فیلمسازان سینمای تاریخی ایران
در سینمای ایران کارگردانهایی که دغدغه های ساخت فیلم تاریخی داشته باشند، انگشت شمارند. این اجبار برای یک فیلمساز وجود ندارد که خود را در یک گونه (ژانر)ی خاص، خلاصه کند. و این امکان وجود دارد که بر اساس علایق، ژانرهای مختلف را تجربه کند. نمونه مثال زدنی این نوع کارگردانها در سینمای ایران کمال تبریزی و مهدی فخیم زاده هستند. در کارنامهی کمال تبریزی از سینمای جنگ (در مسلخ عشق، لیلی با من است، شیدا و...) سینمای اجتماعی، طنز و حتی سینمای معناگرا (یک تکه نان) نمونههایی دیده میشود، با ساخت مجموعهی شهریار سینمای تاریخی را هم به آن میتوان اضافه کرد. یا مهدی فخیم زاده که گونه های اجتماعی، طنز، ملودرام، تاریخی (تنهاترین سردار و ولایت عشق)، حادثه ای و پلیسی را تجربه کرده است.
وقتی کارگردانی در ساخت فیلم تاریخی، وقت میگذارد، تجربه کسب میکند و برای ساخت فیلم یا مجموعهی تلویزیونیاش هزینه میشود، طبیعتاً در ساخت فیلمها یا مجموعه های بعدی اندوخته ای از دانش عملی خواهد داشت که قطعاً پروسهی زمانبر ساخت فیلم را کوتاه تر میکند و نتیجهی بهتری هم از فیلم های به دست میآورد.
برای نمونه باید «تنهاترین سردار» و «ولایت عشق» را با هم مقایسه کرد. فخیم زاده در ولایت عشق با تجربههایی که در تنهاترین سردار به دست آورده بود، اثری قابل قبولتر ساخت. استقبال بینندگان تلویزیونی و نقد و نظرهای کارشناسان تأیید تلاشی بود که فخیم زاده در ولایت عشق داشت. بعد از ساخت این دو مجموعه دیگر اثری تاریخی – مذهبی از فخیم زاده دیده نشد.
از میان کارگردانهای دیگری که سینمای تاریخی بیش از گونه های دیگر دغدغه شان بوده است به مرحوم علی حاتمی میتوان اشاره کرد. این علاقهی شخصی علی حاتمی به تاریخ معاصر ایران حتی در فیلم به روز «مادر» هم دیده میشود. زمان وقوع داستان «مادر» با زمان ساخت و اکران آن هم خوانی دارد، امّا علایق سنّتی علی حاتمی به خوبی در فیلم دیده میشود. نوع ویژهی طراحی صحنهها و لباسها، استفاده از موسیقی اصیل ایرانی در تمامی کارهای مرحوم حاتمی دیده می شود،این نگاه ویژه از علی حاتمی کارگردانی تمام عیار در به تصویر کشیدن تاریخ معاصر ایران، ساخته است. مرحوم علی حاتمی در فیلمهای پیش از انقلاب هم این علاقه و اشراف به سینمای تاریخی را نشان داده است. فیلم ستارخان و مجموعهی تلویزیونی سلطان صاحبقران .
وقتی فیلم سازی فیلم تاریخی می سازد ،حکم رهبر ارکستری را دارد که وظیفه اش ایجاد هماهنگی است حالا در نظر بگیرید بخواهد سازی هم بزند ،چون فکر می کند خوب ساز می زند
علی حاتمی در کمالالملک تنها به زندگی هنرمند نمیپردازد. زندگی کمالالملک و هم زیستی با چند شاه قاجار و پهلوی اول، دست مایه و بهانهی مناسبی برای مرور تاریخی، دورهی مهمی است. امّا آن چه به عنوان یادگار و روش معیار در سینمای تاریخی به وسیلهی علی حاتمی پایه ریزی شد به پروژه هزار دستان مربوط میشود. کاری که پیش از آن هیچ تجربهی مشخصی در سینمای ایران نداشت. مجموعهی هزار دستان از هر نظر اثری منحصر به فرد است. ساخت تهران قدیم (شهرک غزالی) تماماً زیر نظر علی حاتمی صورت گرفت. طراحی شهرک غزالی و دقت در بازسازی مناسب شهر تا حدی دقیق صورت گرفت که شهرک غزالی نه فقط برای مجموعهی هزار دستان که برای مجموعه های تاریخی دیگر که نیاز به موقعیتی از تاریخ معاصر ایران را داشتند، استفاده میشد. هزار دستان در موسیقی، گریم، بازیها، طراحیهای صحنه و لباس با دقت و وسواس خاصی ساخته شده است. هزار دستان حتی الگوی مناسبی در دوبلهی فیلمهای ایرانی است. بسیاری، بهترین دوبلهی فیلمهای ایران را مربوط به هزار دستان میدانند. منوچهر اسماعیلی و ناصر طهماسب بهترین نمونه های صدا پیشگی را در هزار دستان به یادگار گذاشتهاند.
