تغییر طعم های تلویزیونی: قند و نمک
در 9 ماهی كه تلویزیون تلاش كرده «سریالهای تلخ» را روی آنتن نبرد، اتفاقاتی هم رخ داده است كه در مقاطعی بیننده و سازنده سریالها را نگران كرده است؛ حذف عمده قسمتهای پایانی سریال «تا ثریا» و بخشهای كلیدی تلهفیلم «سپیده» از شبكه اول سیما و شبكه قرآن و همچنین بخشهایی از سریال «شیدایی»، این شائبه را ایجاد میكرد كه تلویزیون به بهانهی گریز از تلخی، اقدام به بالا بردن ممیزیهایش میكند.
این شائبه در حالی به وجود میآید كه عزتالله ضرغامی ـ رییس سازمان صدا و سیما ـ در گفتوگوی اخیرش با خبرنگاران، در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا این مطلب را تلویحا تایید كرده و گفته است: اگر فضای دراماتیك یك سریال در مجموع به گونهای باشد كه حالت غم و اندوه را زیاد كند، ممكن است توسط مسؤولان مربوطه مورد جرح و تعدیل قرار گیرد و اگر این مجموعه یا هر مجموعه دیگری به همین دلیل فشردهتر شود تا پیامش بهتر و درستتر منتقل شود، یك مساله عادی است و چیز جدیدی نیست.
ضرغامی همچنین در مراسم افتتاح شبكه اسپانیاییزبان در جمع خبرنگاران با اشاره به ماه محرم و صفر و تاثیرش روی آنتن، به طور ضمنی، این تلخی تلویزیون در ماههای اخیر را نقد كرد و گفت: در دو ماه گذشته به خاطر محرم و صفر، آنتن تلویزیون تا حد زیادی، تحت تاثیر فضای خاص محرم و صفر است؛ یعنی طنز شبانه و برنامههای خاص كمدی را در این مقاطع نمیتوانستیم داشته باشیم اما دوستان ما با برنامهریزی دقیقتر میتوانستند به گونهای عمل كنند كه فضا از نظر فضای نشاط و ایجاد یك محیط مفرح بهتر شود. این تجربیات كمك میكند كه بعدا اصلاحات انجام شود.
***
از سوی دیگر، عوامل سریال «تا ثریا» كه مورد بیشترین ممیزی در رابطه با تلخ بودن قرار گرفته بود، در نشستی با ایسنا، تاكید كردند این سریال، نسبت به واقعیتهای جامعه كمتر تلخ است.
سیروس مقدم، در پاسخ به پرسشی دربارهی تلخ بودن سریال «تا ثریا» به ایسنا گفت: اگر بخواهیم به دردهای جامعه بپردازیم باید به این تلخی رسید. میتوان «تراژدی» را مثل «پایتخت» به شكل طنز هم نشان داد. اما اگر كمی كمدی «پایتخت» را كم میكردم از این تلختر بود؛ خانوادهای كه 13 روز در پایتخت پشت یك كامیون زندگی میكند چه معنی میدهد؟ این مساله بسیار اشكانگیز است اما چون لحنش كمدی است به نظر میرسد شاد است. بعضی وقتها نمیتوان با تراژدی شوخی كرد؛ سقوط آدمها را نمیتوان به صورت خوش و خرم تعریف كرد، به علاوه از قدیم گفتهاند واقعیت تلخ است.
مهران احمدی، بازیگر سریال «تا ثریا» نیز در این زمینه گفت: «تا ثریا» خیلی هم تلخ نیست، حتی ما كمی در آن دروغ گفتیم؛ یعنی اگر قرار است فیلمی بسازیم كه منطبق با واقعیتهای جامعه باشد خیلی تلختر از اینها خواهد بود.
