تبیان، دستیار زندگی
همه ما بنای تخت جمشید را می شناسیم ام به راستی این مجموعه بنای عظیم چه کاربردی داشته است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تخت جمشید،کاخ یا معبد؟


همه ما بنای تخت جمشید را می شناسیم ام به راستی این مجموعه بنای عظیم چه کاربردی داشته است؟

تخت جمشید،کاخ یا معبد؟

تخت جمشید یا پارسه که در شهرستان مرودشت در شمال استان فارس واقع است، نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت مجلل و تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده‌است. در این شهر باستانی، مجموعه کاخ‌هایی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده‌است و به مدت حدود 50 سال، مرکزی برای برگزاری مراسم آیینی و جشن‌ها مخصوصاً نوروز بوده‌است. تخت جمشید با نام‌های پارسه، هزارستون، چهل منار و پرسپولیس نیز معروف است. در نخستین روز سال نو گروه‌های زیادی از ملل گوناگون به نمایندگی از ساتراپی‌ها یا استانداری‌ها با پیشکش‌هایی متنوع در تخت جمشید جمع می‌شدند و هدایای خود را به شاه تقدیم می‌کردند. بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوه‌اش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به بزرگی آن افزودند. بسیاری از اطلاعات موجود که در مورد تاریخ هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگ‌نبشته‌هایی است که در این کاخ‌ها و بر روی دیواره‌ها و لوحه‌های آن حکاکی شده‌است.

این مکان از سال 1979 یکی از آثار ثبت شدهء ایران در میراث جهانی یونسکو است.

حال سوالی که ذهن را مشغول می کند این است که به راستی کاربرد تخت جمشید چه بوده است؟

آیا آنجا دژ یا قلعه بوده است؟ کاخ مسکونی بوده است؟ پایتخت هخامنشیان بوده است؟ معبد و نیایشگاهی بوده است یا چیز دیگر؟

در نگاره‌های تخت‌جمشید هیچ نقشی که نشانگر انجام آیینی مذهبی باشد، وجود ندارد و اصولاً همچنان که در بخش دین در زمان هخامنشیان اشاره شده است، در آن زمان بر روی دین بخصوصی اجبار یا تبلیغ صورت نمی‌گرفته است و تساهل و آزادی مذهبی در دوره هخامنشی معروف و متداول بوده است.

تخت‌جمشید قلعه نیست

نظریه‌ای که به موجب آن تخت‌جمشید یک قلعه نظامی و یا استحکاماتی تدافعی و پدافندی معرفی می‌شود، بیشتر از دیگر نظریه‌ها ناممکن می‌نماید چرا که تخت‌جمشید به هیچوجه، چه از لحاظ وضعیت جغرافیایی، چه از لحاظ نقشه و وضعیت تدافعی، لازمه‌های یک بنای نظامی و استحکاماتی را دارا نیست. پله‌های ورودی که با عرض هفت متر و از دو سو و بدون هیچ دری یا دیواری بسوی دشت گسترده گشوده می‌شوند، به هیچ روی برای در ورودی قلعه‌ای نظامی شایستگی ندارند.

در ساختمان تخت‌جمشید هیچگونه تدابیر حفاظتی یک قلعه اندیشیده نشده است. تخت‌جمشید فاقد هر گونه برج و بارو یا دیوار پدافندی است و دیواری کوتاه که در جناح مشرف به کوه تا بالای ارتفاعات کوه رحمت ادامه دارد، حکم دیواری معمولی را داراست که برای جلوگیری از ریزش سنگ یا آب باران یا تردد حیوانات غیر اهلی و یا حداکثر ممانعت از دزدان متفرق مناسب به نظر می‌رسد و هرگز برای مقاومت در برابر لشکری مسلح کافی نیست. بدین ترتیب متوجه می‌شویم که بنای تخت‌جمشید نه تنها قلعه‌ای نظامی نبوده است، بلکه اصولاً چنان امنیتی در کشور حاکم بوده است که چنین بنای با شکوهی احتیاج به تدابیر خاص حفاظتی و امنیتی نداشته است

