گزارش های تلخ و شیرین از جوانی
قرآن کریم در مورد جوانان گزارشهای زیبا و خواندنی داره که جوانان رو دارای یک قدرت قوی در جامعه میداند که اگر در مسیر درست حرکت کنند تاریخ زندگانی بشر رو می توانند به بهترین وجه رقم بزنند و نامشان را در تاریخ جاودانه کنند .
قرآن کریم گزارشهای تکان دهنده ای رو از رخدادهایی که بدست جوانان در طول تاریخ افتاده بیان می کند: هم اتفاقات تلخ و ناگوار که بدست جوانان واقع شده و هم اتفاقات و شاهکارهایی که بدست این قشر صورت گرفته و باعث شده که نامشان در تاریخ ثبت شود.
گزارشات تلخ قرآنی
وقتی گزارشات تلخ قرآنی در مورد جوان رو نگاه میکنیم به داستان پسر حضرت نوح میرسیم که با تبلیغات وسیعی که کنعانیان داشتند او را به سمت خودشون کشوندن و در نتیجه انتخاب راه نادرست سرنوشت خوبی رو برای خودش قلم نزد و ماجرایی او با این آیه شریفه (و حال بینهما الموج و کان من المغرقین) تمام شد.
در بخش گزارشات شیرین قرآنی این کتاب الهی گزارشاتی از زندگی جوانانی برای ما نقل میکند که راه بهانه ای را برای جوانان امروزی نمیزاره که چون دیگه مثلا اوضاع جامعه و بهداشت معنوی جامعه به ظاهر یه مقدار بد شده این مجوزی خوبی برای ما میشه که دست به هر گناهی بزنیم و هیچ کسی هم نمیتونه ما رو مواخده کنه که چرا دست به این گناه میزنیم فقط به این بهانه که گناه نکردن در جامعه امروز ما یه مقدار سخته و ما نمی تونیم گناه نکنیم .
گزارشات شیرین قرآنی
1) اولین جوانی که قرآن از او به نیکی یاد می کنه حضرت ابراهیم علیه السلام است که در اوج جوانی با توجه به عقل و درایت خود و متاثر نشدن از محیط جامعه با عقاید خرافی و باطل مردم زمان خودش مبارزه کرد و هیچ گاه در این راه کوتاه نیومد.
قرآن در باره او میفرماید:
(وَ لَقَدْ آتَیْنَا إِبْرَاهِیمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَ کُنَّا بِهِ عَالِمِینَ إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ مَا هذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنْتُم لَهَا عَاکِفُونَ: "ما رشد ابراهیم را از پیش به او دادیم و به او آگاه بودیم آن هنگام که به پدر و قوم او گفت این مجسمه های بی روح چیست که همواره آنها را میپرستید)(1)
پس اولین خصویت جوان این است که در طول زندگانی به دنبال دلیل و منطق و حقیقت باشه و همیشه از خرافات دوری کنه و با اونها مبارزه کنند.
2) حضرت یوسف علیه السلام یکی دیگر از جوانهای نمونه است که قرآن به نیکی از او یاد می کنه. و در باره او میفرماید:
(وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُکْماً وَعِلْماً وَکَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بیتها عَن نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبَوْابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ: "وقتی یوسف به کمال جسمی و روحی رسید، به او حکم و علم دادیم و این گونه نیکوکاران را پاداش میدهیم و آن زن که یوسف در خانهاش بود، از او تمنای کامجویی کرد و درها را بست. گفت بشتاب به سوی آنچه برای تو آماده و مهیاست، یوسف گفت: پناه میبرم به خداوند و او پروردگارم است که مقام مرا گرامی داشته است. همانا ستمگران به رستگاری نمیرسند.)(2)
که در اینجا قرآن کریم به دومین خصوصیت جوانی اشاره می کنه و اون اینکه افراد در مرحله جوانی در اوج شهوت هستند اما مرد آن کسی است که هر چند همه شرائط برای او فراهم باشه خودشو آلوده به گناه نکنه و نعمت پاکدامنی خودش رو به خاطر لحظه ای به آسانی از دست ندهد .
3) قرآن کریم نمونه دیگر از جوان نمونه را اصحاب کهف می دونه که کاخ نشینی و رفاه و آسایش و امکنات باعث نشد که به خاطر از دست ندادن آنها دست از عقاید خودشون بردارن و چون دیدن ایمان و عقاید خودشون رو در محیطی که در اون زندگی می کنن نمیتونن حفظ کنن به زندگی در آسایش و رفاه پشت پا زده و راه هجرت و آوارگی را در پیش گرفته و با انتخاب زندگی جدید، خواب و مرگ ویژه خود، معجزه یاد ماندنی را در تاریخ به ثبت رساندند:
(نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدیً وَرَبَطْنَا عَلَی قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَدْعُوَا مِن دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنَا إِذاً شَطَطاً: ما داستان آنها را به حق، برای تو بازگو میکنیم، آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم. ما دلهای آنها را محکم ساختیم، در آن هنگام که قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است، هرگز غیر او معبودی را نمیپرستیم که [اگر چنین گوییم] سخنی به گزاف گفتهایم) (3)
خداوند متعال سومین خصوصیت جوانی را با طرح این داستان بیان می کنه که ایمان و عقاید خودمون رو به راحتی نفروشیم و در راه نگه داشتن ایمان و اعتقادات خودمون تا میتونیم صبر و تلاش کنیم و مطمئن باشیم که خداوند تلاش و صبر ما رو بی نتیجه نمیزاره و اگر دیدیم ارزشهای خودمون رو در محیطی داریم از دست میدیم اون محیط رو ترک کنیم و وارد محیط دیگه ای بشیم.
پی نوشت ها :
1)انبیا 51
2)یوسف22
3)کهف 14
بخش قرآن تبیان