تبیان، دستیار زندگی
موفق‏ترین کارها آن است که پنهان کاری آن را فرا گیرد. اصولاً انسان اشیاء قیمتی و با ارزش را در جایی دور از چشم‏دیگران پنهان می‏کند. راز نیز گوهر گرانبهایی است که باید در جای‏مطمئن، پنهان گردد. اگر جواهر گرانبها را درون صندوق‏های‏آهنین، پنهان می‏کنند سینهء
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فوت و فن پنهان کاری را فراگیرید!


موفق‏ترین کارها آن است که پنهان کاری آن را فرا گیرد. اصولاً انسان اشیاء قیمتی و با ارزش را در جایی دور از چشم‏دیگران پنهان می‏کند. راز نیز گوهر گرانبهایی است که باید در جای‏مطمئن، پنهان گردد. اگر جواهر گرانبها را درون صندوق‏های‏آهنین، پنهان می‏کنند سینهء هر کس نیز، محکم‏ترین صندوق راز اوست.


راز

در بینش اسلامی راز داری دارای جایگاه ویژه ایست. افرادی که‏باز و بی‏پروا سخن می‏گویند، دور از ادب و فرهنگ اسلامی معرّفی‏شده‏اند، به تعبیر ساده‏تر اسلام کوشیده است که برای همه ی دهان‏هاقفل و بندی از جنس تعهّد و تدبیر ارائه کند و این فرهنگ را گسترش دهد.

در حدیثی، امام صادق علیه السلام می‏فرماید:

«... آنگاه که مطّلع شدید، در بین شما کسی هست که‏محدودیت‏های گفتاری را رعایت نمی‏کند، به خانه‏اش‏بروید و با نصیحت بکوشید او را از این عادت بازدارید.اگر قبول نکرد از طریق کسی که این فرد، او را بزرگ‏می‏دارد و از او حرف شنوی دارد، اقدام کنید و بالطایف‏الحیل تلاش کنید تا این مهم برآورده شود وهمان‏گونه که در مورد امور مهمّهء خودتان تمام تدابیر را به‏کار می‏برید، در مورد این مسأله که خواستهء من ازشماست، نیز از تدابیر ویژه استفاده کنید. اگر او پذیرفت،چه بهتر و گرنه سخن او را پنهان داشته و جایی نقل نکنید .» [ - اصول کافی، ج 2، ص 222 ]

بدین سان امام علیه السلام از یاران خویش می‏خواهد که نه‏تنها رازدار و امانتدار راز دیگران باشند، بلکه در گسترش فرهنگ رازداری ‏بکوشند.

در بینش اسلامی، انسان موظّف است زمامدار زبان خود باشد و آن را با شدّت و دقّت در بند کشد.

امیر مؤمنان علیه السلام می‏فرماید:

«اَلِّلسََانُ سَبُعٌ إنْ خُلِی عَنْهُ عَقَرَ[ - نهج‏البلاغه، حکمت 57 ] ؛ «زبان درنده‏ای است که اگر وانهاده شود، به انسان آسیب‏می‏رساند.»

در بیان دیگری می‏فرماید:لِسَانُ الْعََاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ‏وَرَاءَ لِسَانِهِ[ - نهج‏البلاغه، حکمت 39 ] ؛ هیچ عاقلی قلب خود را از طریق زبان ارائه و عرضه‏نمی‏کند. این‏سیره و روش نادان است که قلبش در دهانش قرار دارد، امّا عاقل‏زبان را از معبر قلب می‏گذراند و سینه  وی صندوق اسرار اوست. فرهنگ رازداری و مهار زبان یکی از اصول عمده مورد نظر و تأکید اسلام است و نقض آن سخت مورد نکوهش رهبران دینی‏قرار گرفته است.

و همانطوری كه نگهبانی از راز مسلمانان یک وظیفه دینی است، حفاظت از راز نظام اسلامی و راز جنگ مسلمانان هم از تكالیف دینی است. عملیات های موفق جبهه‌ها مدیون بسیاری از رازداری های رزمندگان اسلام است، و از این بالاتر مرهون رازداری اُسرایی است كه حاضر بودند شكنجه‌های دشمن را به جان بخرند اما سخنی بر زبان نیاورند

اولیای گرامی اسلام نیز با توجه به وضعیت ناهنجار سیاسی و ستم حاکمان جور در روزگار خود، به اصل پنهان کاری اهمیت‏می‏دادند و تنها عدّه اندکی از یاران و نزدیکان را از اهداف خویش‏آگاه می‏ساختند و یاران و نزدیکان خود را به راز داری سفارش‏کرده، اهمیت آن را گوشزد می‏نمودند.

