کارنامه ی این سال ها
داوران، جشنواره سیساله فیلم فجر را ارزیابی كردند
اصلا کدام آرزویش را باید در اولویت قرار دهد؟ مطمئنا آنقدر تعداد خواستههایش زیاد است که فراموش خواهد کرد همه آنها را هنگام خاموشکردن شمع تولدش بهخاطر بیاورد. بهراستی حق جشنوارهای که 29سال از عمرش گذشته این است که این همه آرزوی دست نیافته داشته باشد؟! ابوالحسن داوودی،کارگردان، جواد طوسی،منتقد و امین تارخ، بازیگر ازجمله افرادی هستند که طی30سال گذشته در دورههای مختلف داوری جشنواره فیلم فجر را برعهده داشتهاند؛ به همینخاطر پای صحبتشان نشستیم تا با توجه به تجربیاتی که در این زمینه دارند با ما از این جشنواره و چرایی فرازونشیبهایی که در این سالها با آن روبهرو بوده، بگویند.
جشنواره فیلم فجر امسال سیساله میشود. در طول این 3دهه، جشنواره فیلم فجر در عین اینکه جایگاه خود را بهعنوان مهمترین رخداد سینمایی کشور حفظ کرده، با فرازونشیبهایی هم مواجه بوده؛ فرازونشیبهایی ناشی از تغییر مدیریت سینما. فکر میکنید راهکاری وجود دارد که جشنواره در سیاستگذاریاش به وحدت رویهای دست یابد که با تغییرات مدیریتی دچار تحول نشود؟ در شرایط فعلی بهنظر میرسد هر مدیری که میآید، میخواهد چرخ را از نو اختراع کند!
ابوالحسن داوودی: با ساختار کنونی امکان چنین چیزی وجود ندارد. من صدها بار به این سؤال پاسخ دادهام و گفتهام که وقتی جشنواره فجر یک جشنواره سیاسی است مشخصا این تغییرات در آن یکجور الزام است که هر کسی که بر سر کار میآید میخواهد بر مبنای سلائق خودش عمل کند و کارها را بر مبنای سیاستهایی که در آن شرایط خاص وجود دارد، پیش ببرد. اما وحدت رویه برای جایی است که این ثبات سیاسی در آنجا وجود داشته باشد. تا وقتی که ما در عرصه سیاسیمان دائم از این صحنه به آن صحنه گذر میکنیم و جشنواره را هم از آن موضع سیاسی میبینیم این وضعیت ادامه دارد. اما اگر جشنواره فقط جشنواره بشود و نخواهد تبدیل به آینهای برای انعکاس نظریات، شرایط روز و... شود، در آن شرایط است که میتوان یک وحدت رویه را برای آن پیشبینی کرد.
جواد طوسی: لازمه این امر این است که جشنواره فیلم فجر یک برنامهریزی مدون و تثبیتشده داشته باشد تا همانطور که اشاره کردید در دورههای مختلف وقتی که مدیران فرهنگی در مقاطع تاریخی عوض میشوند و افراد دیگری جایگزین آنها میشوند، بتواند لازمالاجرا باشد. این امر میتواند به منزله بازنگری در سیاستهای اعمال شده جشنوارهای با قدمت تاریخی جشنواره فیلم فجر تلقی شود. اگر مدیران فرهنگی و سیاستگذاران این مراسم اعتقاد دارند جشنوارهای در موقعیت بهدستآمده جشنواره فیلم فجر باید در یک شرایط متفاوتتر و بالندهتر حضور و موجودیتش را اعلام کند، قاعدتا باید از نگاه و تفکر دولتی تا آنجا که مقدور است فاصله بگیرند و یک شناسنامه مستقلتری پیدا کنند که قدرمسلم، بخشی از این دستور کار مستلزم اعمال یک برنامهریزی اصولی و آسیبشناسانه است. بهعقیده من نقطه آرمانی جشنوارهای به قدمت جشنواره فیلم فجر در شرایطی میتواند شکل عملی پیدا کند که فراتر از این دوران کوتاهمدت برگزاری آن در چرخه سیاستگذاریهای سالانه به آن توجه شود تا بتواند نقش مؤثر و تعیینکنندهای داشته باشد.
جشنواره فیلم فجر در عین اینکه جایگاه خود را بهعنوان مهمترین رخداد سینمایی کشور حفظ کرده، با فرازونشیبهایی هم مواجه بوده؛ فرازونشیبهایی ناشی از تغییر مدیریت سینما.