سعید فرهادی، نویسنده این سریال نیز در ادامه این بحث عنوان كرد: به اعتقاد من «تا ثریا» نسبت به واقعیت خیلی شیرینتر است؛ من در مرحله تحقیق با یكسری از خانوادهها كه درگیر این قضیه بودند صحبت میكردم بسیار ناراحت میشدم و اشكم درمیآمد و به این فكر میكردم ای كاش میشد آن را نشان داد، اما میدیدم كه این بدبختی را نه در ایران و نه در هیچ جای دیگر نمیتوان در تلویزیون نشان داد.
***
محمدمهدی عسگرپور، كارگردان سریال «شیدایی» دیگر فردی است كه در این زمینه اظهار نظر كرده است.
او در گفتوگویی ، دربارهی تلخی موجود در برخی سریالهای تلویزیونی از جمله «شیدایی» خاطرنشان كرد: تعبیر من از این نوع كارها مثل «شكلات تلخ» است؛ یعنی حتما با اثری كه ذاتش ذات شكلات است مواجه باشیم اما تلخیاش را كه میتواند نفع داشته باشد، بپذیریم. به نظر من این نوع قصهها كه «جراحت» هم از این نوع بود، درگیری آدمها را نشان میدهد نه تلخی. اگر بخواهیم تلخی را در شرایط اجتماعی امروزمان باز كنیم با مسائل دیگری مواجه میشویم كه شاید تلویزیون هم نخواهد، مایل نباشد یا امكان نشان دادن آن را نداشته باشد. من این موضوع را خیلی تلخ نمیدانم بلكه آن را از موضوعات روزمره اجتماعی میدانم كه پیچیدگیهای سختی در زندگی آدمها به وجود میآورد.
وی تاكید كرد: گاهی وقتها زیاد گفته میشود كه تلویزیون نیاز به كارهایی پر نشاط دارد. من هم با این مساله مشكل ندارم. اما همه تلویزیون نباید این باشد. بعضی از ساعات پخش باید به موضوعات جدی و تفكر برانگیز بپردازیم، این باعث میشود كه مخاطب خودش را به جای شخصیتهای اصلی داستان بگذارد و با درسها و مسائل آنها همراه شود. همه چیز را به شادی و خوشی گذراندن درست نیست و تلویزیون حتما به این نوع تلخی احتیاج دارد.
متاسفانه بعضی از مردم مخاطب و طرفدار سریالهای تلخ و سیاهنما هستند و خودشان به دنبال چنین مقولهای میروند. از درام خوششان میآید نه اینكه بخواهند از محتوا عبرت بگیرند، بعد از مدتی نیز از ذهنشان فراموش میشود.
***
عبدالرضا اكبری، بازیگر سریال در حال پخش «پنجره» هم درباره این ممنوعیت به ایسنا گفت: شاید این یك انتقاد كلی است كه چرا در سریالهای تلویزیونی ما غم و اندوه زیاد است. انتقادهای مخاطبان به حجم بالای غم و اندوه در سریالهای ایرانی، در بخشهایی هم درست است، اما جاهایی از كار نیز باید از طراوت بیشتری برخوردار باشد و به روحیهی جامعه كمك كند و این شادی و نشاط را به جامعه برگرداند، تمام اجزای یك مجموعه تلویزیونی نباید غمانگیز باشد، اگر حادثهای اتفاق میافتد، این اتفاق میتواند وسیلهای باشد برای اینكه خودمان را به امید در زندگی و شادابی و نشاط برسانیم.
***
راما قویدل، كارگردان «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، نیز با اشاره به تصمیم معاونت سیما در ممنوعیت تلخی، عنوان كرد: به نظر من ممنوعیت ساخت «سریال تلخ» به آن معنا نبوده که به هیچ عنوان در هیچ سریالی تلخی دیده نشود، بلکه منظور این است که تولید آثار طنز و مفرح بیشتر شود و فضای سریالهای تلویزیون کاملا تلخاندیشانه نباشد.