یکی دیگر از فیلم سازهایی که در آغاز راه فیلم سازی بارقههایی از استعداد در سینمای تاریخی را نشان داد، ولی به دلایلی نامعلوم، چند سالی کار نکرد و بعد از آن هم از هر گونه، فیلمی ساخت که چنگی به دل نزد، مسعود جعفری جوزانی است. جعفری جوزانی شیر سنگی را زمانی ساخت که تنها 29 سال داشت و 2 سال بعد هم در مسیر تندباد را. داستان شیرسنگی درامی تراژیک است که چند ژانر را در خود دارد. شیر سنگی به مفهوم قومیتها و اتحاد میان اقوام ایرانی میپردازد هم چنین یادآور تاریخ معاصر ایران و دوران نفوذ بیگانگان در جنگ جهانی است.
شیر سنگی هر چند که به عنوان نمونهی کاملی از سینمای تاریخی قابل بررسی است با این حال یکی از دو فیلم وسترن بزرگ تاریخ سینمای یاران است (فیلم دیگر نمونه و موفق سینمای وسترن: روبان قرمز ابراهیم حاتمی کیا). مسعود جعفری جوزانی با این که پیامهای نمادین متعددی را در فیلم میگوید امّا هرگز دچار پرگویی نمیشود و این به جهت بستر داستانی فیلم است.
بعد از ساخت شیر سنگی و در مسیر تندباد که هر دو از نمونه های موفق سینمای تاریخی هستند وقتی بعد از سالها، جوزانی مجموعهی در چشم باد را ساخت توقع یک اتفاق جدید را داشتیم امّا در چشم باد حتی مایه های اولیه شیرسنگی و در مسیرتندباد را هم نداشت. شاید اگر در همان سالها، توجه ویژه ای به مسعود جعفری جوزانی میشد و تیم متشکل و قوی وی را همراهی میکرد امروز گونهی موفقی در سینمای ایران داشتیم.
البته این توجه به داود میرباقری در ساخت سریالهای تاریخی مذهبی صورت گرفت. مجموعههای گرگها، رعنا، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته و مختارنامه تماماً کارهایی تاریخی محسوب میشوند. البته رعنا مربوط به تاریخ معاصر ایران ست و در زمان ساخت یادآور 10 سال قبل از خودش است ولی تصویرگر دورهی تاریخ ویژه ای است. میرباقری در مسافر ری (فیلم) هم به همین ژانر تاریخی پرداخته است. فیلمی که چندان مورد توجه عموم قرار نگرفت، با این که مایه های مناسب داستان و ساختاری در سینمای تاریخی مذهبی در آن لحاظ شده بود. شاید اگر هزینه و زمانی که برای میرباقری در ساخت مجموعه های تلویزیونی زمان بر اختصاص داده میشود، مصروف ساخت فیلمهای سینمایی میشد، حاصل این کار برای تقویت پایه های سینمای تاریخی در ایران مؤثرتر بود. حمایت و توجهی که به سازندگان دیگر آثار تاریخی نمی شو.
«روز واقعه»ی شهرام اسدی که بر اساس فیلم نامه ای از بهرام بیضایی ساخته شده است نمونهی دیگری از کارگردانهایی است که بعد از ساخت یک فیلم در این حوزه دیگر به سراغ آن نمیروند حتی اگر نمونهی موفقی ساخته باشند.
در این چند سال نامهای دیگری در سینمای تاریخی مطرح شدهاند که در صورت هماهنگی تیمهای سازنده امید به آیندهی این سینما میتوانست ایجاد کند . ساخت فیلم تاریخی یک کارگروهی است – کارگردان به عنوان مغز متفکر عمل نمیکند بلکه هماهنگ کنندهی عوامل است. شهریار بحرانی که از سینما گران دفاع مقدس بوده است، بعد از «مریم مقدس»، مُلک سلیمان را ساخت. ملک سلیمان در استفاده از فناوریهای جدیدو جلوه های ویژه، اثر قابل تأملی است، امّا رعایت عناصر دراماتیک در داستان و دیالوگ نویسی فیلم نامه، ناامیدکننده است. مادامی که هیجانات و احساسات، دست مایه ساخت آثار هنری باشد و یک نفر تصمیم بگیرد ازبای بسم الله تا تای تمت را خود انجام دهد شرایط پیشرفت به دست نمیآید. ساخت فیلمهای ماندگار تاریخی مستلزم دقت و همکاری چند تخصص در کنار هم است. وقتی فیلم سازی فیلم تاریخی میسازد حکم رهبر اُرکستری را پیدا میکند که وظیفه اصلیاش ایجاد هماهنگی است حالا در نظر بگیرید که دلش بخواهد سازی هم بزند. چون فکر میکند خوب ساز میزند.
مجتبی شاعری بخش سینما و تلویزیون تبیان