امر به معروف و نهی از منكر
مقدمه:
می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.
به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:
یکی از کار هایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.
در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.
در این مقاله آیات 78 تا 82 سورة مائده ( صفحة 121 ) مورد بررسی قرار می گیرد...
آیات مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود. شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.
جهت دریافت فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.
نکات تفسیری مربوط به یات در ادامه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود...
در آیات 77 تا 82 سوره مائده ( صفحه 121) قرآن بعد از دعوت اهل کتاب به غلو نكردن در دین، در دوآیه 78 و 79، به سرنوشت شوم آن ها اشاره میكند.
ایندو آیه میفرمایند:
«كافران بنیاسرائیل، نفرین شدند به خاطر آن كه گنه كار و متجاوز بودند و یكدیگر را ازكار خلاف نهی نمیكردند. عجب کار زشت و ناپسندی می کردند!»
در روایتی تکان دهنده، از امام صادق (ع) چنین نقل شده كه ایندسته كه خداوند در آیة 79، آن ها را سرزنش نموده، هرگز در كار ها و مجالس گناهكاران شركت نداشتند. بلكه فقط هنگامی كه بدكاران را ملاقات میكردند، به آنان روی خوش نشان می داده و با آن ها مأنوس بودند.
در تفسیر این آیه در روایتی از پیامبر (ص) میخوانیم:
حتماً باید امر به معروف و نهی از منكر كنید و دست افراد نادان را گرفته و به سوی حق دعوت نمایید. وگرنه خداوند، دل های نیكان را همانند بدان میكند و همان طو ر كه گنه كاران را از رحمت خویش دور میسازد، خوبانی را كه امر به معروف و نهی از منكر نمیكنند، نیز از رحمت خود دور مینماید.
فلسفة اینحکم را آیهای دیگر، چنین بیان میفرمایدکه:
از بلا ها و مصیبتهای اجتماعی بترسید و خود را دور نگه داریدكه تنها، دامن ستمگران و تبهكاران را نمیگیرند. بلكه دامن همة شما، چه خوب و چه بد را فرا خواهندگرفت.
درحقیقت، خاصیّت حوادث اجتماعی چنین است: هنگامی كه جامعه در انجام وظایف خود كوتاهی كند و بر
اثرآن، قانون شكنی ها، هرج و مرج ها، نا امنیها و مانند آن ها به بار آیند، نیكان و بدان درآتش آن میسوزند. و این، اخطاری است كه خداوند، در این آیه به همه جوامع اسلامی می دهد.
و مفهوم آن، ایناست كه افراد جامعه، نه تنها، موظّفند وظایف خود را انجام دهند، بلكه موظّفند دیگران را نیز به انجام وظیفه وا دارند.
زیرا پراكندگی و ناهمگونی در مسائل اجتماعی، موجب شكست برنامه ها خواهدشد و دود آن به چشم همه میرود. من نمیتوانم بگویم چون وظیفة خود را انجام دادهام، ازآثار شوم وظیفه نشناسی های دیگران بركنار خواهم ماند.
چرا كه آثار مسائل اجتماعی، فردی و شخصی نیستند.
این، درست به آن میماند كه برای جلوگیری از هجوم دشمن، صد هزار نفر سرباز نیرومند لازم باشد. اگر عدّهای، مثلاً پنجاه هزار سرباز وظیفة خود را انجام دهند، مسلّماً كافی نخواهد بود و
بنابراین، نیكان جامعه وظیفه دارند در برابر بَدان سكوت نكنند. چون اگر سكوت اختیار كنند، در سرنوشت آن ها نزد خداوند سهیم و شریك خواهند بود.
به همینخاطر استکه در روایتی آمده كه اگر تمام اعمال خیر را در یك طرف بگذاریم، حتّی جهاد را كه جانبازی در راه خداست، و امر به معروف و نهی از منكر را در سوی دیگر تمام اعمال خیر در مقابل امر به معروف و نهی از منكر مانند رطوبت فوت دهان است در مقابل اقیانوسی بزرگ.
