخواهیم داشت که ممکن است او را ضایع بگردانیم.

این اصل به دلایل زیر لازمه تربیت است:

١-انسان بیش و پیش از آنکه از کلام دیگران تاثیر بپذیرد، از عمل آنان اثر می گیرد. ما به خصوص در دوره کودکی، عمل افراد را زودتر از کلامشان درک می کنیم.

اصول تربیتی (مقاله اول)

اگر فرزندمان را به مطالعه، نماز خواندن، صبور بودن، خوش رو بودن و سایر صفات مشابه توصیه کنیم، او هرگز این توصیه ها را، در مقایسه با مشاهدات آن ها در رفتار ما درک نمی کند.

٢- تربیت خویش مستلزم  آموزش مادام العمر است، یادگیری مادام العمر موجب می شود مربی و معلم پیوسته از متربی خود جلوتر باشند و همین امر نفوذ آنان را مستدام می سازد.

مربیان و والدینی موفقند که در یک جا راکد نمی مانند و عملا توانمندی خود را در یادگیری نشان می دهند.

٣- کسانی که دست به کار تربیت می شوند، به خصوص، به دشواری تغییر خویشتن واقف شده، اندیشه واقع بینانه ای را در مورد متربی خود پیدا می کنند.

ولی کسانی که تربیت خود را به کناری نهاده اند، تغییر رفتار را کاری بس سهل و ساده می انگارند و آن را با تحکم ساده اندیشی به متربیان خود توصیه می کنند. از این رو افراد خود ساخته، به رغم رسیدن به کمال اخلاقی و معنوی،‌ در مقایسه با کسانی که از تربیت خویش غافلند، دیگران را کمتر مورد سرزنش قرار می دهند و برای توصیه های اخلاقی و تربیتی خویش، راه حل های عملی تری پیش پای متربیان خود  قرار می دهند.

اصل دوم : ابعاد تربیت

اصول تربیتی (مقاله اول)

خداوند انسان را به گونه ای خلق کرده که دارای شخصیتی چند بعدی است. تربیت او هم باید متوجه همه این ابعاد باشد. شخصیت انسان عبارتند از: بعد شناختی، بعد عاطفی، بعد حرکتی – جسمانی، بعد اجتماعی، بعد هنری و  بعد هنری.

یک تربیت متعادل و متوازن باید همه این این ابعاد را مد نظر قرار دهد. دین مبین اسلام دینی است که به همه این ابعاد توجه کرده، برای پرورش متعادل و درست آن برنامه دارد. بنابراین برای یک تربیت اسلامی و کامل باید با کودک و نوجوان به گونه ای مواجه شویم که او بتواند در همه این ابعاد فعال باشد و رشد پیدا کند. کسانی که به ابعاد محدودی توجه دارند کودک را نامتعادل بار می آورند. از آن جمله کسانی هستند که تنها به پیشرفت درسی و رشد اجتماعی کودک یا نوجوان توجه دارند ،و لذا او را ناقص تربیت می کنند.

اصل سوم : کودکی انسان

اصول تربیتی (مقاله اول)

انسان در مقایسه با سایر موجودات رشدی بسیار آرام ولی گسترده و عمیق دارد. فرزندان حیوانات، بسیار سریع به استقلال می رسد، با این حال انسان می تواند در مسیر رشد و کمال خود برسد که هیچ موجودی نمی تواند به آن سطح دسترسی پیدا کند. طی این مسیر در مورد انسان با آرامی و به تدریج انجام می گیرد. لذا در تربیت باید برای رسیدن به اهداف بلند و عالی ،عزم را جزم کرد و با آرامش، لکن با استواری و استحکام به طرف آن هدف حرکت کرد. عجله کردن برای رسیدن به اهداف، آن هم اهداف ظاهری مانند دیپلم و لیسانس نه تنها به سود تربیت نیست، بلکه به آن آسیبی جدی وارد می کند. برای تربیت زمینه را فراهم کنیم، به گونه ای که متربی بتواند تا پایان عمر به رشد خود ادامه دهد.

اصل چهارم : تفاوت فردی

توجه به تفاوت های فردی، لازمه یک تربیت متعادل و درست است. انسان ها همه  یکسان خلق نشده اند و اساسا باید بگوییم هیچ کدام از مخلوقات الهی دارای شباهت کامل با یکدیگر نیستند و هر موجودی دارای خلقتی منحصر به فرد است که گواه وحدانیت خداست. از این رو مربیان باید ضمن داشتن برنامه ی کلی در تربیت، به ویژگی های منحصر به فرد هر یک از متربیان توجهی خاص داشته باشند. بنابراین لازم است:

١- مربیان به ویژگی های اساسی و بنیادی در تربیت از قبیل هوش، انگیزش، خلاقیت و سلامت روانی توجه داشته، تفاوت های فردی متربیان را در این زمینه مورد عنایت قرار دهند.

٢- جایگاه هر متربی را در میان همسالان خود مشخص کنند.

٣- پیشرفت هر کودکو نوجوانی را نسبت به خود او در نظر بگیرند.

٤- در طراحی برنامه های تربیتی متربی را اصل قرار دهند، نه برنامه را.

مطالب مرتبط

قسمت دوم

قسمت سوم

قسمت چهارم

قسمت پنجم


مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: شکوفه باصری

تنظیم: نوربخش