تبیان، دستیار زندگی
بی شک یک از آثار کهن ایران که اموروزه به نمادی از هویت ملی ایرانی بدل گشته، تخت جمشید است. این مقاله به بهره برداری های سیاسی که در صدسال اخیر از تخت جمشید شده می پردازد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تخت جمشید و دنیای معاصر


بی شک یک از آثار کهن ایران که اموروزه به نمادی از هویت ملی ایرانی بدل گشته، تخت جمشید است. این مقاله به بهره برداری های سیاسی که در صدسال اخیر از تخت جمشید شده می پردازد.


تخت جمشید و دنیای معاصر

تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال 512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است .

ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار دیگری را بنام تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند .

معماری هخامنشی ، هنری است از نوع تلفیق و ابداع که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند.

تخت جمشید در میان هزاران اثر تاریخی ایران، اثری بی‌همتاست. آثار دیگری هستند که ازنظر قدمت یا بزرگی یا ارزش هنری و معماری و یا دانش و نبوغی که در ساختشان به کار رفته، با تخت جمشید هم ردیف اند. اما شاید تخت جمشید تنها اثری است که همه اینها را یک جا دارد.

افزون بر این، تخت جمشید از حیطه یک اثر تاریخی فراتر رفته و دست کم در صد سال گذشته، نقش پررنگی در زندگی ایرانیان داشته است؛ تا آن جا که از وادی سیاست برکنار نمانده و گاه در مرکز کشاکش‌های سیاسی قرار گرفته است.

معماری هخامنشی ، هنری است از نوع تلفیق و ابداع که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است

تخت جمشید و هویت نو ایرانی

در سده 19 میلادی، آشنایی ایرانیان با تمدن جدید اروپا موجب شد که روشنفکران ایرانی به تدریج از اشکال کهن هویت جمعی در ایران فاصله بگیرند و کوشش‌هایی را برای برپا کردن “ایران نو”‌ با تکیه بر گفتمان جدید “هویت ملی ایرانی”‌ صورت دهند. این گفتمان ابتدا در دوره مشروطه و سپس در دوره پهلوی اول (1320-1304خ) تکوین پیدا کرد.

دولت پهلوی با تعریفی که از هویت ملی ایرانی داشت، می کوشید تا با تکیه بر دو اصل “ایران گرایی”‌ و “شاه پرستی”‌ پایه های آن را محکم سازد و به مرزبندی با سایر اشکال هویتی اقدام کند. بنابراین، رجوع به تاریخ ایران باستان اهمیت بسیار پیدا کرد. زیرا در این دوره بود که ایرانیان بر محور نهاد پادشاهی حماسه ملی خود را رقم زدند و چنین پنداشته می شد که تمام افتخارات آن عصر در پرتو کفایت شاهانی چون کورش، داریوش، شاهپور، انوشیروان ودیگران به دست آمده است.کارگزاران دولت پهلوی اول، نیازمند نمودهای عینی بودند تا این شکوه و جلال را در چشم توده مردم بنشانند. از این جا بود که آثار پیش از اسلام مورد توجه قرار گرفت و خود پیداست که اهمیت تخت جمشید به مراتب بیش از هر اثری بود: دولت پهلوی از سال 1309 ارنست هرتسفلد، باستان شناس آلمانی را مأمور کاوش در تخت جمشید کرد که در آن زمان بخش‌های وسیعی از آن زیر خاک بود. این کاوش‌ها آن قدر برای دولت اهمیت داشتند که شخص رضاشاه دو بار در سال های 1312 و 1316 از تخت جمشید دیدن کرد. از این گذشته، در ساخت بناهای بزرگ دولتی که معمولا لقب کاخ به آن ها داده می شد، نگاه سفارش دهندگان معطوف به تخت جمشید بود. کاخ شهربانی، ساختمان اداره پست و ساختمان بانک ملی ایران از جمله مهم ترین بناهایی بودند که با درآمیختن معماری اروپایی و معماری هخامنشی شکل گرفتند.

