سیری در اندیشه اقتصادى امام ششم علیه السلام
از منظر اسلام فعالیتهاى اقتصادى زمینه ساز كمالات و فضائل انسانى است و اگر فردى با این انگیزه به عرصه اقتصاد وارد شود، افزون بر منافع مادى و ظاهرى به بهرههاى معنوى نیز نایل خواهد شد . بهبود بخشیدن به وضع زندگى و تدارك برخى از برنامههاى اقتصادى در جامعه نه تنها نقص و عیبى براى یك انسان مسلمان به حساب نمىآید، بلكه ناشى از قوت ایمان و اراده استوار او در راه رسیدن به اهداف والاى معنوى است . چنانکه پیشوای ششم شیعیان، امام صادق علیه السلام بر این اندیشه پاى مىفشرد و كار و تلاش در راه تامین نیازهاى ضرورى زندگى را همسان با جهاد در راه خدا قلمداد مىكرد.(1) از منظر امام صادق علیه السلام بین كسى كه از دنیا به عنوان وسیلهاى براى كسب آخرت بهره مىگیرد و بین كسى كه دنیا پرستى و جمع مال را پیشه خود نموده است، تفاوت واضح وجود دارد . به این جهت از سویى دلبستگان به مال دنیا و دنیاپرستان ظاهربین را لعن مىكند و مىفرماید: «ملعون ملعون من عبد الدینار و الدرهم(2)؛ مورد لعن خداست كسى كه بنده دینار و درهم باشد .» و از سوى دیگر به دوستدارانش توصیه مىكند: «لا تدع طلب الرزق من حله فانه عون لك على دینك(3)؛ طلب روزى از [راههاى] حلال را هرگز رها نكن; چرا كه مال حلال یاور تو در دینتخواهد بود .»
در این نوشتار به بررسى پاره ای از اندیشههاى اقتصادى امام صادق علیه السلام در عرصه جامعه اسلامى مىپردازیم .
حقیقت فعالیت اقتصادى
عبدالله بن ابى یعفور مىگوید: در محضر امام صادق علیه السلام بودم كه مردى از وى پرسید: به خدا قسم! ما به دنبال دنیا مىرویم و دوست داریم آن را به دست آوریم . امام علیه السلام فرمود: تو مىخواهى با دنیاطلبى و كسب درآمد چه كنى؟ او گفت: مىخواهم نیازهایم را برطرف كنم، به خانوادهام رسیدگى نمایم، صدقه و احسان بدهم و حج و عمره انجام دهم . امام صادق علیه السلام فرمود: اینكه دنیاطلبى نیست، این به دنبال آخرت و ثوابهاى الهى رفتن است.(4)
رعایت اصول
یك فرد دور اندیش در طول زندگى خود تلاش مىكند كه با بهرهگیرى از اصول كاربردى اقتصادى بر رفاه و آسایش خود و خانوادهاش بیفزاید و زندگى آرام و راحتى را براى پیمودن راه سعادت داشته باشد . امام صادق علیه السلام برخى از این اصول را چنین مطرح مىكند:
الف) بهرهگیرى از تجربه
امام صادق علیه السلام در این زمینه رهنمود راهگشایى را به رهروان حقیقت طلب ارائه مىدهد و تاكید مىكند كه «المؤمن حسن المعونة، خفیف المؤونة، جید التدبیر لمعیشتة، لا یلسع من حجر مرتین(5)؛ مؤمن در یارى كردن زیباست (و به زیباترین صورت دیگران را یارى مىكند)، كم تكلف است (و دیگران را به زحمت نمی اندازد) و زندگى اش را خوب اداره مىكند و از یك سوراخ دو بار گزیده نمىشود (تجربه بار اول برایش كافى است).»
ب) استفاده از فرصتها
در زندگى گاهى فرصتهایى به دست مىآید كه شخص مىتواند از آن فرصت به نحو شایستهاى براى بهبودى دین و دنیاى خویش بهرهگیرد . بدون شك از دست دادن چنین فرصتهایى موجب غم و اندوه و پشیمانى خواهد بود .
امام صادق علیه السلام در سخنی زیبا ضرورت بهرهگیرى از فرصتها را یادآور شده، مىفرماید: «هر كس فرصتى را به دست آورد و با این حال منتظر فرصت بهترى باشد، روزگار آن فرصت به دست آمده را از دستش خواهد گرفت; زیرا عادت روزگار سلب فرصت ها و رسم زمانه از بین بردن موقعیت هاست» .(6)
ج) تلاش و كوشش
در این زمینه على بن عبدالعزیز مىگوید: امام صادق علیه السلام روزى از من احوال عمر بن مسلم را پرسید. عرضه داشتم: فدایت شوم او از تجارت دست برداشته و به عبادت و نماز و دعا روى آورده است. امام فرمود: «واى بر او! آیا او نمىداند كه هر كس به دنبال دنیا و كسب روزى حلال نرود، دعایش مستجاب نخواهد شد.» سپس امام افزود: «هنگامى كه آیه «من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب» (7) نازل شد، تنى چند از اصحاب پیامبر صلى الله علیه و آله از كسب و كار دست كشیده و درها را به روى خود بسته، مشغول عبادت شدند تا خداوند متعال روزى آنان را از طریق عبادت برساند . هنگامى كه رسول اكرم صلى الله علیه و آله خبردار شد، آنان را احضار نمود و فرمود: شما به چه انگیزهاى از كسب و كار دست كشیده و از جامعه فاصله گرفته و به عبادت پرداختهاید؟! گفتند: یا رسول الله! خداوند روزى ما را تكفل كرده و ما هم به عبادت او روى آوردهایم! رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «هر كس چنین كند دعاى او پذیرفته نخواهد شد، بر شما باد به كسب ]روزى و درآمد[».(8)
ایشان در سخن دیگرى فرمود: «رجل جالس فى بیته یقول اللهم ارزقنى فیقال له الم آمرك بالطلب(9)؛ مردى در خانهاش نشسته و مدام مىگوید: خدایا! به من روزى عطا كن! به او گفته مىشود: آیا تو را فرمان ندادم به طلب [روزى[».
