راهکارهایی در جهت انس با قرآن(داستانهای جذاب قرآنی)
در این بحث به منظور انس بیشتر با قرآن به سراغ قصه های شیرین و جذاب قرآنی رفته و با بررسی بیان ها و روایت گری های مختلف، از بین داستانهای قرآنی کاملترین،شیواترین و نزدیک ترین بیان ها به روایت اهل بیت(ع) را استخراج و از مطالب و روایات زیبا و دلنشین مربوط به قصه ، بیان نهایی را اقتباس کرده ایم.
پس از گذر از داستان، به ترجمه آیات مربوط به قصه می رسیم.البته قصه آن قدر نزدیک به جان ایه هاست که خواننده معانی آیات را قبل از دیدن ترجمه ایات در می یابد. در اخر به ذکر نکاتی پرداخته ایم تا مطلوب فراهم آید.
محتوای مطالب از منابع معتبر قرآنی،روایی و نوشتارهای متخصصین اهل فن اقتباس شده است برای نمونه منابعی چون قرآن،نهج البلاغه، بحارالانوار،تفسیر المیزان،نور،نورالثقلین، مجمع البیان،نمونه،و قصه های قرآن محمدی اشتهاردی ،زمانی،صحفی ،آیت و...است.
*آدم ،اولین حلقه ی اتصال(داستانی از آغازین لحظات افرینش انسان)*
این پایین ، یعنی در زمین،ابرها می باریدند و باد می خروشید. خورشید می تابید و کوه از درون می جوشید.
پرندگان ،خزندگان،چرندگان،درختان و تمامی جنبندگان،همه وهمه هریک به زبان خویش مشغول عبادت خداوند بودند. آن بالا در عرش برین،فرشتگان هم گرم تسبیح و تقدیس خداوند بودند.ملائک نور می بردند و نور می اوردند...همه چیز برقرار و بر دوام بود...
ناگاه صدای صور فرشته مقرب خداوند،اسرافیل همه ملائک را به عرش فرا خواند . آسمان و زمین پر شده بود از صدای بال فرشتگانی که با شتاب خود را به عرش الهی می رساندند.
در عرش اول ول وله ای برپا شده بود.فرشتگان با هم نجوا می کرند:
این چه خبری است که خداوند برای ان تمامی ملائک را به عرش خویش فراخوانده است؟
فرشتگان صف به صف ایستادند و پیش تر از همه ابلیس-که از جنیان مقرب درگاه خداوند شده بود- با کنجکاوی بسیار نجوای فرشتگان را می شنید و آتش کنجکاویش هر دم شلعه ورتر می شد.
ابلیس می شنید که بعضس ملائک به هم می گفتند:خداوند موجودی را با دست خویش افریده و بسیار عزیزش می دارد.
ادامه دارد...
خواستیم همراه شما یاران،با آیات خالق منان انس و الفتی یابیم...
آمدیم تا به دوات قصه های قرآن بر لوح جانمان نقش کلام حضرت رحمان زنیم...
بسم الله...
باشگاه کاربران تبیان / انجمن های تخصصی
