تصویر كشیدن سكوت
رضا میركریمی: مهمترین حادثهی «بههمین سادگی» سوختن چند بادمجان است!
رضا میركریمی، سینما و رسانه را از نظر فرهنگی فقیر دانست و عدم حمایت سرمایهگذاران از فیلمهای فرهنگی كه اندیشهیی محكم پشت آنهاست را از مواردی برشمرد كه در نهایت موجب نزول سطح فرهنگی مخاطب میشود.
به گزارش ایسنا، كارگردان «به همین سادگی» كه در نشست نقد و بررسی این فیلم در فرهنگسرای هنر روز گذشته سخن میگفت، مخاطبان این گونه فیلمها را پشتوانهیی محكم برای این نوع سینما دانست وافزود: فروش این فیلم با سه فیلم دیگری كه همزمان با آن اكران شده و هر سه از ویژگی هنرپیشگان بهره میگیرند، به این موضوع گواهی میدهد كه بینش عدهیی كه شعور مخاطب را پایین حس میكنند، بینش نادرستی است.
در این نشست شادمهر راستین ( فیلمنامه نویس) و هنگامه قاضیانی ( بازیگر) هم رضا میركریمی را همراهی میكردند.
میركریمی « به همین سادگی» را سختترین تجربه كاریش برشمرد و افزود: محوریت داستان ورود به دنیای یك زن و روزمرگی و تكرار و معمولی بودن آن است، این در حالی است كه علیرغم سهم زیاد این قشر در جامعه این موضوع در ادبیات و سینمای ما كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
این كارگردان توجه به غفلت و بیتوجهی را وجه مشترك اكثر كارهایش دانست و اعتنا به یكدیگر را به عنوان تكلیفی دانست كه به دست فراموشی سپرده شده و هدفش از ساخت این فیلم را حساس كردن افراد به دنیای اطرافشان برشمرد.
میركریمی «به همین سادگی» خالی از هرگونه حادثه خارقالعادهای است، تصریح كرد: بهرهمندی از داستانی پر حادثه یا تعداد زیادی از هنرپیشه میتواند كمكی باشد در جهت اینكه كارگردان نقاط ضعف فیلم را پشت آنها پنهان كند. اما در این فیلم كه شاید مهمترین حادثه آن سوختن چند بادمجان باشد، به مخاطب فرصت داده میشد تا به ابعاد مختلف فیلم از جمله طراحی صحنه، نورپردازی، میزانسن و ... توجه كند بنابراین اگر كمترین اشتباهی در این مورد صورت بگیرد، كارگردان مخاطب خود را از دست خواهد داد و به همین دلیل ساخت این فیلم برای من تجربه بزرگی بوده است.
او با بیان اینكه قبل از ساخت این فیلم عدهای، او را از ساخت چنین فیلمی نهی كردند، گفت: باید اعتراف كنم توجه مردم به این فیلم اعتماد بهنفس خوبی در من ایجاد كرده است و ثابت كرد كه حتی میتوان از مسائل عادی و روزمره تاثیرات شگرفی گرفت و میتوان دلتنگی و درونیات و معضلات روحی افراد را به تصویر كشید، هر چند كه انتقال این دلتنگی به مخاطب كار بسیار سختی است.
این كارگردان قضاوت شتابزده مردم را از دیگر دلمشغولیهای خود در ساخت این فیلم برشمرد و گفت: البته این نگرانی در آثار دیگرم هم تا حدی وجود داشته است و در این فیلم نیز سعی كردهام بگویم برخی بحرانها بیدلیل بزرگ شدهاند و شاید از دلایلی مثل بیاعتنایی منشعب شده باشند.
كارگردان « به همین سادگی» همچنین عنوان كرد: در ابتدا قصد داشتیم فیلم را به دو بخش تقسیم كنیم. در نیمه دوم فیلم یك روز از زندگی مرد خانه را نیز به تصویر كشیم اما بعدها به این نتیجه رسیدیم كه تا نقطه پایان قسمت اول میتواند به تنهایی كفایت كند و احتیاج به نیمه دوم ندارد و شاید نیمه دوم خود دستمایه فیلم دیگری باشد.
این كارگردان، پایان این فیلم را نیز به نوعی شبیه به پایان « زیر نور ماه » دانست و گفت: با ساخت « به همین سادگی» سعی كردهام در ذهن مخاطب این سوال را ایجاد كنم كه آیا در زندگیهایی هم كه هیچ نشانی از بحران در آنها دیده نمیشود، با یك بحران مواجه هستیم؟
او دیگر ویژگیهای مثبت این فیلم را عدم ارایه آدرسی مشخص یا واقعیتی حتمی دانست و این ویژگی را از مواردی دانست كه باعث میشود عده بیشتری از مردم با فیلم همزادپنداری كنند.
هنگامه قاضیانی هم نگاه، جستجو و تلاش بازیگر برای شناخت نقش را از وظایف هر بازیگری برشمرد و افزود: تفاوتهای زیادی بین شخصیت خودم و طاهره وجود داشت و عواملی چون سكوت طاهره و شنیدههایش مبنی بر دقت و سختگیری كارگردان را از دشواریهای ایفای این نقش بود.
او در رابطه با سكوت طاهره و سختی به تصویر كشیدن آن نیز گفت: روزههای سكوتی كه قبلا گرفته بودم، در ایفای این نقش بسیار موثر بود و كمك كرد بتوانم این سكوت را به تصویر بكشم.
شادمهر راستین فیلمنامهنویس هم با اشاره به توصیههایی كه مبنی بر عدم ساخت این فیلم به آنها شده بود، گفت: شاید بعد از ساخت آثاری مثل «خیلی دور خیلی نزدیك» بهترین كار این بود كه میركریمی از اعتماد به نفس بدست آمده از آنها استفاده كند و به این نوع سینما برسد.