تبیان، دستیار زندگی
تئاتر شهر واقع در تقاطع خیابان انقلاب و خیابان ولیعصر از جمله بناهای ساخته شده در دوران پهلوی است که به دلیل استفاده از پلان دایره و شکل جذاب و متفاوت در ظاهر از یک سو و برگزاری جشنواره های تئاتر از سوی دیگر به عنوان میعادگاه جوانان هنرمند و هنرمندان پیش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تئاتر شهر، میعادگاه اهل هنر


تئاتر شهر واقع در تقاطع خیابان انقلاب و خیابان ولیعصر از جمله بناهای ساخته شده در دوران پهلوی است که به دلیل استفاده از پلان دایره  و شکل جذاب و متفاوت در ظاهر از یک سو و برگزاری جشنواره های تئاتر از سوی دیگر به عنوان میعادگاه جوانان هنرمند و هنرمندان پیشکسوت در آمده است.


تئاتر شهر، میعادگاه اهل هنر

پلان تابع دایره از گذشته دور در معماری یونان و رم باستان مورد استفاده بوده است. تئاتر سرگشاده اپیداوروس حدود چهار قرن ق.م با تبعیت از شیب تپه‌ای، به منظور دسترسی به مكان اجرای نمایش برای تماشای گروهی، در یونان ساخته شده بود. در قرون بعدی این پلان به صورت فضای معماری كمال یافته‌تری متجلی شد و با پیشرفت تكنیك اجرای گنبد روی دهانه‌های وسیع، یكی از نمونه‌های شگفت‌انگیز معماری جهان كه از اوایل قرن دوم میلادی تا به حال سالم بر جای مانده، شكل گرفت.

این بنا معبد پانتئون در رم است كه قطر دهانه آن 43 متر و ارتفاع كف آن تا نورگیر راس گنبد نیز 43 متر است. استفاده از پلان گرد در معماری ایران هر چند در برج‌های آرامگاهی مرسوم بوده ولی برای نخستین بار كه این پلان جهت ایجاد فضایی وسیع با كاربری عمومی مورد بهره‌برداری قرار گرفت در زمان ‌ناصرالدین شاه بود، او كه علاقه فراوانی به احداث ساختمان‌های الهام گرفته از معماری اروپایی داشت در سال 1385 ه.ق دستور داد در ضلع جنوب شرقی ارگ سلطنتی (كاخ گلستان) تكیه‌ای بزرگ پایه‌ریزی شود كه به تكیه دولت معروف شد.

اعتماد‌السلطنه درباره آن نوشته است:

«این تكیه مباركه وضعا مدور و مشتمل بر چهار مرتبه و هر یك از مراتب دارای حجره‌ها، غرفه‌ها، اطاق‌ها و تالارهای عالی است. ظاهر بنا از درون تكیه تماما به كاشی معرق و غیر معرق ممتاز مزین شده است دور سطح حیاط تكیه یكصد ذرع و قطرش چهل ذرع و ارتفاع آن نیز چهل ذرع است و زیاده از بیست هزار نفر در صحن و طبقه‌ها و مراتب آن می‌گنجد»

این بنا از بیرون دارای پلان چند وجهی بود.

از تكیه دولت امروزه جز چند عكس و گراور و تابلویی بسیار زیبا از فضای داخل آن كه به دست كمال‌الملك نقاشی شده چیز دیگری بر جای نمانده است.

بنای گرد دیگری كه هم‌اكنون با شكوه و زیبایی منحصربه‌فرد خود در ضلع غربی پارك دانشجو جای دارد ساختمان تئاتر شهر است. فضایی كه این بنا در آن شكل می‌گیرد یكی از تفرجگاه‌های مردم تهران بود ساختمانی معروف به میهمانخانه بلدیه در آن قرار داشت كه در سال 1309 ساخته شده بود گاهی گروه‌هایی مثل شعبده‌بازان و سیرك‌بازان در فضای باز اطراف این مهمانخانه به هنرنمایی می‌پرداختند و باعث تفریح و سرگرمی مردم می‌شدند. شاید همین سابقه باعث شد كه دولت وقت به جای قبول پیشنهاد ساخت هتل 400 اتاقه توسط شركت‌های خارجی اقدام به ایجاد تئاتری به جای مهمانخانه بلدیه (كافه شهرداری) كند.

متعاقب این تصمیم در سال 1346 كلنگ ساختمان تئاتر شهر كه براساس نقشه‌های تهیه شده دارای پلان دایره بود به زمین خورد و در بهمن ماه سال 1351 یكی از مجهزترین تئاترهای خاورمیانه گشایش یافت.

فضاهای داخلی این بنا با پیچ و خم‌های حاصل از پیروی طرح از هندسه غالب حالت رمز و راز گونه به خود گرفته و گویی فرد را در هزارتوی خود اسیر و محسور كرده، آنچنان كه خصیصه هنر است.

