تبیان، دستیار زندگی
در دعاهای وارده از معصومین علیهم السلام مرتب تقااضی تفضل و عنایت خداوند متعال مطرح شده است ؟ فضل خداوند چیست ؟ و چگونه می توان از آن بهره مند شد ؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه از فضل الهی بهرمند شویم؟


در دعاهای وارده از معصومین علیهم السلام مرتب تقاضای تفضل و عنایت خداوند متعال مطرح شده است ؟ فضل خداوند چیست ؟ و چگونه می توان از آن بهره مند شد ؟

توحید

1. توحیدگرایی و تبرّی از شرک

عقیده توحیدی داشتن و مبّرا بودن از شرک، جلوه فضل خدا و یک امر مشترک بین تمام ادیان می باشد.

همان طور که حضرت یوسف علیه السلام فرمود:

«وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائی إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یعْقُوبَ ما کانَ لَنا أَنْ نُشْرِک بِاللَّهِ مِنْ شَی ءٍ ذلِک مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَینا وَ عَلَى النَّاسِ وَ لکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لا یشْکرُونَ» ؛ 1 «و از آیین پدرانم ابراهیم خلیل، اسحاق و یعقوب پیروی می کنم و در آیین ما هرگز نباید چیزی را با خدا شریک گردانیم، این [توحید و ایمان به یگانگی خدا] فضل و عطای خدا بر ما و بر همه مردم است؛ امّا اکثر مردم شکر این عطا را بجا نمی آورند.»

تمام پاداش ها به فضل الهی است و کسی که توفیق عمل خیری می یابد، باید خدا را به پاس این توفیق بستاید. 2 بنا بر این، مردم با پرستش خدای یگانه در حقیقت صاحب فضل و بخشش از سوی خداوند می شوند.

2. رسالت

رسول، فرستاده خداوند به سوی مردم است و به واسطه او حجّت بر مردم تمام می شود. رسالت، مقام ابلاغ وحی و نشر احکام و تربیت نفوس از طریق تعلیم و آگاهی بخشیدن است. قول خداوند است که: «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یکفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْیاً أَنْ ینَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى غَضَبٍ وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ مُهینٌ» ؛ 3 «وه! به بد بهایی خود را فروختند که به آنچه خدا نازل کرده بود از سر رشک انکار آوردند، که چرا خداوند از فضل خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو می فرستند. پس به خشمی بر خشم دیگر گرفتار آمدند، و برای کافران عذابی خفت آور است.»

فضیلت مقام رسالت برای این است که هر خیر و برکتی که در بعضی از انسان های عادی به کندی رشد می کند و یا ریشه کن می گردد، در مقام رسالت به سرعت رشد می نماید. 4

خداوند آنچه را که در قیامت به صالحان به عنوان جزاء می دهد فضل خود خوانده است که از روی تفضّل به آنان داده می شود، و از شدّت فضل و رحمتی که به بندگان خود دارد، آنان را مالک اعمالشان دانسته است، و در عین اینکه خودش مالک ایشان است، آنان را مستحقّ آن حق خوانده، بهشت و مقام قربی که به ایشان می دهد، پاداش در مقابل اعمالشان دانسته است

3. علم

خداوند در آیه15  سوره نمل، بلافاصله بعد از بیان موهبت بزرگ «علم» سخن از «شکر» آورده تا روشن شود هر نعمتی را شکری لازم و خود شکر محتاج شکری دیگر: «وَ لَقَدْ آتَینا داوُدَ وَ سُلَیمانَ عِلْماً وَ قالاَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی فَضَّلَنا عَلى کثیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنینَ * وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُدَ وَ قالَ یا أَیهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیرِ وَ أُوتینا مِنْ کلِّ شَی ءٍ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبینُ)»؛ 5 «و به راستی به داود و سلیمان دانشی عطا کردیم، و آن دو گفتند: ستایش خدایی را که ما را بر بسیاری از بندگان با ایمانش برتری داده است. و سلیمان از داود میراث یافت و گفت: ای مردم! ما زبان پرندگان را تعلیم یافته ایم و از هر چیزی به ما داده شده است. راستی که این همان امتیاز آشکار است

تزکیه

4. تزکیه

فضل الهی، مایه تزکیه و کمال انسان هاست؛ از اینرو خداوند می فرماید: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ وَ مَنْ یتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیطانِ فَإِنَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى مِنْکمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکنَّ اللَّهَ یزَکی مَنْ یشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ» ؛ 6 «ای کسانی که ایمان آورده اید! پای از پی گام های شیطان منهید، که هر کس پای بر جای گام های شیطان نهد [بداند که] او به زشتکاری و ناپسندی امر می کند و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هیچ کس از شما پاک نمی شد؛ ولی [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک می گرداند و خدا[ست که] شنوای داناست.»

