غر زدن ممنوع!
بسیاری از ما در روزهایی که اوضاع بر وفق مرادمان نیست شروع میکنیم به گله و شکایت. در این شرایط دوست داریم دیگران را مقصر اوضاع موجود بدانیم و از اینکه نمیتوانیم آنگونه که میخواهیم زندگی کنیم گلهمندیم.
اما فراموش نکنید گله و شکایت از دیگران یا شرایط موجود، هیچ مشکلی را حل نمیکند. قطعاً شما در زندگی از نعمات و مواهبی برخوردارید اما هیچ شور و اشتیاقی ندارید. شاید علتش آن باشد که نمیدانید چگونه از نعمتهایی که در اختیار دارید استفاده کنید و قدر آنها را بدانید.
هنگامی که از چیزی رنج میبریم و ناراحتیم دنیای ما فرو میپاشد و به قدری کوچک میشود که تنها ما را دربرمیگیرد. اما وجود سختیها و مشکلات، حقیقت زندگی ماست و همانطور که ما با بسیاری از مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم، دیگران هم با سختیها و مشکلات خود درگیرند، بنابراین ما حق نداریم دائم از مشکلات خود بگوییم و گله و شکایت کنیم؛ همانگونه که علاقهای هم نداریم دیگران همیشه در حال غرزدن باشند. نوشتار امروز به بررسی راهکارهایی برای برخورد با مشکلات پرداخته شده است.
بسیاری از ما هنگامی شروع به غرغرکردن و گلهداشتن نسبت به شرایط خود میکنیم که خودمان را در مقام مقایسه با دیگران قرار میدهیم. وقتی خودمان را از لحاظ وضع ظاهری، شرایط اجتماعی، موقعیت اقتصادی و... با دیگران مقایسه میکنیم، از اینکه از بعضی لحاظ کمتر از آنها هستیم ناراحت میشویم و غبطه میخوریم. ولی یادتان باشد که ما در مواردی بهتر و در مواردی هم پایینتر از دیگران هستیم و این نهتنها در مورد ما بلکه در مورد تمام افراد کره زمین صادق است.
برای درونی کردن این باور لازم است که این نکات را مورد توجه قرار دهید:
احساس رضایت
بهترین احساس این است که بتوانیم نسبت به شرایط موجود احساس رضایت داشته باشیم. اگر خوب بنگریم حتما چیزهایی پیدا خواهیم کرد که میتوانیم از داشتن آنها راضی باشیم اما اگر بخواهیم همیشه شادمانی و نشاط را در خود پنهان سازیم، پس چگونه میتوانیم ارزش و قدر نعمات خود را بدانیم. با به تصویر کشیدن خود به صورت آدمی زجرکشیده و غمگین، چگونه میتوانید احساس رضایت داشته باشید. اگرچه ممکن است با این تصویر از خود، ابتدا همدردی دیگران را کسب کنید و باعث نگرانی آنها شوید ولی کمکم علاقه و احترام اطرافیان را از دست خواهید داد. با خود فکر کنید همه افرادی که برای آنان گله و شکایت میکنید خودشان هم مسائل و مشکلاتی دارند، بنابراین اگر بخواهید همیشه از مشکلات خود به دیگران بگویید و به غرزدنهایتان ادامه دهید، کمکم تنها میمانید؛ زیرا دیگران ترجیح میدهند قبل از پرداختن به مشکل شما، ابتدا مشکل خود را حل کنند.
اگر نمیتوانید موقعیتی را تغییر دهید شاید هم به نفع شما و هم طرف مقابل باشد که موضوع را رها کنید. باور کنید این نوع برخورد، به شما انرژی بیشتری میدهد. بنابراین به کارهایی که از اهمیت بیشتری برخوردارند و کیفیت زندگی شما را بالا میبرند برسید. درواقع صحبتکردن با دیگران درباره مسائل و مشکلات بهطور بالقوه برای ما سودمندند زیرا زمانی که دچار سردرگمی و ناراحتی هستیم به ما آرامش، پشتیبانی و اندرز میدهند. البته یادتان باشد درددل با هر کسی که سر راه شما قرار میگیرد کار درستی نیست؛ بلکه باید حتما فرد مورداطمینانی را درنظر داشته باشید.
رها شدن از رنج
متأسفانه غم و ناراحتی بخش تفکیک ناپذیری از زندگی است. مسائل زیادی مانند حوادث، مشکلات، ناامیدی، بیماری و... اغلب وجود دارند که زندگی روزانه انسانها را بهصورت مبارزهای همیشگی درمیآورند.
چیزی تحتعنوان زندگی سراسر شادمانی و نعمت بدون ناراحتی و رنج وجود ندارد. به همینخاطر بسیاری افراد بهخود حق میدهند که همیشه در حال گله و شکایت باشند؛ اما بعضی افراد دوست دارند این زمان را بیشتر کنند اما فراموش نکنید هرچه بیشتر در فکر فرو روید و خاطرات را در ذهنتان مرور کنید احساس بدتری خواهید داشت و توان و قدرت خود را برای درک و شناخت بهتر و تصمیمگیری درستتر، بیشتر از دست میدهید.