طراح، هوشمندانه امكاناتی را كه به طبع، پلان دایره به همراه دارد در جهت استفاده بهینه از حداكثر فضا در اختیار گرفته و در طراحی جزییات دكوراسیون داخلی و تزیینات بدنه‌ها نیز نهایت سعی و كوشش در رسیدن به هماهنگی و تناسب انجام شده است.

بنای گرد دیگری كه هم‌اكنون با شكوه و زیبایی منحصربه‌فرد خود در ضلع غربی پارك دانشجو جای دارد ساختمان تئاتر شهر است. فضایی كه این بنا در آن شكل می‌گیرد یكی از تفرجگاه‌های مردم تهران بود ساختمانی معروف به میهمانخانه بلدیه در آن قرار داشت كه در سال 1309 ساخته شده بود گاهی گروه‌هایی مثل شعبده‌بازان و سیرك‌بازان در فضای باز اطراف این مهمانخانه به هنرنمایی می‌پرداختند و باعث تفریح و سرگرمی مردم می‌شدند. شاید همین سابقه باعث شد كه دولت وقت به جای قبول پیشنهاد ساخت هتل 400 اتاقه توسط شركت‌های خارجی اقدام به ایجاد تئاتری به جای مهمانخانه بلدیه (كافه شهرداری) كند.

ما آنچه كه این بنا را به عنوان یك مونمان ارزشمند شهری مطرح می‌كند هیات ظاهری آن است كه همچون مجسمه‌ای عظیم و زیبا در چشم‌انداز منظری شهری، همچون تهران كه ساختارهای جعبه‌ای بی‌تناسب و زمخت بر روح مفاهیم شهری آن غالب بوده و باعث ملال خاطر شهروندانش شده، غنیمتی است یكتا، در كنار پاركی آشنا، در تقاطع خیابان‌هایی معروف و نزدیك به مراكز علم و هنر و ماوایی است برای كسانی كه لحظاتی را دور از فشارهای زندگی ماشینی به تماشای نمایشی به تماشاخانه شهرشان می‌نشینند. هر چند كه فضای اطراف برای قرارگیری این نگین، بسیار تنگ و ترش و ناچیز است ولی به لطف جاگیری در بدنه چهار راه، چشم رهگذران را گاهی كه به سمت پارك می‌چرخد، می‌نوازد و حضور خود را به رخ آنان می‌كشاند، كه زیبایی هنر متعالی، بازتاب زیبایی تعالی روح هنرمند است و باعث آرامش و تسكین هنرشناس و هنردوست.

ستون‌های باریك و بلند تئاتر كه بیشتر از اینكه جنبه سازه‌ای آن به نظر آید جنبه تزیینی آن جلب توجه می‌كند، به طناب‌های دربرگیرنده بالنی می‌مانند كه بنا را به زمین دوخته و از سطح زمین شروع شده، به زیر بیرون‌زدگی پشت‌بام می‌رسند.

لنگه طاق‌هایی كه با تركیبی موزون و با در هم تنیدن، كاربندی زیبایی را پدید آورنده‌اند، سعی طراح را در جهت به كار بردن المان‌های معماری سنتی كه به منظور از بین بردن یكنواختی بدنه استوانه‌ای تئاتر به كار رفته‌اند نشان می‌دهد، بین هر سه ستون دو طاق كه تیزه آن در وسط پیش‌آمدگی بام ختم می‌شود و طاق سومی كه دو طاق زیرین را در برمی‌گیرد و تیزه آن به لبه انتهایی پیش‌آمدگی می‌رسد در تلطیف نمای ساختمان و القا سبكی حجم آن بسیار موثر بوده و ریتم جالبی در چرخش بر گرداگرد بنا به آن داده است و با ایجاد سایه، روشن‌ها و پرسپكتیو حاصل از این گردش، حركتی پویا را به ظاهر بنا می‌بخشد، گویی بنا، زمان‌سنجی است كه عقربه‌اش سایه‌های در حال حركت روی بدنه آن است.

طاق‌نماهای ایجاد شده كه صرفا جنبه آرایه‌ای برای بنا دارند در القا فرم‌های مانوس، از جمله محراب موفقیت طرح را در تركیب عناصر شاخص معماری مسجد به نمایش گذاشته است.

استفاده از آجر در نما و تركیب آن با كاشی فیروزه‌ای و سبز رنگ و همچنین به كارگیری عناصر تزیینی آجری ایجاد حسی آشنا با بنای تئاتر شهر را تشدید می‌كند گویی در میانه دیوارهای آن می‌توان به عبادتگاهی رسید یا به تماشای نمایشی عبادی نشست كه:

همه جا خانه یار است چه مسجد چه كنشت

جای آن دارد كه مدیران شهری به جای ساخت و ساز در اطراف این بنا به فكر افزودن هر چه بیشتر به فضای باز آن، به ویژه در ضلع جنوبی تئاتر شهر باشند، تا دین خود را در قبال یك بنای بی‌نظیر و دوستداران آن به جای آورند.

بخش هنری تبیان


منبع

خبرگزاری میراث فرهنگی/ مهدی معمارزاده