در حدیث دیگری از پیامبر (ص) نقل شده كه فرمود:
خداوند، هرگز عموم مردم را به خاطر عمل گروهی خاص مجازات نمیكند، مگرآن زمان كه بدی و زشتی در میان آنان آشكار گردد و توانایی بر نهی ازآن داشته باشند، ولی در عینحال سكوت كنند. در اینهنگام، خداوند، نهتنه اآنگروه خاص را بلكه همه تودههای اجتماع را مجازات خواهدكرد.
باز ایشان میفرمایند: هرگاه امّت من، امر به معروف و نهی از منكر را به یکدیگر واگذاركردند، منتظر عذاب الهی باشند.روایت دیگری نیز میفرماید:
شما وظیفه دارید امر به معروف و نهی از منكر كنید. اگر نكردید، خداوند، بد ها را بر شما مسلّط مینماید. پس، هر چه خوبان شما دعا كنند، دیگر اجابت نمیشود.
از امام باقر(ع) نقل شده كه به حضرت شُعیب (ع) وحی شد كه بناست صد هزار نفر از امّت تو را عذاب كنیم. از این تعداد، چهل هزار نفر بدكارانند و شصت هزار نفر، خوبان. شعیب به خداوند عرضكرد: خوبان چرا؟ خداوند فرمود: برای این كه آنان با گنه كاران، سهل انگاری نموده و از گناهانشان غضبناك نمیشوند؛ لذا محكوم به عذابند.
از امام صادق (ع) نیز روایت است كه فرمود:
خداوند، دو فرشته را مأمور فرمود تا مردم سرزمینی را هلاك كنند. آن دو ملَك هنگامی كه می خواستند به مأموریّتشان عمل نمایند، دیدند در دل شب، مردی ایستاده و دست به دعا برداشته و مناجات و گریه و زاری میكند.
گفتند: اگر ما بلا را نازل كنیم، این مرد نیز هلاك خواهد شد. برویم از خداوند كسب تكلیف نماییم كه آیا با
بودن این مرد هم موظّفیم بلا را نازل كنیم؟ خطاب رسید: آری، این مرد هم محكوم به عذاب است.
چون یك بار هم نشدكه چهره اش را به خاطر كار زشت گناه كاران، در هم و خشمگین كند؛ هیچ گاه از بد كاری بد كاران ناراحت نشد؛ مردم گناه می كردند، ولی این مرد، مشغول به حال خودش بود.
در حدیث دیگری از پیامبر (ص) نقل شده كه فرمود:
كمترین مرتبه اعتراض و نهی از منكر این است كه انسان با چهره گرفته با گناه كار رو به رو شود؛ اگر هیچ به او نمیگوید، لااقل، به او اخمكند.
در روایت دیگری امام صادق(ع) به یكی از دوستان و ارادتمندان خود، با تندی فرمود:
چرا شما این وظیفه قطعی را در مقابل فلان دوست و مُحبّ ما انجام نمیدهید؟ هنگامیكه او كار ناپسندی میكند و در اثر آن كار، مایه سرشكستگی ما در میان مردم می شود، چرا نزد او نمیروید تا با كمال احترام و ادب، او را موعظه كرده و نصیحتش نمایید؟
چون او به ما منسوب است، مردم، هنگامی كه از او بد عملی ببینند، به ما بدبین شده و می گویند: این ها دست پرورده های امام صادقند. آن یار امام (ع) به ایشان عرض كرد: اگر ما رفتیم و گفتیم، ولی او قبول نكرد و مطیع ما نشد، چهكنیم؟ امام صادق (ع) فرمود:
ای كاش، ما مسلمانان، همین یك جمله را از امام صادق (ع) عمل میكردیم. یعنی، مثلاً اگر خانم بدحجابی به مغازه ما مراجعه نمود و خواست چیزی بخرد، با كمال ادب و احترام به او بگوییم: خانم، شما مسلمانید و طبق گفتار قرآن، باید خود را بپوشانید. اگر قبول نكرد، با كمال احترام به او بگوییم: پس، تقاضا مندم از مغازه من بیرون روید. چون من با شما نمی توانم معاملهكنم. و اگر مغازه دوم و سوم نیز چنین عمل نمایند، آیا زنان، ناچار نمیشوند خود را حفظ كنند؟