تبیان، دستیار زندگی
سه شعر از سه شاعر (عبدالجبار کاکایی، علیرضا قزوه و مژگان عباسلو)
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نه آدم است اگر آدمی خطا نکند

سه شعر از سه شاعر (عبدالجبار کاکایی، علیرضا قزوه و مژگان عباسلو)

شعر

بارانهای بی حاصل- عبدالجبار کاکایی

مردی از آیینه آمد ، روزهایی سر رسید

سال های با جنون پیوسته ای از در رسید

چشم ، در کار صراحت بود تا توفان نشست

دست ، سرگرم رفاقت بود تا خنجر رسید

واژگون شد یاس ، بغض تلخ گلدان ها شکست

شعله ور شد خنده ، بوی تند خاکستر رسید

تا چه شب هایی به بارانهای بی حاصل گذشت

تا چه آسیبی به وجدان های نام آور رسید

باز هم از قاب ، از دیوار های روبرو

عطر دلتنگ صدای گریه ای پرپر رسید

حکایت- علیرضا قزوه

نه آدم است اگر آدمی خطا نکند

وفا کنیم  مگر عمر ما  وفا نکند

خدا کند که خدای من آن خدا باشد

مباد دل به خدایان دهم... خدا نکند

فریب شعبده بازان خنده را نخورید

کسی به گریه این قوم اعتنا نکند

بگو به صوفی ملحد که شاهدی بس کن

برو به شیخ بگو بعد از این ریا نکند

به پیشگاه خدا گرچه قرب او کم نیست

بگو برای خدا بیش از این دعا نکند

بگو به خانه ما دزد خانگی زده است

دلی که مخزن اسرار اوست وا نکند

بگو که آخرتش را بر آب خواهم ریخت

اگر قیامت این راز بر ملا نکند

دل شکسته ما بی کفن شکفته تر است

سر بریده ی ما فکر خونبها نکند

شکوه ما همه در بستن لب و نفس است

دل حریر مرا شکوه بوریا نکند

فرشته بودم و آدم شدم، خطا کردم

یقین بدان که خطاپوش ما خطا نکند

بگو به حرمت آن روزه ای که نگرفتیم

نمازهای  قضا را کسی قضا نکند

سفر- مژگان عباسلو

سفر هرکجا سایه گسترده‌ا‌ست

چه‌ها بر سرِ آدم آورده‌ا‌ست

کسی را که یک عمر چشم‌انتظار…

به یک چشم‌برهم‌زدن برده‌ا‌ست

کسی را که در یاد خواهی سپرد

کجا، کی خداحافظی کرده‌ا‌ست

توگویی که ما را برای وداع

زمین راه و بیراه پرورده‌‌‌است

سفر هرکه را دیده‌ام برده‌است

سفر هیچ‌کس را نیاورده‌ا‌ست!

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: وبلاگ عبدالجبار کاکایی، وبلاگ علیرضا قزوه، وبلاگ مژگان عباسلو