تخت جمشید و دنیای معاصر

ساختار این بناها اروپایی و نمای بیرونی شان که بیشتر به چشم می آمد، متأثر از معماری تخت جمشید بود.جالب این که کاخ‌های رضاشاه – که در معرض دید مردم نبودند- برخلاف بناهای عمومی هیچ شباهتی به تخت جمشید یا سایر آثار پیش از اسلام نداشتند. تأکید بر گفتمان هویت ملی ایرانی در دوره پهلوی دوم (1357-1320خ) ادامه پیدا کرد. منتها تمایل محمد رضا شاه به بازسازی دولت مطلقه پهلوی و متقابلا موانع موجود، او را واداشت که تأکید بیشتری بر اصل شاه پرستی داشته باشد و تبلیغ نهاد سلطنت را در دستور کار قرار دهد.شاه می خواست عظمت شاهنشاهی ایران در دوره باستان را به توده مردم نشان دهد و به آن ها بقبولاند که سلطنت پهلوی در تسلسل همان شاهنشاهی و احیا کننده مجد و عظمت ایران است. از همین رو بود که سرآغاز تاریخ با سرآغاز شاهنشاهی هخامنشی یکی شد.

نقطه عطف این روند، جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی بود که در سال  1350در محل تخت جمشید برگزار شد.

تخت جمشید و انقلاب اسلامی

انقلاب سال 1357 که به برپایی جمهوری اسلامی انجامید، گفتمان هویتی دیگری مبتنی بر مذهب را دنبال می‌کرد. از این رو گفتمان هویت ملی ایرانی در محاق قرار گرفت. ایران گرایی از دستور کار خارج و شاه پرستی بلاموضوع شد.

البته تخت جمشید به عنوان میراث فرهنگی و اثری که در واپسین ماه‌های عمر سلسله پهلوی در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت شده بود همچنان مورد حفاظت بود اما استفاده سیاسی و تبلیغاتی شاه از این اثر برآن سایه افکنده و نگاه حکومت به آن را تحت تأثیر گرفته بود.

نظر رسمی در جمهوری اسلامی چنین ابراز شده که تخت جمشید “متعلق به جباران تاریخ”‌ و در عین حال محصول “ذوق و ابتکار ایرانی”‌ و “مایه افتخار ملت ایران و جزو مفاخر تاریخی این کشور”‌ است.

با این وجود، مخالفان جمهوری اسلامی به همان نسبت که این دولت از تبلیغ تخت جمشید خودداری می‌کرد، نمادهای تخت جمشید را ابزاری برای تبلیغ گفتمان هویت ملی ایرانی در برابر گفتمان هویت اسلامی قرار دادند. توده مردم نیز فارغ از منازعات سیاسی، تخت جمشید را سند پیشرفت تمدنی و سیادت ایران در جهان باستان تلقی می کردند و بیش از هر اثر تاریخی دیگری ارج می نهادند.

دولت پهلوی از سال 1309 ارنست هرتسفلد، باستان شناس آلمانی را مأمور کاوش در تخت جمشید کرد که در آن زمان بخش‌های وسیعی از آن زیر خاک بود. این کاوش‌ها آن قدر برای دولت اهمیت داشتند که شخص رضاشاه دو بار در سال های 1312 و 1316 از تخت جمشید دیدن کرد.

چنین بود که با گذر از سال‌های آغازین پس از انقلاب، نمادهای تخت جمشید همه جا را فراگرفت. بر روی کارت پستال‌ها ، در تقویم‌ها و سررسیدها، در معماری ساختمان‌ها، بر تابلوی فروشگاه‌ها و حتی بر تارک نهادها و مؤسساتی که فعالیت هایشان تحت نظارت دولت بود. در حالی که در دهه 60 یکی از دو تیم قدیمی و محبوب پایتخت از “پرسپولیس”‌ به “پیروزی”‌ تغییر نام داده بود، در آغاز دهه 80 نام و نشان نخستین بانک های خصوصی کشور برگرفته از تمدن هخامنشی بود: پارسیان و پاسارگاد.

به تدریج، حکومت نیز به این نتیجه رسید که تا حدودی با این جریان هم آوا شود و خود را از اتهام مخالفت با مظاهر تمدن ایران باستان رها سازد. چنین است که تخت جمشید بار دیگر در مرکز کشاکش‌های سیاسی قرار گرفته است و برای نمونه، دعوت از سران کشورهای جهان برای حضور در مراسم بزرگداشت نوروز در تخت جمشید، خاطره جشن های 2500 ساله را تداعی می‌کند و با مخالفت روبرو می‌شود.

همانطور که توضیح داده شد تخت جمشید در صد سال گذشته همواره در صحنه سیاسی ایران حاضر و نقش آفرین بوده است.

فرآوری :سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع:

سایت ایران ما/ حمیدرضا حسینی

سایت دانشنامه رشد