در میهمانیهای شبانه چه میگذرد؟
گوشی موبایلت دارد زنگ میخورد. دقایقی بود که بی تاب بودی. اسم یکی از دوستانت روی صفحهی گوشی افتاده و تا زدن دکمه مکالمه، لحظاتی خاطرات خوش با او را در ذهن مرور میکنی. لحظاتی خوش که به اتفاق هم به مسافرت رفته بودید و تفریح و نشاط را در کنار هم تجربه کرده بودید.
الآن چند دقیقه ای هست که به اتفاق دوستت خاطرات آن روزها را یک به یک مرور میکنی و به وجد آمدی. او در آخرین لحظاتی که با شما گفتگو میکند شما را برای حضور در میهمانی که آخر هفته تدارک دیده است دعوت میکند و شما مشتاقانه دعوت او را بی هیچ وقفه ای میپذیرید.
حتمآ برای شما پیش آمده است که برای لحظاتی در بین جماعتی حضور داشتهاید که احساس کردید تحت فشار هستید. شما در حال تجربه کردن لحظاتی نو به مشاهده رفتار افراد حاضر در آن جمع نشستهاید.
آخر هفته فرارسیده است و شما در تمامی هفته به فکر خوشگذرانی بودهاید که احتمالآ پیش رو داشتهاید. سعی کردید برای آخر هفته سر خودتان را شلوغ نکنید تا بتوانید فارغ از روزمرگی لحظات خوشی برای شما فراهم باشد. چرخش سریع زمان شما را با سرعت به لحظاتی که منتظر بودهاید میرساند و الآن چند دقیقه ای است که جلوی درب منزلی که آدرسش را از دوستتان گرفته بودید ایستادهاید. در چشم برهم زدنی خودتان را در میهمانی مختلط از دخترها و پسرها میبینید. صدای موسیقی با ریتم تند و رقص نور فضای متفاوتی برای شما فراهم کرده است. فضایی که تا کنون تجربه نکردهاید.
آدمی هنگامی که در فضایی قرار میگیرد و تاب و تحمل آن را ندارد احساس میکند که تحت فشار قرار دارد. در چنین موقعیتی معمولاً افرادی که از لحاظ شخصیتی دارای بنیهی قوی نیستند سریعآ این استدلال را میپذیرند که "خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو".
جوانهایی که در آن موقعیت حاضر شدهاند در حقیقت آنچه را میبینند، یا درک نمیکنند «که مگر قرار است چه لذتی برای ما فراهم شود» و یا هنوز به این باور نرسیدهاند که عاقبت خوشی برای اینگونه گردهماییها متصور نیست
واقعیت این است که تو همواره دنیای زیبایی را برای خودت تصور کردی و سعی کردی در حرفهات و تحصیل موفق باشی و همیشه زندگی را در مسیری با تعمق منطقی تصور کنی. پدر بزرگت را یادت هست که خدا بیامرز همیشه عاقبت به خیری دعایش بود و دقیقههایی را در مورد عاقبت به خیری برای تو صحبت میکرد.
موضوعی که در حوزهی روانشناسی اجتماعی مطرح است آنکه: انسانها با قرار گرفتن در موقعیتی که طی آن احساس میکنند تحت فشار هستند، همنوایی با آن جماعت را راه حل فرار از آن فشار تصور مینمایند و در چنین دقایقی آدمی برای همنوایی با دیگر افراد حاضر در آن موقعیت قصد میکند با جماعت همرنگ شود، بدون آنکه به عاقبتی که در انتظار اوست بیاندیشد.
افراد حاضر در آن میهمانی تو را برای صرف مشروبات به ظاهر خوش طعم دعوت میکنند و هنوز جوابی برای این دعوت پیدا نکرده ای که شخصی که جنس مخالف تو هست تو را به مصرف قرص شادی آوری ترغیب میکند وتو قبل از حضور در این میهمانی به عنوان یک جوان آنقدر وقت داشته ای که با ماهیت این قرصهای به «اصلاح شادی آور» آشنا شوی. بی اعتنایی بهترین رفتاری است که انتخاب کرده ای و هر چه سریعتر خودت را از آن فضا دور کرده ای. بی آنکه به این بیاندیشی که دیگران در مورد تو چگونه قضاوت خواهند کرد. در واقع در این موقعیت تو هستی که باید در مورد عاقبت افرادی که در آن میهمانی حاضر هستند به تعمق و قضاوت بنشینی.
جوانهایی که در آن موقعیت حاضر شدهاند در حقیقت آنچه را میبینند، یا درک نمیکنند «که مگر قرار است چه لذتی برای ما فراهم شود» و یا هنوز به این باور نرسیدهاند که عاقبت خوشی برای اینگونه گردهماییها متصور نیست.
به سمت درب حیاط میدوی و هوای آزاد دوباره حالت را سر جا میآورد، گرچه شخصی را روی زمین میبینی که به علت مصرف... بی حال روی زمین افتاده است.
انسانها معمولاً هنگامی که با یک موقعیت نویی روبرو میشوند برای آنکه موقعیت خود را پیدا کنند دست به تفسیر وضعیت میزنند. به همین دلیل با مشاهده به انسانهای دیگری که در آن موقعیت حاضر هستند متفکرانه مینگرند و دیدن وضعیت دیگران در آن موقعیت آدمی را در تفسیر از موقعیت خود کمک میکند، ولی نکته ای که اینجا بسیار قابل توجه است آنکه: گاهی انسانهای حاضر در جمعی رفتار درست و استانداردی از خود بروز نمیدهند. بنابراین ما با مشاهده آنها نباید به تفسیری غلط و اشتباه از موقعیت خود برسیم که منجر به تصمیم غیر قابل قبولی شود.
در حال برگشتن به منزل شاید بهترین موضوعی که میتوانی به آن فکر کنی این باشد که چه عواملی باعث شد که دعوت دوستت را اجابت کنی؟ و حال که متوجه شدی نباید در آنجا میماندی، چه برنامه ریزی میتوان انجام داد که با دوستانت لحظات شاد و مفرحی داشته باشی؟
یادمان باشد که بسیاری از افرادی که حاضر میشوند در اینگونه میهمانیها مشارکت داشته باشند به این علت است که تصور میکنند تفریح و لحظات شادی برای آنها غیر از حضور در این گردهماییها فراهم نیست که این تصور با وجود همهی کاستیهایی که در زمینه تفریح و شادی سازی در کشور شاهدیم، تصور غیر قابل قبولی است.
در نهایت بسیار به جا خواهد بود که نظر مخاطبان گرامی را در این زمینه به احادیث و گفته های گوهر باری که از ائمه اطهار در زمینه مورد بحث مطرح است جلب نمایم تا پرونده این موضوع همچنان باز بماند که بر استی تفریح از لحاظ آموزه های دینی با چه کیفیتی مطرح است. علی (ع) فرموده اند: مواقع تفریح و شادمانی فرصت است،( افراد عاقل فرصت ها را مغتنم می شمارند و از آن ها به نفع خوشبختی و سعادت خویش استفاده می کنند.( فهرست غرر ، ص 157(
شما هم یافته های خود را با ما در میان بگذارید. آیا مختاریم به صرف تفریحی بودن یک امر آن را در فهرست سرگرمی ها و شادی های خود بگنجانیم؟
علی اصغر معبادی بخش اجتماعی تبیان
مقالات مرتبط :