تبیان، دستیار زندگی
من دیروز رهبر شما بودم و امروز مایه پند و عبرت شما هستم و فردا از شما جدا خواهم شد، خدا شما و مرا بیامرزد .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دوراهی حق و باطل


نسیم دل نواز علوی در کوچه پس کوچه های ذهنم می‌وزد . شمام جان را معطر می‌کنم به کلمات لاهوتی قرآن ناطق  دست‌های ناتوانم را به سوی آستان پرمهرش بلند می‌کنم و چون همیشه در دل فریاد می‌کنم یا علی مددی!


راه

اگر در کوهسارها و لاله زارهای نهج البلاغه سیر کنی و در فضای دل انگیز کلام مولا تنفس نمائی، حکمت‌های ازلی را خواهی یافت که سرمنشا تمام چشمه های جوشان فیض الهی است .

حال قدم به وادی اعتقاد می‌گذاریم و در اقیانوس مواج رحمت مولا سر و جان می شوئیم .

حضرت علی علیه السلام بدایت تمامی خصایص اعتقادی است . از زمانی که حق برایش نمایان شد، هرگز تردید به دل راه نداد . هیچ گاه دروغ نگفت و به او دروغ گفته نشد . کسی را از جاده پرنور هدایت گمراه نکرد و هیچ کس علی علیه السلام را از صراط حقیقت دور نساخت . (1)

اگر از باب اعتقاد وارد گلستان نهج البلاغه شوید، شکوفه های وصایای علی علیه السلام را خواهی دید که بر شاخسار ایمان خودنمائی می‌کند .

امام علی علیه السلام تو را می‌خواند که برای معبود، احدی را شریک قرار ندهی و سنت و شریعت پیامبر بطحاء را ضایع نمائی . اگر این دو ستون محکم را بر پاداری و این دو چراغ را همواره فروزان نگه داری، هیچ گاه از مسیر حق منحرف نمی‌شوی و سرزنش هیچ سرزنش کنندگان قلبت را نمی‌آزارد .

زیرا کوله بار وظیفه هر کس به اندازه توانایی او تعیین گردیده و خداوند برای جاهلان و ناآگاهان از در رحمت وارد شده و به آن‌ها تخفیف داده است، زیرا معبود جاودان، رحیم است و دین او همواره استوار است و پیشوای شریعت آگاه . (2)

حال امام علی علیه السلام در دل باز می‌گوید:

من دیروز رهبر شما بودم و امروز مایه پند و عبرت شما هستم و فردا از شما جدا خواهم شد، خدا شما و مرا بیامرزد .

اگر از جویبار خروشان حق و باطل با کشتن عقیده گذر کنی، فریاد ناخدای عرش و فرش را به وضوح می‌شنوی:

امروز ما و شما به سر دوراهی حق و باطل قرار داریم، آن کس که به وجود آب اطمینان دارد، تشنه نمی‌ماند و آن کس که منورالنور را دریافت در تاریکی جهل نمی‌ماند .» (3)

پیشانی آن‌ها از فرط سجده های طولانی پینه بسته بود . اگر نام اقدس حق برده می‌شد، چنان می‌گریستند که گریبان‌های آنان تر می‌شد و چون درخت در روز تندباد می‌لرزیدند، از کیفری که از خوف آن همواره پریشان بودند و امیدواری پاداشی که پروردگارشان به آنان وعده داده بود

چشمان نگرانش قدم‌های تو را می شمارد و برای نجات تو از صخره های کفر و الحاد بانگ برآورده که:

«ایمان خود را با صدقه دادن و اموالتان را با گنجینه زکات نگاهدارید و امواج بلا را با کشتی مستحکم دعا از خود برانید» (4)

علی علیه السلام با آهی حسرت آلود، اوصاف اعتقادی اصحاب «رحمة للعالمین » را بازگو می‌کند . تا تو طریقت هدایت را بیابی! در دلش غوغائی است ولی آرام و زیر لب زمزمه می‌کند:

«من اصحاب محمدصلی الله علیه وآله را دیدم، که هیچ کدام از شما را همانند آنان نمی‌نگرم آنان شب را به صبح می‌رسانند، در حالی که موهای ژولیده و چهره های غبارآلود داشتند . شب را تا صبح در قیام و قعود و سجود به عبادت می‌گذراندند و پیشانی و گونه به درگاه حق می ساییدند و با یاد معاد چنان پریشان بودند که گویا بر تلی از خاکستر و آتش ایستاده‌اند .

پیشانی آن‌ها از فرط سجده های طولانی پینه بسته بود . اگر نام اقدس حق برده می‌شد، چنان می‌گریستند که گریبان‌های آنان تر می‌شد و چون درخت در روز تندباد می‌لرزیدند، از کیفری که از خوف آن همواره پریشان بودند و امیدواری پاداشی که پروردگارشان به آنان وعده داده بود.(5)

عقیده قلعه قلب این مردان مرد را فتح کرده بود و بر فرار قله های دل هاشان نام معبود را برافراشته بود. آنانی که به آرامی در جوار حق آرمیده‌اند زمانی با اعتقاد زنجیرهایی پیوستگی خویش را با معبود محکم کردند تا به لقاء الله رسیدند .

پی نوشت ها:

1 - حکمت 184 و 185 .

2 - خطبه 149 .

3 - خطبه 4 .

4 - حکمت 146 .

5) خطبه 97 .

بخش نهج البلاغه تبیان 


منبع : سایت حوزه ، مقاله زهره حاجی پور

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.