آرامش را جایگزین کنید
از عصبانیت و خشم افراطی خود به ستوه آمده بود، به دنبال رهایی بود اما نابلد راه؟ می گفت:به خاطر عصبانیت های نا به جای خود احساس شرمندگی می کند، همیشه با همسر و فرزندانش گلاویز است و در حال بگو مگو. سردرد و اختلالات گوارشی شکایت همیشگی او بود ، فکر می کرد کسی او را دوست ندارد و همه عمدا در تلاش اند او را رنجیده خاطر و عصبانی کنند، انتقاد می کرد ، اما تحمل انتقاد پذیری نداشت و ...
زمانی که اشتیاق و تمایل وافر او به کنترل و مدیریت خشمش را مشاهده کردم ، تعللی ننمودم و قرارداد درمانی را تنظیم کردم و کار درمان را شروع کردیم.
از او خواستم آخرین واقعه ای را منجر به خشم او شده بود برایم بازگو نماید. او از دعوای خانوادگی شان برایم گفت که در نهایت متوجه شده بود تنها یک سوء تفاهم بوده است ، اما در آن لحظه، همان موضوع کوچک و بی اهمیت او را بر افروخته کرده و منجر به اختلاف بزرگی شده بود.
از او پرسیدم : فکر می کنید چگونه می توانید با خشم تان مقابله کنید؟
گفت: نمی دانم.
گفتم: چرا سعی نمی کنید خشمتان را بسنجید؟
آخرین مورد خشمتان را به یاد بیاورید! به نظر شما، تاخیر چند ساعتی همسرتان برای بیرون گذاشتن زباله ها، ارزش این همه دلخوری و ناراحتی را داشت؟
آخه،من احساس کردم ، با این رفتار او می خواهد، انجام این کار را به من محول کند!
واقعا این چنین بود؟
نه ،بعدا علت تاخیر را فهمیدم ولی وظیفه نشناسی او برای من آشکار است، کار همیشگی اوست مثلا، یه روز...
حرف او را قطع کردم و گفتم: در این مورد خاص حرف می زنیم !
این بار من عجله کردم اما... .
خواستم موارد دیگری از عصبانیتهایش را بازگو کند.
این کار را انجام داد، پس از تحلیل ماجرا ، در کمال ناباوری اعتراف کرد که 50 در صد اوقات تلخی ها و مشکلات از زیاده روی ها و عصبانیت های بی موقع اوست.
به او گفتم، نكته مهم برای مدیریت خشم شناخت این مساله است كه چه زمانی خشم برای شما مشكل ایجاد میكند و زندگی شما را به طور جدی به مخاطره می اندازد.
او را متوجه این نکته ساختم که برای آموختن شیوه مقابله با خشم، بایستی سعی نماید بامنطق علل خشم را بررسی کند.
با ارائه برنامه ای خاص، او را با موقعیت ها ی خشم هیجانی و شیوه اندیشه و پاسخگویی غلط و درست آشنا ساختم. به او آموختم، در تجزیه و تحلیل و ارزیابیهای اولیه از رویدادی ناخوشایند و مشكلساز، مشخص كند که آیا این مساله ارزش ناراحت شدن را دارد یا نه؟
توصیه همیشگی و مدام من به او این بود که:
" لطفا، منطقی فکر کنید!"
انتظارات، خواستهها و تقاضاهای غیرمنطقی و غیرواقعبینانه خود را از زندگی و دیگران بشناسید و خشم خود را در قبال عدم انجام آنها در نظر بگیرید.
حالا با استفاده از مهارتهای تفكر منطقی خود،خواهید توانست آنها را به خواستههای واقعبینانهتر تبدیل كنید، و بدین طریق است که خواهید توانست با پرورش این مهارت، هرگز به دلایل غیرمنطقی خشمگین نشوید.
سمیرا، چند هفته ای این تمرین را ،به همراه چند روش مقابله ای دیگر که در ذیل آمده است، انجام داد.
** یکی از کارآمدترین روشها تغییر جهت توجه است؛ آن هنگام که از فرط عصبانیت میخواهید فریاد بکشید یا حمله کنید به آرامی از 1 تا 10 بشمارید.
** به هنگام تجربه ی خشم ،به جای واکنشهای بیمهار و احساسی(فریاد زدن،بگو مگو های کلامی، دشنام و...)،سعی کنید خودتان را کنترل نمائید. بهترین راه این است که صحنه را ترک نموده و در مکانی دیگر بیارامید.
** لیوان آب خنکی بنوشید و پس از تمدد اعصاب ،ماجرا را بدون داوری جانبدارانه و به طور منطقی بازنگری کنید و در فرصتی مناسب و در جوی مناسب در آن باب، با طرف مقابلتان گفتگو کنید.
