تبیان، دستیار زندگی
مکتب مینی مالیسم(کمینه نگاری) از جمله جنبشهای هنری معاصر است که به دنبال فرم گرایی ناب در هنر و در تقابل با اکپرسیونیسم انتزاعی در امریکا بوجود آمد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مینی مالیسم (کمینه نگاری)


مکتب مینی مالیسم(کمینه نگاری) از جمله جنبشهای هنری معاصر است که به دنبال فرم گرایی ناب در هنر و در تقابل با اکپرسیونیسم انتزاعی در امریکا بوجود آمد.


مینی مالیسم (کمینه نگاری)

با پایان جنگ جهانی دوم، جهان در رویارویی با تغییرات گسترده‌ای در زمینه‌های فلسفی، هنری، سیاسی و اجتماعی قرار ‌گرفت كه تمامی اصول مدرنیسم را به چالش می كشید.

در این میان، مجسمه سازی مینی مالیسم با رویكردی انتزاعی كه از مهمترین دستاورد‌های هنر مدرن به شمار می‌آید، با مفاهیمی نو از درون نقاشی سر در‌آورد.

مینی مالیسم(Minimalism) ساده‌گرایی یا ساده‌پسندی تعبیر شده است و یكی از مكاتب هنری به شمار می رود كه آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش‌های ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشته ‌است.

این مكتب هنری پس از جنگ جهانی دوم در دهه های 60 و 70 و اوایل 80 میلادی در غرب ظهور كرد و بیشتر از سوی هنرمندان تجسمی گسترش یافت.

این گرایش در شكل‌های مختلفی از طراحی و هنر، بویژه در هنرهای تجسمی و موسیقی استفاده می‌شود.

این جنبش به همراه 'پاپ آرت' در مقابل 'اكسپرسیونیسم تجریدی' كه سبك متداول هنر دهه 50 میلادی بود به وجود آمد.

در واقع 'كازیمیر مالویچ '(kazimir Malevich) سبك مینی مالیسم را با آثار ساده و هندسی خود نظیر 'مربع سیاه' و 'سفید روی سفید' آغاز كرد. با گسترش این سبك هنری، به تدریج نگاه جدیدی در میان هنرمندان جان گرفت.

یکی از شگفت انگیزترین رخدادها در تاریخ هنر جدید این است که بنیادهای مهم پیدایش هنر مینی مال، نه در عرصه مجسمه سازی بلکه در عرصه نقاشی گذاشته شدند. در نهایت، پس از ساختارگرایی روسی (ضد هنر و زیبایی)، این هنر مینی مال بود که یک بار دیگر برتری نقاشی را درون هنر مدرن به چالش کشید. در حالی که تا پیش از 1960 نوآوری های عرصه مجسمه سازی به کندی پدیدار شده بود (تا آن زمان اکثر هنرهای بصری سه بعدی معمولاً به ساختار مجسمه سازی کوبیستی نسبت داده می شد)، گسترش نقاشی آمریکایی پس از پایان جنگ جهانی دوم یک چرخش خیره کننده و بی نظیر پیدا کرد. شکوه ساده و با صفای زندگی روستایی آمریکایی که برای نمونه توسط گرانت وود یا توماس هارت بنتون تصویر می شد و پیش از جنگ مورد توجه فراوان قرار می گرفت، اکنون از توان افتاده بود و نقاشی آوانگارد و پیشرو به وضوح به سوی آبستراکتیویسم دارای شکل و قالب بزرگ، گرایش پیدا می کرد. جکسون پولاک (1956- 1912) نخستین “نقاشی های چکه ای”‌ خود را در 1947 ابداع کرد. یک سال بعد “نقاشی زیپ”‌ توسط بارنت نیومن (1970- 1905) معرفی شده و در 1949 مارک پوتکو (1970- 1893) نخستین منظره چرخان رنگی خود را کشید.

مینی مالیسم(Minimalism) ساده‌گرایی یا ساده‌پسندی تعبیر شده است و یكی از مكاتب هنری به شمار می رود كه آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش‌های ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشته ‌است.