سخن امیر مؤمنان علی علیه السلام در این باره چنین است: «اَنْجَحُ الْاُمُورِ مَا اَحَاطَ بِهِ الْکِتَْمانُ[ - شرح غررالحکم، آمدی، ج 2، ص 458 ] ؛ موفق‏ترین کارها آن است که پنهان کاری آن را فرا گیرد. اصولاً انسان اشیاء قیمتی و با ارزش را در جایی دور از چشم‏دیگران پنهان می‏کند. راز نیز گوهر گرانبهایی است که باید در جای‏مطمئن، پنهان گردد. اگر جواهر گرانبها را درون صندوق‏های‏آهنین، پنهان می‏کنند سینهء هر کس نیز، محکم‏ترین صندوق راز اوست.

علی علیه السلام در این باره فرمود: «صَدْرُ الْعََاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ[ - بحارالانوار، ج 72، ص 71 ] ؛ سینه خردمند، صندوق سرّ اوست.»

حفاظت از اسرار مؤمنین

«امانت» تنها در باز پس دادن فرش همسایه یا مراقبت از گلدان های او و امثال اینها نیست. «آبرو» از هر سرمایه‌ای بالاتر است و با «رازداری» می‌توان «آبروداری» كرد. حفظ اسرار را باید از خدا آموخت. در دعای كمیل می‌خوانیم:«وَلا تَفْضَحْنی بِخَفِی مَا اطَّلَعْتَ عَلَیهِ مِنْ سِرّی...؛ خدایا مرا با اسرار پنهانی كه از من می‌دانی، رسوا مگردان.»

موفق‏ترین کارها آن است که پنهان کاری آن را فرا گیرد. اصولاً انسان اشیاء قیمتی و با ارزش را در جایی دور از چشم‏دیگران پنهان می‏کند. راز نیز گوهر گرانبهایی است که باید در جای‏مطمئن، پنهان گردد. اگر جواهر گرانبها را درون صندوق‏های‏آهنین، پنهان می‏کنند سینهء هر کس نیز، محکم‏ترین صندوق راز اوست

و همانطوری كه نگهبانی از راز مسلمانان یک وظیفه دینی است، حفاظت از راز نظام اسلامی و راز جنگ مسلمانان هم از تكالیف دینی است. عملیات های موفق جبهه‌ها مدیون بسیاری از رازداری های رزمندگان اسلام است، و از این بالاتر مرهون رازداری اُسرایی است كه حاضر بودند شكنجه‌های دشمن را به جان بخرند اما سخنی بر زبان نیاورند.

یكی از اسرای سالهای اول انقلاب كه به دست حزب كومله به اسارت در آمده است، در وصف یكی دیگر از نیروهای ارتشی كه از ایمان بسیار بالایی برخوردار بوده است، چنین می‌گوید:

«این برادر را 75 روز شكنجه كردند، ابتدا به هر دو پایش نعل كوبیدند، و او را به همین ترتیب برای آوردن چوب و سنگ و بیگاری می‌بردند. پس از دادگاهی شدن، محكوم به شكنجه مرگ شد تا شاید اعتراف كند. در این شكنجه مرگ، ابتدا هر دو دستش را از بازو بریدند، چون وضع جسمانی مناسبی نداشت برای معالجه و درمان او را به بهداری بردند. بعد از چند روز كه كمی بهبودی یافت، مجدداً شكنجه‌ها برای اعتراف گرفتن شروع شد، بعد از آن با دستگاه‌های برقی تمام صورتش را سوزاندند. سوزاندن پوست تنها مقدمه شكنجه بود، به این معنی كه مدتی می‌گذشت تا پوستهای نو جانشین پوستهای سوخته شود، آن وقت همان پوست های تازه را می‌كندند كه درد و سوزندگی‌اش بیشتر از قبل بود. وقتی خونریزی شروع می‌شد، نوبت به آب نمك می‌رسید، او را با همان بدن مجروح داخل دیگ آب نمك می‌انداختند؛ ولی او كه از ایمانی وصف ناپذیر برخوردار بود، لب به سخن نمی‌گشود و مرتب آیات قرآن را زمزمه می‌كرد.»  ( در اسارت یانكی ها (مجموعه خاطرات) ، ص 58. )

فرآوری : محمدی

بخش نهج البلاغه تبیان


منابع : سایت ذی طوی (سایت جامع تبلیغ ، سایت طوبی )

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.