** خود را جای طرف مقابل بگذارید،و از دریچه نگاه او نیز موضوع را کندو کاو کنید.
در یکی از جلسات درمانی به او توصیه کردم از تصاویر آرامشدهنده و از روش خود آرام سازی و تنفس عمیق برای کنترل خشم و حفظ آرامش خود استفاده نماید. گفتم: هرگاه احساس کردید که مورد بی حرمتی قرار گرفتید و ممکن است خشم شدیدی برشما مستولی شود می توانید از روش خود آرام سازی برای حفظ کنترل خود استفاده کنید.
مهارت خود آرام سازی روشی بسیار مفید و اثر بخش در مواقع عصبانیت و خشم است. برای آموزش این کار از او خواستم در حالت راحتی دراز بکشد یا بنشیند و چند نفس عمیق و آرام بکشد، به طوری که پر شدن ریه هایش از اکسیژن را احساس کند. از او خواستم ضمن بیان این جمله "نفس عمیق بکش، نگه دار، بیرون بده " آرام و آهسته نفس های عمیق بکشد.
لطفا، فقط نفس آرام بكشید و به هیچ چیز فکر نکنید ،تمام افکار و نگرانیهایتان را از ذهنتان خارج كنید.
پس از تکرار چند باره این رفتار و مهارت سمیرا بر آن، از او خواستم، همانطور كه به نفسهای عمیق و آرام خود ادامه میدهد، به پاهایش توجه كند. عضلات پاهایش را یا با هم یا یكییکی سفت كند و چند ثانیه به این حالت نگه دارد و سپس رها كند. او دستور العمل گفته شده را با دقت و اشتیاق انجام می داد.
از او پرسیدم: چه احساسی دارید؟
گفت: گرما!
به او یادآوری کردم که با شل شدن عضلات پاهایش، خون به راحتی در آنها جریان مییابد، و احساس گرما به همین دلیل است.
سپس، روی بازوها و دستهایش تمركز كردم و از او خواستم همانند پاهایش، دستهایش را نیز با هم یا یكییكی سفت كند و همین كار را با بازوهای خود نیز انجام دهد. بعد از چند بار سفت و شل كردن بازوها و دستها ، به او گفتم: شانههای خود را بالا بكشد و عضلات گردن و شانه اش را سفت كند و سپس رها سازد. این كار را چند بار تكرار كرد.
برای یادگیری طرز تشخیص تنیدگی و شناخت تفاوت بین عضلات شل و تنیده، از سمیرا خواستم؛ برای مدت کوتاهی عضلات شانه و گردن خود را شل نکند و در این این حالت بماند. پس از چند لحظه ای اظهار درد، در ناحیه پشت و عضلات گردن کرد .از او خواستم خود را رها کند و تفاوت این دو حالت را بیان کند. با این عمل ،سمرا توانست متوجه شود كه چه وقت تمرین آرامسازی می تواند روی او اثر بگذارد.
دوباره نفس عمیق و آرام بکشید . الان قصد داریم بر عضلات چهره تان تمركز كنیم. ابتدا سعی کنید عضلات چانهتان را سفت كنید، چشمهایتان را محكم ببندید و به شدت اخم كنید. پس از چند لحظه ای به او گفتم: عضلات چهرهتان را كاملا شل كنید.
گرم شدن و راحت شدن چهرهتان به خاطر جریان خون است، آن را احساس میكنید؟
همچنان که به نفس كشیدن آرام و عمیق ادامه می دهید، حالت آرامش و راحتی را نیز، در همه قسمتهای بدنتان احساس می کنید؟ این چنین نیست؟
لبخند سمیرا نشان از این آرامش بود.
در پایان جلسه، به او متذکر شدم خود آرامسازی مهارتی است که با استفاده از آن، می تواند خود را از بسیاری ناملایمات روزمره زندگی رها سازد و آرامش درونی اش را بیابد.
حالا مدتی است که سمرا می تواند خشم خود را کنترل کند و از این مدیریت هیجان خود ابراز شادمانی و خرسندی می کند.
او می گوید: رابطه ام با خانواده بهتر شده است، ناراحتی های جسمی ام برطرف شده اند، نگاهم به مشکلات و مسایل زندگی تغییر یافته است، آستانه تحملم افزایش یافته و...
شما هم می توانید همانند او بر خشمتان مستولی شوید فقط به شرط آن که بخواهید، همان طور که سمیرا خواست و توانست.
نسرین صفری
بخش خانواده ایرانی تبیان
مطالب مرتبط :