این آیه به یکی از مهم ترین نعمت های بزرگ خداوند بر انسان ها در طریق هدایت، اشاره دارد که فضل و رحمت الهی موجب نجات انسانها از آلودگی ها و گناهان می شود؛ چرا که از یک سو خدا موهبت عقل را داده و از سوی دیگر موهبت وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و احکامی که از طریق وحی نازل می گردد؛ ولی این مواهب، گذشته از توفیقات خاص او، و امدادهای غیبی اش که شامل حال انسان های آماده و مستحق می گردد، مهم ترین عامل پاکی و تزکیه است. 7

5. سلامتی

عافیت و سلامتی مجاهدان، تجلّی فضل خدا است. آنان با ایمان و توکل بر خداوند و صبر و پایداری در راه و هدف خود از هیچ حادثه ناگواری نمی هراسند و سختی ها را با جان و دل می خرند و سلامت و پیروزی خود را در این راه از فضل و عنایت ویژه خدا می دانند. خداوند می فرماید: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظیمٍ» ؛ 8 «پس با نعمت و بخششی از جانب خدا، [از میدان نبرد] بازگشتند، در حالی که هیچ آسیبی به آنان نرسیده بود، و همچنان خشنودی خدا را پیروی کردند، و خداوند دارای بخششی عظیم است.»

عوامل برخورداری از فضل الهی

1. ایمان

ایمان، موجب برخورداری از پاداش و فضل الهی می شود.

خداوند می فرماید: «لِیجْزِی الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ لا یحِبُّ الْکافِرینَ»؛ 9 «تا [خدا] کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، به فضل خویش پاداش دهد، که او کافران را دوست نمی دارد.»

مردم با دیدن برتری هایی که در میان آنان وجود دارد، باید به درگاه خداوند دعا کنند و از او فضل را درخواست کنند: (وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ)؛ زیرا آن افرادی که فضل یا فضایلی دارند، خدا به آنان داده است، پس اوست که می تواند به همه فضل بدهد، و حتی او را از آنها برتر قرار دهد

خداوند آنچه را که در قیامت به صالحان به عنوان جزاء می دهد فضل خود خوانده است که از روی تفضّل به آنان داده می شود، و از شدّت فضل و رحمتی که به بندگان خود دارد، آنان را مالک اعمالشان دانسته است، و در عین اینکه خودش مالک ایشان است، آنان را مستحقّ آن حق خوانده، بهشت و مقام قربی که به ایشان می دهد، پاداش در مقابل اعمالشان دانسته است و این حق اعتباری، خود فضل دیگری از خدای سبحان می باشد که منشأ آن محبتّی است که به بندگان خویش دارد؛ چون آنان پروردگار خود را دوست می دارند و رو به سوی او می کنند و دین او را پاس می دارند و از فرستادگان او پیروی می کنند. 10

بنابراین، فضل و رحمت خداوند نصیب مؤمنان صالح می شود و خداوند مواهب زیادی که شایسته فضل و کرم اوست، به آنها می بخشد.

حضرت علی علیه السلام می فرماید: «إِنْ آمَنْتَ بِاللهِ أَمِنَ مُنْقَلَبُکَ؛ 11 اگر به خدا ایمان آوری، بازگشت گاهت امن است.»

ایمان

ایمان موجب محکم شدن گامهای انسان در راه خدا می شود. وقتی اعراب بادیه نشین گفتند: «ما ایمان آوردیم.» خداوند فرمود: «به آنان بگو که: اسلام آورده اند و هنوز ایمان در دلهای آنان وارد نشده است.» چون هرکسی که ایمان دارد، جان ومالش را در راه خدا می گذارد و این نهایت اخلاص بنده با ایمان و فضل و موهبتی عظیم از سوی باری تعالی است.

2. تقوا

کلمه «تقوی» به معنای با پای برهنه، پاورچین و باپروا راه رفتن، اصلاح کردن چیزی و نگهداری آمده است. 12

«مرحوم آیت الله طالقانی» تقوا را به منزله وجدان آگاه تلقی می کنند که انسان را بر تمایلات و شهوات خود مسلّط می سازد و از تجاوز به حدود دیگران منع می کند. 13

خداوند می فرماید (یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکمْ فُرْقاناً وَ یکفِّرْ عَنْکمْ سَیئاتِکمْ وَ یغْفِرْ لَکمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ)؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر از خدا پروا دارید، او برای شما [نیروی] تشخیص [حقّ از باطل] قرار می دهد و گناهانتان را از شما می زداید و شما را می آمرزد و خدا دارای بخشش بزرگ است.»

این آیه به اهمیت تقوا و آثار آن در سرنوشت انسان اشاره دارد.

