تبیان، دستیار زندگی
دسته ای از صاحب نظران حوزه اقتصاد معتقدند ما باید نرخ ارز را متناسب با تورم برای صادرات بالا ببریم، اما اثربخشی این سیاست به زیرساختهایی احتیاج دارد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بهبود صادارت و نرخ ارز


 دسته ای از صاحب نظران حوزه اقتصاد معتقدند ما باید نرخ ارز را متناسب با تورم برای صادرات بالا ببریم، اما اثربخشی این سیاست به زیرساختهایی احتیاج دارد...

صادرات و ارز

دسته ای از صاحب نظران حوزه اقتصاد معتقدند ما باید نرخ ارز را متناسب با تورم برای صادرات بالا ببریم. چون اگر این اتفاق رخ ندهد، دریافتی های نسبی آنان نسبت به قبل کم می شود و ممکن است این وضعیت آنان را به خروج از حوزه صادرات تشویق کند. این ویژگی چه بسا مختص کشور ما هم باشد چرا که در صادرات ما عمدتا قیمت پذیریم یعنی با قیمت های جهانی کالا می فروشیم. لذا با فرض این که هم نرخ ارز و هم قیمت کالا ثابت بماند، دریافتی صادرکننده ثابت می ماند اما اگر هزینه های او متناسب با تورم بالا برود، شرایط اقتصادی او نسبت به گذشته بدتر می شود و برای جبران این هزینه ها، باید یا بهره وریی اش را بالاتر ببرد یا حاشیه سودش را پایین آورد.

دیدگاه دیگری وجود دارد که می گوید ما تولیدمان به طور اعم و صادرات مان به طور اخص، نیاز شدید به مواد اولیه و کالای واسطه ای و سرمایه ای خارجی دارد. بنابراین این طور نیست که اگر نرخ ارز را بالا بردیم، خالص دریافتی صادرکننده افزایش یابد. دلیل هم مشخص است؛ تولیدکنندگان باید مواداولیه را گران تر بخرند. تحقیقاتی هست که نشان می دهد در ایران وقتی افزایش نرخ ارز رخ می دهد، خروج از صادارت زیاد می شود. دلیلش این است که اگر بنگاهی بخواهد وارد تولید کالای صادراتی شود، باید سرمایه تامین کند و هزینه تامین سرمایه در نرخ های جدید به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد.

ما باید رقابت پذیری و ارتقا کیفیت را در دستور کار قرار دهیم. در این صورت است که می توانیم از طریق قیمت ها به صادرکنندگان و تولیدکنندگان مان علامت بدهیم

نتایج این تحقیقات نشان می دهد وقتی نرخ ارز بالا می رود، ورود به صادرات کاهش و خروج از آن افزایش پیدا می کند. کشش کالاهای واسطه ای و سرمایه ای وارداتی پایین است و ما نمی توانیم با بالابردن نرخ ارز، مقدار تقاضای خود را از این نهاده های وارداتی کم کنیم و جانشین های داخلی اش را به کار بگیریم. آمار و ارقام نشان می دهد که کشش این ها نسبت به نرخ ارز پایین است.

اگر نرخ ارز بالا نرود، طبیعتا صادرکنندگان ما محدود می شوند چون هزینه های شان متناسب با نرخ تورم، افزایش می یابد اما این گونه نیست که با بالابردن قیمت ارز، صادارت شتاب بگیرد و واردات کم و تولید شکوفا شود.

به لحاظ نظری، وقتی بسترها فراهم و ساختارهای فنی و نهادی تامین و رقابت پذیری در اقتصاد وجود داشته باشد، آن وقت بالارفتن قیمت ارز افزایش معنی داری در صادارت به وجود می آورد. اما اگر مقدمات ساختاری و نهادی تامین نباشد، این نظریه کار نمی کند.

اگر نرخ ارز بالا نرود، طبیعتا صادرکنندگان ما محدود می شوند، اما این گونه نیست که با بالابردن قیمت ارز، صادارت شتاب بگیرد و واردات کم و تولید شکوفا شود

در طول چهار برنامه توسعه هم شاهد بودیم هر چقدر که نرخ ارز را بالا بردیم، صادارت شتاب نگرفت. در کره یا چین یا دیگر کشورهای رو به توسعه، افزایش نرخ ارز صادرات را شتاب داد اما در ایران چون مقدمات فنی، نهادی و ساختاری را فراهم نکردیم، این سیاست موفق نبود. ما باید رقابت پذیری و ارتقا کیفیت را در دستور کار قرار دهیم. در این صورت است که می توانیم از طریق قیمت ها به صادرکنندگان و تولیدکنندگان مان علامت بدهیم.

ارز

در اقتصادهایی که رقابتی هستند و ساختار باثباتی دارند، تکلیف مشخص است و افزایش نرخ ارز، تاثیر قابل ملاحظه ای در صادرات دارد و با محدودیت های دیگری مواجه نیست یا تاثیر سوء بر دیگر بخش های اقتصاد ندارد. در حالی که در ایران به دلیل وابستگی کلیت تولید و عرضه داخلی به نهاده های خارجی، وقتی قیمت ارز بالا می رود عملا هزینه تولید زیاد می شود و منجر به تورم می شود. این تورم هم باز ایجاب می کند که نرخ ارز باز بالا برود و این دور ادامه پیدا می کند.

البته تاکید می کنم هر تئوری شرایط و فروضی دارد که تحت آن عمل می کند. این طور نیست که افزایش نرخ ارز بر صادرات بی اثر باشد، نکته این جاست که در اقتصاد ایران عوامل لازم برای عمل کردن این تئوری مهیا نیستند و عواملی هم که بر آن تاثیر منفی دارند، قوی هستند. برآیند این عوامل این است که تغییرات نرخ ارز، موجب جهش یا افزایش مستمر صادرات نمی شود.

در بحث یارانه ها هم برخی تحلیل گران می گفتند هدفمندکردن یارانه ها باید با اصلاحات و افزایش نرخ ارز همراه شود. یعنی نظریاتی وجود دارد که افزایش نرخ ارز را لازم می داند اما نکته ای که مغفول مانده این است که اصلاح قیمت های کلیدی وقتی موفق است که نقدینگی کاملا باثبات باشد، بودجه دولت منظم باشد، شفافیت در اقتصاد کامل باشد و مالیات ستانی صحیح انجامد گیرد و با این شرایط می توان به اصلاح متغیرهای قیمتی دست زد. اگر شرایط فراهم نباشد، هر بار که قیمت های کلیدی را تغییر می دهیم، چون به تعادل پایدار نمی رسیم، بعد از چند صباح باید دوباره آن ها را تغییر بدهیم.

بخش اقتصاد تبیان


منبع :‌خبرآنلاین