د) اعتدال
رعایت اعتدال و میانه روى در مخارج و درآمدهاى زندگى موجب آسایش و رفاه خواهد بود، همچنانکه اسراف و یا بخل موجب اختلال در نظم زندگى مىشود. امام صادق علیه السلام مىفرماید:«اسراف موجب فقر و میانه روى سبب توانایى مىشود .» (10)
در این زمینه عبدالله بن سنان مىگوید: امام صادق علیه السلام هنگامى كه آیه «ولا تجعل یدك مغلولة الى عنقك» (11) را تفسیر مىكرد، انگشتان دست خود را كاملا بسته و دستخود را مشت نمود و به ما فرمود: «یعنى این چنین نكنید كه این نهایتخست و بخل است» و در معنى آیه «ولا تبسطها كل البسط» (12) دست خود را كاملا باز كرد و فرمود: «این چنین هم درست نیست; یعنى انسان هر چه دارد خرجش كند و چیزى در كف دستش نماند».(13)
ه) پس انداز براى آینده
امام صادق علیه السلام همواره توصیه مىكرد كه هر شخصى باید براى آینده خود پس انداز داشته باشد تا اگر خداى ناكرده مشكلى برایش پیش آمد یا نیازى به پول پیدا كرد محتاج دیگران نباشد . حضرت صادق علیه السلام مىفرمود: از نزدیكترین یاران پیامبر صلى الله علیه و آله كه شما آنها را به فضل و زهد و تقوا مىشناسید، سلمان و ابوذر هستند . شیوه سلمان چنین بود كه هرگاه سهمیه سالانهاش را از بیت المال دریافت مىكرد، مخارج یك سالش را ذخیره مىنمود تا زمانى كه در سال آینده نوبت سهمیهاش برسد . به او اعتراض كردند كه تو با این همه زهد و تقوا در فكر ذخیره آینده ات هستى! شاید امروز و فردا مرگ تو برسد! سلمان در جواب مىفرمود: شما چرا به مردن فكر مىكنید و به باقى ماندن نمىاندیشید؟ اى انسانهاى جاهل! شما از این نكته غفلت مىكنید كه نفس انسان اگر به مقدار كافى وسیله زندگى نداشته باشد، در اطاعتحق كندى و كوتاهى مىكند و نشاط و نیروى خود را در راه حق از دست مىدهد; ولى همین قدر كه به اندازه نیازش وسیله و مال دنیا فراهم شد با اطمینان و آرامش بیشترى به اطاعتحق مىپردازد.(14)
ایشان می فرمود: «لا خیر فیمن لا یحب جمع المال من حلال یكف به وجهه و یقضى به دینه و یصل به رحمة»
(15)، كسى كه اندوختن مال را از راه حلال و به انگیزه حفظ آبرو و اداى قرض و رسیدگى به خانواده و فامیل، دوست نداشته باشد، در او هیچ گونه خیرى نیست».
پی نوشت:
1) «الكاد على عیاله كالمجاهد فى سبیل الله؛ آن كه براى تامین معاش خانوادهاش تلاش كند، همانند رزمنده در راه خدا است .»، وسائل الشیعه، ج 17، ص66.
2) الكافى، باب الذنوب، ح 9 .
3) وسائل الشیعه، ج 17، ص 34 .
4) همان.
5) همان، ج 15، ص 193 .
6) تحف العقول، ص381.
7) «هر كس تقواى الهى پیشه كند (خداوند) راه خروج از مشكلات را برایش قرار مىدهد و از جایى كه گمان نمىبرد روزى اش مىدهد.»( طلاق/2-3)
8) تهذیب الاحكام، ج 6، ص323 .
9) الكافى، باب من لا تستجاب دعوته، ح 2 .
10) «ان السرف یورث الفقر و ان القصد یورث الغنى»، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 174 .
11) « و دست خویش (از روى بخل) به گردن مبند... » (اسراء/29)
12) « دستت را آنچنان باز مگذار که (تهی دست شوی) و خود را ملامت کنی...» (اسراء/29)
13) وسائل الشیعه، ج 17، ص 66
14) همان، ص 435 .
15) الكافى، ج 5، ص 72 .
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منبع: مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت علیهم السلام