تخت جمشید،کاخ یا معبد؟

تخت‌جمشید پایتخت نیست

نظریه‌ای دیگر حاکی از آن است که تخت‌جمشید بعنوان پایتخت هخامنشیان یا لااقل یکی از دو پایتخت آنان مورد استفاده قرار می‌گرفته است. این نظریه نیز بعید به نظر می‌رسد، چراکه پایتخت هخامنشیان از زمان داریوش به بعد در شهر شوش بوده است و تخت‌جمشید از نظر موقعیت جغرافیایی برای پایتختی یک شاهنشاهی جهانی که وسعت آن از رود نیل در مصر تا رود سند در هند ادامه داشت، مکان مناسبی به نظر نمی‌رسد. بلکه بالعکس، یافته‌های باستان‌شناختی و تاریخی و نوشته‌های فرستادگان یونانی در دربار هخامنشیان و همچنین اسفار عهد عتیق، نشان از مرکزیت شهر شوش به عنوان پایتخت هخامنشیان دارد. علاوه بر این در هیچیک از هزاران لوحه‌ای که از تخت‌جمشید بدست آمده است به موضوع‌های سیاسی پرداخته نشده و فی‌الواقع حتی از تخت‌جمشید در تاریخ و سفرنامه‌های یونانیان پیش از اسکندر نامی ‌برده نشده است.

تخت‌جمشید نیایشگاه نیست

گروهی دیگر را عقیده بر آن است که تخت‌جمشید معبد یا نیایشگاه بوده است. این نظریه نیز قابل قبول به نظر نمی‌رسد، چراکه مجموعه نقشه تخت‌جمشید به هیچیک از نیایشگاه‌های شناخته شده شباهت ندارد. در نگاره‌های تخت‌جمشید هیچ نقشی که نشانگر انجام آیینی مذهبی باشد، وجود ندارد و اصولاً همچنان که در بخش دین در زمان هخامنشیان اشاره شده است، در آن زمان بر روی دین بخصوصی اجبار یا تبلیغ صورت نمی‌گرفته است و تساهل و آزادی مذهبی در دوره هخامنشی معروف و متداول بوده است.

تخت‌جمشید سکونتگاه نیست

نظریه‌ای دیگر، تخت‌جمشید را محل مسکونی شاهان هخامنشی می‌داند. پیروان این نظریه بر این عقیده پای می‌فشارند که هر یک از کاخ‌های موجود در تخت‌جمشید سکونتگاه یکی از پادشاهان هخامنشی بوده است. بر این اساس آنان بناهای تخت‌جمشید را با عباراتی مانند: کاخ داریوش، کاخ خشیارشا، کاخ اردشیر و غیره نامگذاری کرده‌اند و حتی از بخش‌هایی به عنوان: حرم، اندرونی، حرمسرا و جز آن یاد کرده‌اند.

اینکه مراسم نوروزی در تخت‌جمشید انجام می‌شده است، امر ناممکنی نیست و امکان دارد هرگونه مراسم دیگری نیز در تالارهای تخت‌جمشید برگزار می‌شده است. اما اینکه تصور کنیم که تخت‌جمشید فقط برای برگزاری جشن نوروزی ساخته شده است، بعید به نظر می‌آید. بسیار نامحتمل است که بنایی را با آن عظمت وآنهمه مخارج سرسام‌آور تنها برای برگزاری مراسم کوتاه‌مدت جشن نوروزی تهیه دیده شده باشند

از آنجا که می‌دانیم پایتخت هخامنشیان در شهر شوش بوده است، پس بی‌گمان محل سکونت آنان نیز در همان شهر بوده است و می‌دانیم که بین شوش و تخت‌جمشید- آن هم با راه‌های آن زمان- فاصله‌ای بس طولانی و کوهستانی و صعب‌العبور بوده است و امکان نداشته است که محل اقامت پادشاه با پایتخت کشور تا این اندازه فاصله داشته باشد. از دیگر سو، اگر در رد این نظریه دلیل دیگری نیز در دست است و آن اینکه زمان ساخت هر یک از بناهای تخت‌جمشید آنقدر طولانی و دراز‌آهنگ بود که عملاً هیچیک از شاهان نتوانستند و نمی‌توانستند پایان آن را نظاره‌گر باشند و از آن مستفیض شوند، بلکه تنها حداکثر می‌توانستند از بناهایی که در زمان شاهان پیشین ساخته شده بود، بهره‌برداری کنند که آن هم با آن حجم عظیم عملیات ساختمان‌سازی و حضور مهندس و معمار و کارگر و پیشه‌وران گوناگون و افزارآلات و مصالح ساختمانی و سروصدا عملاً امکان‌پذیر نبود. دلیل دیگر آنکه هیچیک از سی هزار لوحه تخت‌جمشید اشاره‌ای به سکونت پادشاهان در این محل نمی‌کند.

