تبیان، دستیار زندگی
همه ما از ملی شدن صنعت نفت با افتخار یاد می کنیم. اما در طول سالیان وابستگی بیش از حد نفت باعث مشکلات فراوان برای اقتصاد کشور شده است. حاب باید بررسی کنیم که چگونه می توان این وابستگی را کم کرد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه از بند نفت رها شویم؟


همه ما از ملی شدن صنعت نفت با افتخار یاد می کنیم. اما در طول سالیان وابستگی بیش از حد نفت باعث مشکلات فراوان برای اقتصاد کشور شده است.  حاب باید بررسی کنیم که چگونه می توان این وابستگی را کم کرد؟


تحریم نفت

چسبندگی بیش از حد بودجه عمومی و دولت به منابع و درآمدهای نفتی یکی از مهمترین دغدغه های مسئولین و کارشناسان مسایل اقتصادی ایران است. منابعی که با کمترین فرآوری استخراج و با کمترین ارزش افزوده به خارج صادر می شوند و در عوض کشورهای صنعتی وارد کننده با فرآوری تقریباً تمام سهم ارزش افزوده را همراه با وضع یک مالیات سنگین مضاعف به جیب میزنند.

برداشت این ثروت خدادادی که متعلق به گذشتگان، نسل حاضر و نسلهای آینده است، بر اساس موازین عدالت و عقل تنها در صورتی مجاز است که منافع آن نیز بین نسلها با یک جدول مکانی و زمانی توزیع شود. اگر گذشتگان نتوانستند استفاده کنند حرجی بر ما نیست هرچند از دیدگاه اسلام استفاده صحیح و دعا برای گذشتگان مستوجب به جا آوردن حقوق آنها و دعای متقابل آنها در حق ما خواهد بود. ولی رعایت حال آیندگان بر ما واجب است. راه حل این مسأله تخصیص این منابع به امر سرمایه گذاری حقیقی، مستمر و بنیانی با ویژگی بازدهی تکاثری، پر و دیر بازده، مستمر و مولد است.

زمینه اصلی عدم برون رفت از اتکا به درآمدهای نفتی، وجود دورهای باطل در اقتصاد ایران بوده است، ولی علت اصلی، عدم اتخاذ سیاستهای خط شکن و ابطال کننده این دورهای باطل است. از جمله دورهای باطل وجود دو دور باطل کمبود سرمایه و دانش فنی است.

دور باطل کمبود سرمایه به شکل زیر است:

کمبود سرمایه> کاهش نرخ سرمایه گذاری> کاهش درآمد> کاهش پس انداز> کاهش سرمایه > کاهش سرمایه گذاری> کمبود سرمایه

چسبندگی بیش از حد بودجه عمومی و دولت به منابع و درآمدهای نفتی یکی از مهمترین دغدغه های مسئولین و کارشناسان مسایل اقتصادی ایران است

دور باطل کمبود دانش فنی نیز به شکل زیر است:

فقدان یا کمبود دانش فنی> کاهش بهره وری عوامل تولید> کاهش تولید> کاهش اشتغال عوامل تولید> کاهش سرمایه گذاری صاحبان عوامل دانش فنی> فقدان یا کمبود دانش فنی

البته در اقتصاد ما دورهای باطل دیگری نیز وجود دارد که مجال طرح در این مختصر نیست. برای خروج از این بن بستها نیاز به منابع اولیه است. زیرا هر سرمایه گذاری نیاز به منابع اولیه دارد. به نظر شکایت محافل علمی و کارشناسی بیشتر متوجه این مطلب باشد که هر آنچه تاکنون از این ثروت استفاده شده کمتر در جهت سرمایه گذاری حقیقی با ویژگیهای بالا بوده است وگرنه خلق سرمایه بدون سرمایه اگر محال نباشد خیلی سخت است. طبق قاعدهی خلقت و قانون فیزیک پرتاب موشک و کندن آن از زمین و غلبه بر جاذبه نیاز به مصرف یک منبع انرژی قوی و کارا دارد.

در اقتصاد ما نیز خروج از بن بست و پاره کردن مدار باطل سرمایه نیازمند اتخاذ سیاستهای خط شکن منطبق بر استعدادها و مزیتهای بومی است تا با مصرف کمترین منابع، موتور اقتصاد را در فضایی به سوی پیشرفت، قرار دهد. در این راستا باید طرحهای ویژه ای به عنوان طرحهای احیاگر و خط شکن معرفی نمود تا با خصوصیات نام برده شده این وظیفه خطیر را به عهده بگیرند.

 فساد اقتصادی

بر خلاف نظر برخی از اقتصاد دانان خروج از بن بست (نسبی) الگوهای حلقوی «دور باطل» با سیاستهای پولی و مالی کلاسیک ممکن نیست؛ زیرا:

اول؛ این دسته از سیاستها با شرایط اقتصادی کشور ما همخوانی ندارند. به عبارت ساده تر به رغم تلاشهای بسیار و پیشرفتهای شگرف چند سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خصوص در 6 سال اخیر، اقتصاد ما هنوز در این مرحله از بلوغ قرار ندارد که از موانع و مشکلات حقیقی خود عدول کرده باشد تا با ابزار متغیرهای اسمی مشغول درمان نارساییهای خود شود.

