تبیان، دستیار زندگی
بهار که هر سال با رویشى به عمق خلقت روى مى نمایاند، گرمى از تابش خورشید مى گیرد وباران که زندگى را میان خلق قسمت مى کند، به یارى گرماى خورشید جارى مى شود. حضور خورشید از روشنى روز آشکار است. خورشید هست، اگر چه در پس پرده ى ابر، وما لبریزیم از انتظار رؤیت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خورشید پنهان + صوت

امام زمان حضرت مهدی (عج)

ابرهاى حکمت ازلى بر خورشید پرده کشیدند وخورشید پشت ابر پنهان ماند، اما حیات در جریان است؛ چون خورشید نورافشان است ونور حیات بخشش از پس ابر، به زمین جان مى بخشد وهمه ى دل هاى سبز را به رویش مى خواند.

بهار که هر سال با رویشى به عمق خلقت روى مى نمایاند، گرمى از تابش خورشید مى گیرد وباران که زندگى را میان خلق قسمت مى کند، به یارى گرماى خورشید جارى مى شود. حضور خورشید از روشنى روز آشکار است. خورشید هست، اگر چه در پس پرده ى ابر، وما لبریزیم از انتظار رؤیت خورشید. لبریزیم از جست وجوى او، او میان ماست. او روشن ترین آیه ى حضور خدا، پاک ترین نمونه ى آفرینش، زلال ترین حضور روشن، در میان ماست وچشم هاى ما ناتوان از دیدن اوست. گویى غیبت پرده اى است که بر چشم هاى ما کشیده اند وگاه گاه پرده از دیدگان آسمانیان وملکوتیان برمى دارند تا خورشید را ببینند، زهى شکوه! خوشا سعادت آن آسمانیان که تو را دیده اند!

اى موعود! اى نور سینه ى مؤمنان! حضورت را به روشنى حضور خورشید پشت ابر درمى یابیم وبر تیرگى دل خویش مى نالیم واسارت مان در بند جسم خاکى را اندوه مى خوریم. خوشا حضور تو یابن حبیب الله! وخوشا زمینى که قدمگاه توست! کاش مى دانستم که کجا را براى ماندن برگزیده اى(1) وقدم سعادت بر کدام خاک مى نهى؟

بهار که هر سال با رویشى به عمق خلقت روى مى نمایاند، گرمى از تابش خورشید مى گیرد وباران که زندگى را میان خلق قسمت مى کند، به یارى گرماى خورشید جارى مى شود. حضور خورشید از روشنى روز آشکار است. خورشید هست، اگر چه در پس پرده ى ابر، وما لبریزیم از انتظار رؤیت خورشید. لبریزیم از جست وجوى او، او میان ماست. او روشن ترین آیه ى حضور خدا، پاک ترین نمونه ى آفرینش، زلال ترین حضور روشن، در میان ماست وچشم هاى ما ناتوان از دیدن اوست

اى نسیم سحر! آرامگه یار کجاست؟(2) ما همیشه در حسرت دیدار پیامبر سوخته ایم وشکایت به سوى حق برده ایم،(3) همیشه در حسرت بودن ونشستن در حضور مولاى مان، امامى از تبار نور، سوخته ایم ودر عطش شنیدن صداى ملکوتى اش تشنه مانده ایم؛ اما آتش این حسرت را به زلال زیارت او خاموش واین عطش سوزان را به خیال دیدار او سیراب کرده ایم. او که شاید از دریچه ى چشم ما گذر کرده باشد، بى آن که او را بشناسیم وبه پایش درافتیم. اى عزیز! چه سخت است، همه ى خلق را دیدن وتو را ندیدن(4) چه سخت است صداى همه را شنیدن واز تو صدایى نشنیدن.(5) چه سخت است فراق تو، به جانم سوگند که دورى تو از ما نه به معناى جدایى وجدایى ات از ما نه به معناى دورى است.(6) با مایى ودر میان ما وما در سوز فراق تو. قسم به خداى آسمان وزمین که تو بر حقى(7) ووجود، آمدن وظهورت بر حق است. مگذار که آتش حسرت دیدار تو بیش از این قلبم را بسوزاند. مگذار چشمم بیش از این در راه بماند، روى بنما ووجودم از یاد ببر وبا جرعه اى از جام وصالت، عمرى مستى حضورت را به من بچشان.

آیا خواهد آمد روزى که به دیدار تو جان تازه بیابیم ودل از نور معرف لبریز سازیم؟ آیا امروز به فردایى که سیماى تو را به چشم بنگریم خواهد رسید؟(8) آیا آن روز که به جویبار رحمت درآییم واز چشمه ى زلال تو سیراب شویم خواهد آمد؟(9)

یابن احمد! آیا به سوى دیدارت راهى هست(10) براى آنان که دل را به امید دیدارت زنده مى دارند وبه خیال روى تو زنده مى مانند؟

صحن وسراى دیده بشستم، ولى چه سود؟                     کاین گوشه نیست در خور خیل خیال تو(11)

پی نوشت:

1- مفاتیح الجنان، ص 885: (لیت شعرى أین استقرت بک النوى)

2-  حافظ.

3-  مفاتیح الجنان، ص 972: (اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا)

4-  همان، ص 885: (عزیز على أن أرى الخلق ولا ترى)

5- همان: (عزیز على أن... لا أسمع لک حسیسا ولا نجوى)

6- همان، ص 886: (بنفسى أنت من مغیب لم یخل منا بنفسى أنت من نازح ما نزح عنا)

7-  ذاریات (56) آیه ى 23: (فو رب السماء والأرض انه الحق)

8-  مفاتیح الجنان، ص 886 (هل یتصل یومنا منک بعدة فنحظى)

9- همان (متى ننتقع من عذب مائک)

10- همان: (هل الیک أحمد سبیل فتلقى)

11- حافظ.

بخش مهدویت تبیان


منبع: کتاب روح بهار

نویسنده: منیره زارعان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.