تخت جمشید،کاخ یا معبد؟

تخت‌جمشید جشنگاه نوروزی نیست

از دیگر نظریه‌هایی که در باب کاربرد تخت‌جمشید اظهار می‌شود، برگزاری مراسم جشن نوروزی یا جشن مهرگان در تخت‌جمشید است. این نظریه امروزه بیش از هر نظر دیگری تداول یافته است.

اینکه مراسم نوروزی در تخت‌جمشید انجام می‌شده است، امر ناممکنی نیست و امکان دارد هرگونه مراسم دیگری نیز در تالارهای تخت‌جمشید برگزار می‌شده است. اما اینکه تصور کنیم که تخت‌جمشید فقط برای برگزاری جشن نوروزی ساخته شده است، بعید به نظر می‌آید. بسیار نامحتمل است که بنایی را با آن عظمت وآنهمه مخارج سرسام‌آور تنها برای برگزاری مراسم کوتاه‌مدت جشن نوروزی تهیه دیده شده باشند. از دیدگاه ما اشخاصی که در سنگ‌نگاره‌های کاخ آپادانا حجاری شده‌اند، حامل هدایایی برای شاه نیستند، چرا که در سنگ‌نگاره‌ها نقشی از شاه وجود ندارد که در حال دریافت آن هدایا باشد، و اصولاً چنانچه بخواهند هدیه‌ای هم برای پادشاه ببرند، بی‌تردید می‌توانستند اجناسی مناسب‌تر از شیر و شتر و گوسفند و قاطر و پشم و تبر انتخاب کنند. به همه دلایل فوق باید این را هم اضافه کرد که بعید به نظر می‌رسد که بار یافتگان بارعام پادشاه بطور مسلح و با دشنه‌ای بر کمر در برابر او حضور یابند، آنطور که در نقوش گروه نمایندگان سکایی و بعضی دیگر دیده می‌شود .به همه اینها نکته‌ای دیگر نیز می‌توان اضافه کرد و آن اینکه در کاخ آپادانا هیچ جایگاهی وجود ندارد که بتوان از آن به عنوان شاه‌نشین یا جایگاه جلوس شاه استفاده کرد.

تخت‌جمشید بنای نمادین ملی ایرانیان و انجمن همپرسگی ملی

به گمان و احتمال ما، تخت‌جمشید بنای نمادین ملی ایرانیان و نشانه اقتدار و شکوه آنان و نماد توانایی‌های علمی و فنی و هنری نیاکان ما بوده است. تخت‌جمشید مظهر همبستگی ملی و سرزندگی و بالندگی روح ایرانیست. همانگونه که امروزه نیز چنین بناهایی در کشورهای مختلف وجود دارند که مظهر و سمبل ملی آن کشور محسوب می‌شوند.

اما با اینحال تخت‌جمشید صرفاً بخاطر خاصیت ظاهری و تماشایی درست نشده بود و هنر ایرانی همیشه هنری کاربردی بوده است. ایرانیان را اراده بر آن بوده که اگر قرار است بنایی به عنوان نماد شکوه و عظمت ایرانی ساخته شود، چه بهتر که همچون اهرام مصر فقط حجمی بزرگ و بی‌مصرف نباشد، بلکه از آن به عنوان ساختمانی عام‌المنفعه توسط یکی از نهادهای ملی کشور بهره‌برداری شود و بهترین نهاد ملی کشور برای چنین امری چیزی نبود جز «انجمن همپرسگی ملی» یا «انجمن بهان» یعنی همان که امروزه آنرا مجلس شورا و پارلمان یا در گستره وسیع‌تر سازمان ملل می‌نامند.

اینجا جایگاهی بود که فرستادگان ملت‌های مختلف برای سگالش و اتخاذ تصمیم و وحدت رویه در باره مسائل و مصالح عمومی گرد می‌آمدند و نقوش 23 هیئت نمایندگی ملل که بر جبهه شرقی کاخ آپادانا موجود است، نمادی از حضور آنان است. وضعیت ظاهری آنان ثابت می‌کند که آنان مردمانی معمولی از میان خردمندان هستند و نه الزاماً از اشراف و بزرگ‌زادگان.

لینک های مرتبط:

مستند تخت جمشید1

مستند تخت جمشید2

مستند تخت جمشید3

مستند تخت جمشید 4

فراوری:سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع

سایت پژوهش های ایرانی/ نوشته: رضا مرادی غیاث آبادی

ویکی پدیا