گله و شکایت همیشه چیز بدی نیست و گاهی حق شماست تا بدینوسیله خود را تخلیه کنید؛ اما نباید زیاده از حد باشد. آه و ناله به شما اجازه میدهد انرژی منفی از شما دور شود. آه و ناله درواقع دکمه اندیشه و تأمل را میفشارد و به شما فرصت میدهد قبل از اینکه به کار و اقدامی مبادرت ورزید به مسائل خوب فکر کنید. شکایتکردن از دیگران به شما آرامش میدهد تا ناراحتیتان التیام یابد اما زمانی بسیار بد است که شما در آن زیادهروی کنید و آن را به شکل جداناپذیری از زندگی خود درآورید. بنابراین باید بعد از گله و شکایت، نقشهای برای رهایی از غم و اندوه تدارک ببینید؛ این کلید موفقیت است.
واکنشهای خود را مورد سؤال قرار دهید، انرژیهای خود را در جهت دیگری بهکار اندازید و کنترل کارها را بهدست گیرید و حاکم بر موقعیتها باشید.بهترین کار و البته سختترین کار این است که بتوانید مشکلات خود را شناسایی کنید. این حرکت گاهی درجهت تغییر عمده در زندگی است و به شما فرصت میدهد تا زندگی بهتر و پرمحتواتری داشته باشید. نسبت به خود احساس ترحم نداشته باشید. گاهی با احساس قربانیشدن خود را مستحق مهربانی دیگران میدانید و این در طولانیمدت آسیب زیادی به شما خواهد زد.
تمرکز به اندازه بر روی مشکلات
بیش از اندازه مسائل را در ذهن خود پر اهمیت جلوه ندهید، پیش از اینکه اتفاقی بیفتد، نگران خوب یا بد شدن آن نباشید. میزان انرژی انسانها نامحدود است، بنابراین سعی کنید از آن در جهت بنا کردن روابط موفق، ارتقای شغلی، و رسیدن به اهدفتان کمک بگیرید نه در راه تلف کردن این انرژی آن هم برای نگرانی حول محور اتفاق هایی که هنوز به وقوع نپیوسته اند. زمانی دست بعمل بزنید که قدرت کنترل بر روی مسائل را داشته باشید. تا جایی که می توانید از انرژی خود در راه صحیح استفاده کنید.
رهایی از صداهای منفی
خودتان را از شر نق زدن و صداهای منفی درونی خلاص کنید. این صداهای منفی و منتقد درونی جلوی هرگونه پیشرفتی را می گیرند. برای رهایی از این صداها می توانید در ذهن خود یک کلید کنترل صدا خلق کنید و هر گاه احساس کردید که تن این صداها در حال بالا رفتن است، پیچ کنترل صدا را بچرخانید تا دیگر اثری از آن باقی نماند؛ یا می توانید گوینده ی این صداها را شخصیت های کارتونی در نظر بگیرید. فکر می کنید اگر دانل داک یا میکی موس از شما انتقاد کنند، باید آنها را جدی بگیرید؟ هدف این است که به هر حال به طریقی بتوانید خودتان را از این صداها رهایی بخشید. اگر دائماً صداهایی که در سرتان وجود دارد در حال انتقاد کردن باشند، فلج می شوید و هیچ کاری نمی توانید انجام دهید. از سوی دیگر اگر صداهای افراد مضحکی را بشنوید که در حال انتقاد از شما هستند، به آنها ریشخند زده و به راهتان ادامه می دهید.
ایجاد نگرش های جدید
نگرش "چنانکه" را در خود پرورش دهید. طوری از خود واکنش نشان دهید "چنانکه" رفتار و یا ایده ای که آرزویش را دارید، در شما وجود دارد. به عنوان مثال فرض کنیم که شما علاقه دارید تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. از خود سوال کنید اگر اعتماد بنفس بالایی داشتم در این شرایط چه واکنشی از خود نشان می دادم؟ چه احساسی داشتم؟ چگونه صحبت می کردم؟ طرز تفکرم چطور بود؟ صداهای درونی ام چگونه با من صحبت می کردند؟ و .... با مطرح نمودن یک چنین پرسش هایی و پاسخ دادن به آنها، شما خودتان را مجبور می کنید که به سمت وضعیت اعتماد بنفس پیش بروید. همانطور که نگرش "چنانکه" را پیش می گیرید متوجه خواهید شد که دست از سرزنش خود بر می دارید و نگرش جدید مثل یک عادت جزئی از رفتار ها و کنش های طبیعی شما می شود.
فرآوری: مریم عطاریان بخش خانواده ایرانی تبیان
منابع: مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه علم و صنعت، همشهری آنلاین همراه با تغییرات و اضافات
مطالب مرتبط: