همه چیز راجع به نذر
نذر از جمله وسایل تغییر احوال انسان است و به عبارتی؛ نوعی از انواع دعا، تضرع و تذلل به درگاه خدای بزرگ محسوب می شود.
معنای نذر
نذر در زبان عربی به معنای وعده است. بنابراین نذرکننده به امری معین وعده می دهد که در آینده به تحقق برساند و وعده ی او منوط و مشروط بر انجام آن کار است. برای مثال فرد نذرکننده می گوید: اگر این کار عملی شود، چنین خواهم کرد و گاهی هم می گوید: در هر حال این کار را انجام می دهم.
در کتاب لسان العرب این چنین آمده است «نذر (نحب) چیزی است که انسان نذر می کند و آن عهد را به طور واجب بر عهده می گیرد.» (لسان العرب، ابن منظور، ج 7، ص 663) از دیدگاه فقه، نذر یعنی اینکه نذرکننده برای انجام کاری فقط در راه رضای خداوند، خود را به انجام کاری ملزم نماید و یا برای ترک کاری، باز هم برای جلب رضای خداوند، خود را موظف کند.
نذر را به «نحب» نیز تعبیر کرده اند و از آن جمله، گفته ی خداوند متعال در قرآن کریم است که می فرماید: «من المومنین رجالٌ صدقوا ما عاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا» (سوره احزاب، 22 )
برخی از آن مومنان، بزرگ مردانی اند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کردند پس برخی پیمان خویش گزاردند و بر آن عهد ایستادگی کردند تا رد راه خدا شهید شدند ...
در تفسیر آمده است که «نحب» همان «نذر» یا عهد است.
حقیقت نذر
در حقیقت نذر همان التزام انسان به انجام عملی است که شخص بر خود واجب کرده تا برای پروردگارش انجام دهد؛ یعنی نذر، ارتباط و عهدی با خداوند متعال است.
هنگامی که انسان در برابر مشکلی قرار می گیرد، مصیبتی بر او وارد می شود، راههای گشایش کارها بر او بسته می شود و رسیدن به آرزوها برایش غیرممکن می گردد، در آن زمان است که پناه می آورد به خدایی که از هر چیز بی نیاز است و همه چیز در دست اوست. به درستی که انسان اطمینان و باور دارد به اینکه پروردگارش، کسی را که به او امید دارد، ناامید نمی کند و برای همین هم او را می خواند، فقط از او درخواست یاری کرده و به او متوسل می شود و تضرع و زاری می کند.
خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است:
«امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض أًءِلاه مع الله قلیلا ما تذکّرون.»
آن کیست که دعای بیچاره مضطر را به اجابت می رساند و رنج و غم آنان را برطرف می سازد و شما را جانشینان اهل زمین قرار می دهد؟ آیا با وجود خدای یکتا خدایی نیست؟ اندکی متذکر هستند.(نمل، آیه 62 )
پس در حقیقت نذر نوعی پیمان با خداوند متعال است و نذر در التزام شخص نسبت به خداوند متعال برای انجام یا ترک کاری، با پیمان و قسم مشترک است.
در نذر: متعهد به انجام کار یا ترک آن است.
در پیمان: متعهد به انجام کار یا ترک آن است.
در قسم: متعهد به انجام کار یا ترک آن است.
در احکام فقه، میان این امور سه گانه، اشتراکی بزرگ وجود دارد که از مهمترین آنها التزام وفای به عهد و وعده است.
اقسام نذر:
نذر بر حسب امر به دو شکل تقسیم می شود:
اول: نذر بر اطاعت و آن این است که انسان به انجام طاعت و مستحبات اقدام نماید که به منزله ی شکر عملی برای خداوند متعال در برابر استجابت نذر است. مانند نذر امام علی علیه السلام هنگامی که امامان حسن و حسین علیهماالسلام مریض شدند. یعنی نذر مانند این است که انسان بگوید: برای خدا بر من است اگر حاجتم برآورده شود؛ به حج یا عمره بروم یا از مالم فلان مبلغ را انفاق کنم؛ پس در حقیقت شکر خداوند متعال است به خاطر نعمتی که به سبب برآوردن حاجت به او ارزانی داشته است.