دوم؛ با فرض وجود همخوانی و کارآمدی نسبی آن ها، این گونه سیاستها در اقتصادی که طرف عرضه دچار مشکلات عدیده ای است توان کافی برای خارج کردن اقتصاد از این تنگناها را ندارند. وضعیت نظام عرضه، تولید و فرآوری با شاخصه هایی چون رکود تورمی به گونه ای است که به مصداق قانون پرتاب اجسامی چون موشک از زمین به فضا و غلبه بر جاذبه قوی زمین برای خروج از این جاذبه ثقیل و فرو برنده، نیاز به تکانه های انفجاری دارد. تا مدارهای بسته و دورهای برگشت پذیر را بگسلاند بنابراین به طور اختصار به این موارد اشاره می شود.

در اقتصاد ما خروج از بن بست و پاره کردن مدار باطل سرمایه نیازمند اتخاذ سیاستهای خط شکن منطبق بر استعدادها و مزیتهای بومی است

الف) ابتدا سه گروه فعالیت پر توان که این خواص انفجاری را در اقتصاد دارند معرفی می شوند: یکی طرح‌های احیای مهار آب، دوم فعالیتها و طرحهای تحقیقاتی و سوم الگوی ایجاد تشکلهای تولیدی در عرصه های مختلف براساس موازین عدالت و حمایت از محرومین و فرصت سازی در عرصه اقتصاد است. زیرا

اول؛ مهار و احیای آب بنا به بیان قرآن کریم علت و منشأ حیات است. تمدن از این نقطه آغاز شده و طبق همین قاعده قرآنی حیات اقتصادی و خلق فرصتهای اقتصادی مولد، مستمر پر و دیر بازده و مفید، بنیانی و سازگار با زیست بوم و حیات طیبه و حلال با رعایت همین قانون الهی میسر است. بنابراین اولین گنج نهفته ما در تولید، مهار و ذخیره سازی آب است که سر منشأ یک سلسله بی نهایت فعالیت اقتصادی طولاً و عرضاً در ظرف زمان و مکان میشوند. تلاش دولت در سه دهه در جهت افزایش ظرفیت عرضه آب کشور و به خصوص نهاد مقدس جهاد سازندگی با طرح های آبخیز داری و آبخوان داری در این راستا ستودنی بوده ولی کافی نیست. هم اکنون مشکل خشکسالیهای پی در پی در کره زمین و کشور ما دلیل محکمی برای افزایش این تلاش هستند.

المپیک و مشکل آب

دوم؛ همان طور هم که در مدلهای رشد اقتصادی در دو سه دهه اخیر آمده تولید علم و فن آوری از هیچ فرصت می سازد، نقطه تعادل منحنی عرضه و تقاضا را فوق العاده به سمت راست منتقل میکند و اقتصاد را به طور جهشی متحول میسازد. خوشبختانه به خصوص در سال های اخیر به این مهم خوب توجه شده است. مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بر این حرکت شتابنده مرتب تأکید کرده اند.

سوم؛ خلق فرصت اقتصادی برای محرومین باعث ترمیم حفره های فقر، تحریک تولید، افزایش توان صادرات، کاهش واردات و تقویت سرمایه گذاری در حلقه های پسین است.

ب) به گامهای مکملی در کنار راهبرد فوق نیاز است. از جمله به مصداق آیه قرآن و روایت امام صادق(علیهالسلام) تقید مردم به تقوی، اجرای فرامین الهی و به خصوص پرداخت مالیاتهای اسلامی موجب نزول بی حد و حساب برکات الهی از آسمان و زمین می شود و خود این برکات جامعه فعلی و آینده را ازمنابع زیرزمینی بی نیاز میکند. در همین راستا فرار مالیاتی به صفر نزدیک می شود و به طور مضاعف بودجه را بی نیاز از منبع دیگر می کند.

ج) انتقال دانش و فرآوری در عرصه تولید و بین بهره برداران برای تغییر روش تولید در تمامی بخشها اعم از صنعت، کشاورزی و خدمات به خصوص در شرایط پیاده شدن طرح با برکت هدفمند سازی یارانه ها یک ضرورت انکار ناپذیر و باید در بدنه دستگاه های متولی جزو تکالیف واجب و حمایتی پیگیری شود.

د) اتخاذ سیاست خود کفایی و خود اتکایی با اهرم ریاضت اقتصادیِ مشروطِ تا مرحله ساخت داخلی برای ممانعت از ورود کالاهای غیر ضروری و ....

هـ) اتخاذ سیاست صادرات کالاهای فرآوری شده به ویژه نفتی با ابزارهای حمایتی ویژه از جمله مشوق های صادرات در کنار حفظ ارزش پول ملی برای تقویت ایجاد ارزش افزوده در داخل کشور است.

بخش اقتصاد تبیان


منبع: جوان آنلاین