فرقان در اعتقادات، جدا کردن ایمان و هدایت از کفر و ضلالت است، و در عمل، جدا کردن اطاعت و هر عمل مورد خشنودی خدا از معصیت، و هر عملی که موجب غضب او باشد. فرقان در رأی و نظر، جدا کردن فکر صحیح از فکر باطل است. تمام اینها نتیجه و میوه ای است که از درخت تقوا به دست می آید. 14

و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته [یعنی] با پیامبران، راستان، شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند. این تفضّل از جانب خدا می باشد، و خدا بس داناست

3. دعا

دعا در لغت به معنی صدا زدن، به یاری طلبیدن و در اصطلاح اهل شرع، گفتگو کردن با حق تعالی به نحو طلب حاجت،

و درخواست حل مشکلات از درگاه او، و یا به نحو مناجات و یاد جلال و جمال ذات اقدس اوست.15 خداوند در مورد نقش دعا در بهره مندی از فضل خود می فرماید: (وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکمْ عَلى بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اکتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اکتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکلِّ شَی ءٍ عَلیماً)؛ 16 «زنهار، آنچه را خداوند به [سبب] آن، بعضی از شما را بر بعضی [دیگر] برتری داده، آرزو مکنید. برای مردان از آنچه [به اختیار] کسب کرده اند، بهره ای است، و برای زنان [نیز] از آنچه [به اختیار] کسب کرده اند، بهره ای. و از فضل خدا درخواست کنید که خدا به هر چیزی داناست.»

مردم با دیدن برتری هایی که در میان آنان وجود دارد، باید به درگاه خداوند دعا کنند و از او فضل را درخواست کنند: (وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ)؛ زیرا آن افرادی که فضل یا فضایلی دارند، خدا به آنان داده است، پس اوست که می تواند به همه فضل بدهد، و حتی او را از آنها برتر قرار دهد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «وَ أَسْئَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ، وَ اَفْضَلُ الْعِبَادَهِ اِنْتِظَارُ الْفَرَجِ؛ 17 از ناحیه فضل خدا، از او درخواست کنید و [بدانید که] برترین عبادت، انتظار فرج است.»

4. اطاعت

اطاعت از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله سبب محشور شدن با نیکان و بهره مندی از فضل خدا می شود. حضرت علی علیه السلام اسباب سعادت بشر را تنها با بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و آیین پاکی که او آورده است، فراهم و میسّر می داند و در این میان وظیفه ما تنها پیمودن راه با اطاعت است، که آن هم با توکل به ذات پاک حق تعالی، استرشاد و تقاضای راهنمایی از او امکان پذیر می باشد. 18

خداوند می فرماید: (وَ مَنْ یطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِک مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِک رَفیقاً * ذلِک الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ کفى بِاللَّهِ عَلیماً)؛ 19 «و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته [یعنی] با پیامبران، راستان، شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند. این تفضّل از جانب خدا می باشد، و خدا بس داناست.»

در این آیه وجوب اطاعت از خدا و رسول را بیان کرده و بدان جهت واجب است که خدا به آن امر کرده است، و هر کس از خدا و رسول او اطاعت کند، به چهار طائفه نبیین، صدّیقین، شهدا و صالحین ملحق می شود. این چهار طایفه از حیث رفاقت طوایف خوبی هستند.

پی نوشت ها :  

1) یوسف/38.

2) تسنیم، عبدالله جوادی آملی، مرکز نشر اسری، قم، 1378ش، ج 1، ص 442.

3) بقره/90.

4) المیزان، ج2، ص470.

5) نمل/ 15و16.

6) نور/21.

7) تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از همکاران، دارالکتب الإسلامیه، تهران، 1372ش، ج 14، ص 413.

8) آل عمران/174.

9) روم/ 45.

10) المیزان، محمدحسین طباطبایی، دارالکتب الإسلامیه، تهران، 1379ش، ج17، ص 297.

11) غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد بن محمّد الآمدی تمیمی، مؤسسه انتشارات دفتر تبلیغات قم، 1366ش، ج 1، ص 37.

12) تقوا و متقین در نهج البلاغه، سیدابراهیم علوی، ذکر، تهران، 1371 ش، ص 10.

13) پرتوی از قرآن، محمود طالقانی، ج 1، ص54.

14) المیزان، محمدحسین طباطبایی، مترجم: سیدمحمدباقر موسوی، ج 9، ص 71.

15) المصباح المنیر، احمد بن محمّد فیومی المقری، چاپ بیروت، 1418ق ، ص 103.

16) نساء/32.

17) سنن ترمذی، ابوعیسی ترمذی، دارالفکر، بیروت، 1958م، ج 5، ص 565.

18) ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، محمّد تقی جعفری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1361ش، ج 27، ص 26.

19) نساء/ 69و70.

 فرآوری : محمدی

بخش قرآن تبیان


منبع : سایت ذی طوی (سایت جامع تبلیغ)