تبیان، دستیار زندگی
خوف به معنى ترس و وحشت درونى است، از این رو اهرمى درونى‏براى ترک گناه و هر گونه جرم محسوب مى‏شود، مثلا خوف و ترس ازقانون، دادگاه، جریمه، زندان و تعزیرات حکومتى باعث مى‏شود که‏انسان مرتکب جرم نشود، تا مبادا گرفتار این کیفرها گردد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

باید ترسیدن از خدا را هم بیاموزیم !


خوف به معنى ترس و وحشت درونى است، از این رو اهرمى درونى‏براى ترک گناه و هر گونه جرم محسوب مى‏شود، مثلا خوف و ترس از قانون، دادگاه، جریمه، زندان و تعزیرات حکومتى باعث مى‏شود که‏انسان مرتکب جرم نشود، تا مبادا گرفتار این کیفرها گردد.


خوف

همه می دانیم که خداوند متعال ارحم الرحمین است و رحمتش بر غضب و خشمش پیشی دارد، و همین باعث شده است که ما بندگان گستاخ شده در رحمت بی انتهایش طمع کرده و با سهل انگاری و اباحه گری روزگار را سپری کنیم، و در موقعیت هایی که پیش می آید به راحتی دست به هر گناهی بزنیم و عین خیالمان هم نیست که در محضر چه کسی هستیم ،این که ما جنبه های قهر و غضب خداوند را فراموش کرده ایم یک حیله از طرف شیطان است که ما را فریفته و از قهر و غضب خداوند متعال غافل می کند تا آنجا عنان اختیار از دست داده راه افراط در پیش می گیریم و خود را به هلاکت می اندازیم.

مقام خوف از خدا بسیار ارزشمند است و در کسب آن باید کوشید اگر آروزی عاقبت به خیری در دل داریم باید یاد بگیریم که از خدا بترسیم از قهر و غضبش، از روزی که هیچ نقطه امیدی نمی ماند .

قرآن درباره چهارمین ویژگى بندگان خاص و ممتاز خداوند چنین مى‏خوانیم: « وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا» ؛ بندگان ممتاز خداوند رحمان کسانى هستند که مى‏گویند پروردگارا عذاب دوزخ را از ما برطرف گردان که عذابش سخت و پردوام است قطعا دوزخ جایگاه و محلى بد براى اقامت است.

خداوند در این آیه به چهارمین ویژگى بندگان ممتاز الهى اشاره‏ کرده است که عبارت از «خصلت ‏خوف و خشیت از خدا» است، به‏ عبارت روشن‏تر آنها از کیفر نافرمانى خدا به شدت مى‏ترسند و اعتقاد راسخ دارند که نافرمانى خدا به معنى اطاعت از فرمان ‏شیطان است و چنین کارى موجب عذاب الهى، و دخول در دوزخ خواهد شد. آنها آن چنان خائف و هراسناک از پیامدهاى گناه و عذاب دوزخ ‏هستند که این حالت درونى خود را ابراز نموده و با کمال خضوع‏ دست ‏به دعا برمى‏دارند و از درگاه خدا مى‏خواهند که مشمول عذاب‏ سخت دوزخ که براى مجرمان آماده شده نشوند. آنها طبعا از عواملى که موجب عذاب است پرهیز نموده، و با اجراى فرمان الهى و انجام دستورهاى خدا، رحمت‏ سرشار الهى را به سوى خود جلب و جذب ‏مى‏کنند، و این حالت ‏براى آنها دائمى است و لحظه‏اى از خوف خدا فاصله نمى‏گیرند. آنها وعید الهى را به شوخى نمى‏گیرند مثل بعضى ‏که مست و مخمور غرور و غفلت هستند و به اصطلاح دل به دریا نمى‏زنند. و نمى‏گویند: بادا باد، رحمت‏ خدا وسیع است.

خوف از خدا به معنى ترس از ذات پاک او نیست. بلکه به معنى خوف از قانون و عدالت او است. این خوف نیز از مقایسه اعمال خود با عدل الهى حاصل مى‏شود، بنابراین خوف یک‏ناراحتى درونى از مجازاتى است که بازتاب گناه و ترک اطاعت‏خدا توسط انسان مى‏باشد

خوف به معنى ترس و وحشت درونى است، از این رو اهرمى درونى ‏براى ترک گناه و هر گونه جرم محسوب مى‏شود، مثلا خوف و ترس از قانون، دادگاه، جریمه، زندان و تعزیرات حکومتى باعث مى‏شود که‏انسان مرتکب جرم نشود، تا مبادا گرفتار این کیفرها گردد.

بنابراین خوف از خدا به معنى ترس از ذات پاک او نیست. بلکه به معنى خوف از قانون و عدالت او است. این خوف نیز از مقایسه اعمال خود با عدل الهى حاصل مى‏شود، بنابراین خوف یک ‏ناراحتى درونى از مجازاتى است که بازتاب گناه و ترک اطاعت‏ خدا توسط انسان مى‏باشد.