دوم: نذر زجر یا دوری کردن است و آن نذری است که انجام کار شرعی در گرو فعل حرام یا مکروهی افتد. مثل اینکه فردی بگوید: اگر فعل حرامی انجام دادم یا نماز را ترک کردم یا سیگار کشیدم برای خدا بر من است که سه روز، روزه بگیرم.
و همانند این نذر است اگر انسان کار معینی را ترک کند. برای مثال بگوید برای خدا بر من است که غیبت یا دروغ را ترک کنم. که هدف او از این نذر این است که فعل زشتی را با توجه به ضعف و عدم وجود بازدارنده نفسی از خود دور کند و انجام ندهد.
صیغه ی نذر:
شرط صحت نذر این است که بین دو امر زیر انعقاد و پیوندی باشد:
1- در تلفظ نذر انسان به زبانش ظاهر می شود. پس اگر در قلبش نیت کند که کار معینی را انجام می دهد و آن را به زبان نیاورد وفا به نذر بر او واجب نمی شود.
2- نذر حتماً باید برای خداوند متعال باشد (باید حتما بگوید: برای خدا بر من است که...).
خواندن صیغه نذر به لفظ الله یا اسماء و اوصاف الهیه شرط مهم برای صحت نذر است. یعنی نذر کننده باید بگوید: برای خدا بر من است که...
انواع صیغه ی نذر:
صیغه ی نذر دو نوع است:
1- نذر معلق یا مشروط: و آن اینگونه است که نذرکننده نذر خود را منوط و مشروط به چیزی کند و بگوید: برای خدا بر من است که چنین و چنان کنم، اگر چنین و چنان بدست آورم و این نذر میان مردم مشهور است.
2- نذر تبرّعی یا غیرمشروط: و آن به این شکل است که انسان خودش را ملزم به انجام کاری کند بدون هیچ شرط و اینکه به امر دیگری منوط باشد و این چنین بگوید: برای خدا برای من است که این کار را انجام دهم.
در این نوع نذر میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از آنها می گویند: این نوع نذر منعقد می شود و رای مشهور است و بعضی دیگر معتقدند که این نوع نذر منعقد نمی شود.
حکم نذر
فقها بر اساس متون دینی فتوا می دهند، اگر شخص برای انجام نذر به رنج و مشقت بیافتد (ضمن آنکه خداوند متعال هم به انجام آن نذر دستور نداده باشد) آن نذر کراهت دارد.
چه بسیار انسانهایی را دیده ایم که در ورطه ی نذر یا سوگندی گرفتار می شوند که از انجام آن عاجزند و نمی دانند چگونه از آن خارج شوند. بنابراین کراهت این نوع نذرها توسط ائمه علیهم السلام در دین ما وارد شده است.
همانگونه که امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«من کراهت دارم از اینکه مرد برای خودش، فعل سختی را واجب کند.»
و چه بسیارند افرادی که بعد از رسیدن به مراد و هدفشان از به انجام رساندن نذر خود کناره گیری کنند یعنی در انجام آن کوتاهی کنند و طفره روند تا اینکه به تضییع و تباهی آن منجر شود و البته خداوند متعال در اینگونه موارد بسیار سخت گیر است.
وفای به نذر
بر نذر کننده واجب است که به نذر خود وفا کند و به تاخیر انداختن آن هم جایز نیست مگر با دلیل موجّه. خداوند متعال در قرآن کریم فرموده اند: «ولیوفو نذورهم» (سوره حج، 29 )
بنابراین وفای به نذر توصیه و تاکید شده است.
کفاره ی گناه وفا نکردن به نذر
اگر نذر کننده ای بدون علت یا مانعی به نذرش وفا نکرد، کفاره ای بر او واجب می شود:
1- آزاد کردن بنده.
2- غذا دادن به ده فقیر یا لباس پوشاندن بر آنها.
3- نذر نوعی پیمان با خداوند متعال است و نذر در التزام شخص نسبت به خداوند متعال برای انجام یا ترک کاری، با پیمان و قسم مشترک است.
سمیه فیض آبادی
بخش احکام اسلامی تبیان
منابع:
1- لسان العرب، ابن منظور، ج7، انتشارات دار لسان و دارالجیل بیروت.
2- معجزه نذر، سید حسین نجیب محمد، مترجم: سیدمحمد صالحی، تهران، انتشارات یاس بهشت.