ولی اگر ما بخواهیم دلمان را به گرمشدن مقطعی و کاذب یک دوران کوتاهمدت 12-10روزه بهمن ماه هرسال خوش کنیم و پس از اتمام آن باز این دفتر را ببندیم و در یک ترافیک غیرطبیعی از نیمه دوم سال بعدش به این صرافت بیفتیم که دفتر را دوباره باز کنیم و هرکسی به فراخورحال خود برنامهریزی متفاوتتری را نسبت به سالهای قبل در مورد جشنواره اعمال و اجرا کند، این عمل تاثیر مثبتی بر این مراسم نخواهد داشت و فقط ممکن است در کوتاهمدت به شکل مسکن جواب کموبیش مثبتی بدهد. مانند همین دوره که آقای خزاعی سعی کرد لااقل از آن وضعیت مغشوش و بیبرنامه همهساله، جشنواره را به یک وضعیت نظاممندی سوق دهد که بهنظر میرسد اهداف اولیه ایشان توانسته تحقق پیدا کند و ما میبینیم که در سیامین دوره جشنواره فیلم فجر وقتی افراد بلیتهایشان را از طریق سایت خریداری میکنند همان موقع لیست فیلمها و سینماها برایشان مشخص شده است و این میتواند اقدام خوبی باشد. اما آیا ما باید خودمان را محدود به این نوع برنامهریزیها بکنیم؟ چرا ما در موارد خیلی مؤثرتر و بنیادیتر جدا از دبیر جشنواره در حوزه مدیریتی و سیاستگذاری آن، نمیآییم در طول سال برنامهریزی مداومی را مدنظر قرار دهیم که بتوانیم رونق هرچه بیشتر این جشنواره را درکنار اهداف فرهنگی آن رقم بزنیم و بستر مناسب و زمینه منطقیاش را فراهم آوریم.
امین تارخ: جشنواره فیلم فجر هرساله برگزار میشود و ما هر سال احساس میکنیم که براساس یک سلیقه متفاوت این اتفاق میافتد. اما مگر چه ایرادی دارد که با یک سلیقه متفاوت برپا شود؟ این جشنواره از نخستین دوره برپایی خود تا امسال که سیامین دورهاش است به شیوه آزمون و خطا پیش رفته تا خودش را پیدا کند و هنوز هم در حال ادامهدادن همین راه است. من فکر میکنم که اسکار هم همهساله تغییر میکند، یا همین گلدن گلوب تا چندی پیش به این شکل برپا میشد که مسئولان برگزاری آن مطبوعات بودند و آنها بودند که تصمیم میگرفتند که چه کسی جایزه بگیرد و خودشان هم مسئولیت برگزاریاش را عهدهدار بودند. اما از زمانی که چند بازیگر را دعوت کردند که به روی صحنه بروند و در برپایی مراسم شرکت داشته باشند، متوجه شدند که کارشان وزن بهتری پیدا کرده و چون این اتفاق افتاد به این نتیجه رسیدند که از خود بازیگران، کارگردانان و تهیهکنندگان دعوت کنند که این افراد مسئولیت برگزاری مراسم را بر عهده بگیرند و امروز تبدیل به این مراسمی شده که میبینیم. حال ما باید بگوییم که گلدنگلوب وحدت رویه نداشته؟! نه، یک جشنواره از زمانی که بهوجود میآید تا زمانی که به یک بلوغ میرسد مرتبا خودش را تصحیح و بهروز میکند و معیارهای جدیدی را تجربه میکند و براساس اتفاقات جدیدی که میافتد، میبایستی برنامهریزی داشته باشد. مثالی میزنم؛ ممکن است در یک دوره مروری بر سینمای چین داشته باشد و 5سال دیگر مروری بر سینمای لهستان؛ این کار به معنی تغییر رویه نیست. ممکن است امسال بهنظر برسد که شرایط برای انجام چنین کاری وجود دارد و سال آینده این امکان نباشد. یا مثلا ممکن است در سالی 32 فیلم، در سال دیگرش 20 فیلم و در سال بعدش تعداد دیگری از آثار در جشنواره حضور داشته باشند و این طبیعی است؛ چراکه در یک سال امکان دارد تولیدات ما 60فیلم بوده باشد در سال بعدش 80فیلم و...، با توجه به تعداد تولیدات است که فیلم برای شرکت در جشنواره انتخاب میشود و این به معنی تغییر رویه نیست. من احساس میکنم جشنواره براساس اتفاقات و جریانات موجود، خودش را وفق میدهد و این نیست که بخواهد خودش را تغییر دهد بلکه رو به بلوغ حرکت میکند.
منبع:همشهری/ مایا شرفی