از نقطه نظر آمریکایی آثار این هنرمندان به وضوح نشانه رهایی از سنت اروپایی در مفهوم شکلی خود بود. اگرچه هنوز هم این نقاشی ها را می شد به عنوان فضاهای رنگی سوبژکتیو و ذهنی و بازتاب دهنده اراده گویای هنرمند دانست اما در عین حال، طرد تکنیک های سنتی ترکیب و کمپوزیسیون را هم با خود داشتند. هنگامی که این آثار در دهه چهل آفریده شدند چهارچوبی نظری و تئوریک برای داوری ارزش آنها وجود نداشت و لذا می بایست همگام با گسترش این هنر یک زبان مناسب انتقادی نیز گسترش پیدا می کرد. منتقدان هنری چون شایپو، گرینبرگ و روزنبرگ با مقالات متعدد خود بنیاد تئوریک این فرم های تازه آبستراکتیویسمی را ایجاد کردند. در حالی که روزنبرگ توجه اش را به عمل خلاقه و تمامی تاثیرات و افه های آن در رابطه با حالت ذهنی هنرمند معطوف کرده بود، گرینبرگ عموماً در زمینه سطوح فرمالیستی کار می کرد. بی واسطگی تصاویر جدید از همان آغاز اشتیاق او را برانگیخت و در عرض چند سال یکی از تاثیرگذارترین نظریه های هنر مدرن به ویژه در مورد نقاشی مدرن را تدوین کرد. در خلال دهه پنجاه نظریه او که به سرعت بر نحوه دریافت آبستراکتیویسم آمریکایی تسلط پیدا کرد، همراه با نقدهایی که به صورت منظم منتشر می کرد، به موفقیت موضع گیری های خاص او در نقاشی کمک شایانی نمود. نظریه گرینبرگ برای بسیاری از هنرمندان مینی مال، به صورت نقطه ی آغاز و چهارچوب یک بررسی و پژوهش هنری محسوب می شد

مینی مالیسم (کمینه نگاری)

از هنرمندان این سبك می‌توان به 'دیوید اسمیت'، 'دونالد جاد'، 'ارنست تروا'، 'سول لویت'، 'كارل آندره'، 'دن فلاوین'، 'رابرت رایمن'، 'رونالد بلادن' و 'ریچارد سرا' اشاره كرد.

آثار هنری مینی مالیسم فاقد نمادگرایی است و به معنی كامل كلمه، واقعی به نظر می رسد.

در این سبك هنری، نشانه های سازنده اثر تا حد ممكن به سمت نشانه های پایه ای تنزل پیدا می كند.

یك اثر نقاشی مینی مال بطور معمول از اشكال ساده هندسی تشكیل شده كه در آن تعداد بسیار محدودی رنگ مشاهده می شود.

هنرمندان پیرو این سبك به خلاصه‌نمایی و اشكال هندسی گرایش دارند و بر این باورند كه با زدودن حضور فریبنده تركیب‌بندی و كاربرد موارد ساده، می‌توان به كیفیت ناب رنگ، فرم، فضا و ماده دست یافت.

آثار هنرمندان مینی مالیست گاه به صورت تصادفی پدید می‌آید و گاه زاده شكل‌های هندسی ساده و مكرر است. در واقع ساده‌گرایی نمونه‌ای از ایجاز و سادگی را در خود دارد.

امروزه مینی مال را برای توصیف نقاشی ها و مجسمه هایی كه از نظر شكل و محتوا عاری از تجمل هستند، به كار می برند.

در این شاخه از هنر، اساس بر استفاده از اشكال ساده هندسی و حداقل رنگ گذاشته شده است. شاید بتوان مینی مالیسم را پلی برای عبور از مدرنیسم به پسامدرنیسم دانست.

در موزه هنرهای معاصر تهران آثار بسیاری از هنرمندان خارجی شناخته شده در این سبك نگهداری می شود.

اما این سبك هنری در میان نقاشان و هنرمندان ایرانی كمتر مورد توجه قرار گرفته است.

فراوری:سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع:

ایرنا

هنر و مینی‌مالیسم/ دانیل ماروزنا/ ترجمه: پرویز علوی