قویدل همچنین خاطرنشان کرد: اگر ما به موضوعی بپردازیم که سیاه نیست و واقعیت ندارد اما وانمود کنیم که سیاه است، سیاهنمایی کردهایم؛ ما در هر کجای جهان که زندگی کنیم، مجموعهای از اتفاقات رخ میدهد که جزیی از زندگی است و زندگی یک سرشت سوزناک در خود پنهان دارد که ما نمیتوانیم آن را حذف کنیم، اما در عین حال نباید بر روی آن تمرکز کنیم.
***
هوشنگ صدفی ـ منتقد ـ نیز در یادداشتی كه در اختیار ایسنا قرار داده، تاكید كرد: تلخی و تراژدی بخشی از عناصر فیلمنامهنویسی است که براساس آن می توان بدی ها و پلشتیها را به رخ مردم کشید تا بلکه دچار این آفتهای رفتاری نشوند بدین ترتیب فراز و نشیب زندگی انسانها برای مخاطبان قابل باور میشود؛ مگر نه این است که نوزاد نیز در بدو تولد خود به تلخی می گرید. شاید این دستور اداری بتواند تا مدتی خنده را بر لبان برنامهسازان و مخاطبان جاری کند اما در دراز مدت نمیتواند مخاطبان ایرانی را پای شبکههای تلویزیونی ایرانی بنشاند؛ همانطور که تاکنون به ضرب و زور پخش مجموعههای داستانی پرهزینه طولانی توانسته از ریزش مخاطبان ایرانی در مقابل هجوم شبکههای تلویزیونی بیگانه تاحدی جلوگیری کند، اما هنوز نتوانسته به مقبولیت رسانه ملی بیفزاید چرا که مخاطب ایرانی بعد از دیدن برنامه خاص تلویزیون داخلی دوباره به دنبال سلیقه خود می رود.
***
علی لدنی، تهیهكننده سریال «از یاد رفته» كه به تازگی در جشن سالگرد شبكه اول مورد تقدیر قرار گرفت، یادآور شد: ما در سریالهایمان واقعگرایی را نشان ندادهایم؛ اگر سریالها با زندگی مردم تطبیق پیدا كنند، سیاهنمایی و تلخی نیز در آنها دیده نمیشود. ما در زندگی مردم حضور نداریم؛ اگر در زندگی آنها حركت كنیم و بر اساس چهارچوبهای خودمان برایشان راهحل پیدا كنیم، مشكلات سیاهنمایی و تلخی نیز در سریالها پیش نمیآید و اگر تلخیای هم باشد شیرین میشود.
وی افزود: متاسفانه بعضی از مردم مخاطب و طرفدار سریالهای تلخ و سیاهنما هستند و خودشان به دنبال چنین مقولهای میروند. از درام خوششان میآید نه اینكه بخواهند از محتوا عبرت بگیرند، بعد از مدتی نیز از ذهنشان فراموش میشود. باید ذائقهی مردم را تغییر داد، باید ذائقهشان را به سمت واقعیتهای جامعه و تلخیهایی كه معنادار است برد.
***
فرزاد موتمن، كارگردان سینمای و تلویزیون نیز به ایسنا گفت: تلخی در هنرهای نمایشی غیرقابل حذف است. تلخ بودن ویژهی سریال نیست؛ هر فیلم كوتاه و تلهفیلمی كه تراژیك یا بدفرجام باشد نیز میتواند تلخ باشد. اگر بگویند سریال تلخ نسازیم یعنی تراژدی كار نكنیم؛ لذتبخشترین قسمت هنرهای نمایشی تراژدی است.
موتمن خاطرنشان كرد: تراژدی كار نكردن فقط حوزهی عمل تلویزیون و سینما را محدود میكند؛ فیلم و سریال تلخ، بخشی از هنرهای نمایشی است؛ ما نمیتوانیم چهارچوب بگذاریم كه فلان فیلم و سریال در حیطهی واقعیت اجتماعی است و دیگری در این حیطه نمیگنجد.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع:ایسنا