نکته مهمی که باید حتما بدانیم :

انسان مؤمن باید بین‏خوف و رجا باشد، هم امیدوار به رحمت الهى باشد و هم از مقام ‏الهى بترسد. راه اعتدال همین است و اگر یک طرف را برگزیند و دیگرى را رها کند خطر آفرین است، زیرا اگر تنها امیدوار باشد، مغرور شده و به امید وسعت رحمت الهى، مرتکب هر گناهى مى‏شود. و اگر تنها خائف باشد، کار او به یاس و ناامیدى منتهى مى‏شود. و چنین حالتى، انسان را افسرده و وامانده مى‏کند و از نشاط، رشد و حرکت محروم مى‏سازد.

بر همین اساس امام محمدباقر علیه السلام مى‏فرماید:

«انه لیس من عبد مؤمن الا و فى قلبه نوران نور خیفه و نوررجاء، لو وزن هذا لم یزد على هذا، ولو وزن هذا لم‏یزد على هذا» هیچ بنده مومنى نیست مگر اینکه دلش داراى دو نور است: نور ترس‏ و نور امید. اگر هر یک از این دو در مقایسه با دیگرى سنجیده ‏شوند هیچ کدام بر دیگرى برترى نمى‏یابند.

ارزش خوف در گفتار پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام)

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «اعلى الناس منزله عندالله اخوفهم ‏منه‏» ارجمندترین انسانها از نظر مقام در پیشگاه خدا، آنان‏ هستند که بیشتر از مقام خدا هراسان هستند.

مساله تعادل خوف و رجا به قدرى مهم است که در روایات اسلامى،مسأله ناامیدى که ضد رجاء است و همچنین احساس ایمنى از عذاب‏الهى که ضد خوف است، به عنوان دو گناه از گناهان کبیره عنوان‏شده است. چنان که در روایت صحیح نقل شده: «عمروبن عبید» نزدامام صادق(علیه السلام)آمد وعرض کرد: مى‏خواهم گناهان کبیره را که در قرآن‏ذکر شده بدانم، امام صادق(علیه السلام)نوزده گناه برشمرد و براى هر یک ازآنها آیه‏اى از قرآن به عنوان شاهد ذکر کرد، احساس ایمنى ازعذاب الهى و همچنین ناامیدى را به عنوان دو گناه از این نوزده‏گناه برشمرد

امیر مؤمنان على(علیه السلام) فرمود: هنگامى که قیامت ‏برپا مى‏شود، منادى حق چنین ندا مى‏کند: «ایها الناس ان اقربکم الیوم من‏الله اشدکم منه خوفا» اى مردم! امروز مقرب‏ترین شما در پیشگاه‏ خداوند، آن کسى است که در دنیا بیشتر از دیگران از عظمت ‏خداترسان بود.

نتیجه :

از مطالب بالا استفاده مى‏کنیم که خصلت ‏خوف، از ویژگى‏هاى ممتاز بندگان خاص خداوند رحمان و از ارزشهاى سازنده و والاى انسانى ‏است‏ خوف تنها به زبان و حالت نیست، بلکه خوف کامل آن است که ‏آثارش در عمل دیده شود و عامل نیرومند و اهرمى قوى براى دورى‏ از گناهان گردد. مراحل عالى خوف آن است که انسان در مناجات و راز و نیاز در دل شب، به تضرع و ناله و گریه پردازد و با نهایت‏ خضوع، دل به خدا بسته و خود را ذره‏اى بى مقدار در برابر مقام ‏عظیم و نامتناهى خداوند بداند. انسان مؤمن هم خائف است و هم ‏امیدوار، به طورى که این دو خصلت را به طور مساوى در وجود خود مى‏پروراند و با این دو پر در فضاهاى ملکوتى به پرواز در مى‏آید: و با این دو نور، دلش را نورانى و روح و جانش را سرشار از پاکى ‏و صفا مى‏نماید.

مساله تعادل خوف و رجا به قدرى مهم است که در روایات اسلامى، مسأله ناامیدى که ضد رجاء است و همچنین احساس ایمنى از عذاب‏الهى که ضد خوف است، به عنوان دو گناه از گناهان کبیره عنوان ‏شده است. چنان که در روایت صحیح نقل شده: «عمروبن عبید» نزد امام صادق(علیه السلام) آمد و عرض کرد: مى‏خواهم گناهان کبیره را که در قرآن ‏ذکر شده بدانم، امام صادق(علیه السلام) نوزده گناه برشمرد و براى هر یک از آنها آیه‏اى از قرآن به عنوان شاهد ذکر کرد، احساس ایمنى از عذاب الهى و همچنین ناامیدى را به عنوان دو گناه از این نوزده‏گناه برشمرد .

سپس فرمود بعد از آن(یعنى سومین گناه کبیره) احساس ایمنى از مکر و عذاب خدا است(یعنى عدم خوف از خداست ‏چنان که قرآن مى‏فرماید: «فلا یامن مکرالله الا القوم‏الخاسرون‏» کسى جز مردم زیانکار از مکر و عذاب خدا ایمن ‏نمى‏شود.

فرآوری : محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : وبلاگ آموزه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.