تبیان، دستیار زندگی
پدر:حالا که رفوزه شدی به کسی نگو تا آبرویت نرود پسر:چشم پدر، به همه سفارش کردم تا به کسی نگویند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یه کم بخندیم
یه کم خنده

رفوزه

پدر:حالا که رفوزه شدی به کسی نگو تا آبرویت نرود!

پسر:چشم پدر، به همه سفارش کردم تا به کسی نگویند...

حمام

خبرنگار:چرا قبل از هر بازی به حمام می روی؟

فوتبالیست:برای اینکه گلهای تمیز بزنم!!!

دیکته

معلم:بنویس صابون

شاگرد روی تخته نوشت:سابون

معلم:ببین عزیزم صابون با «ص» است نه با «س»

شاگرد:خانم نگران نباشید؛ این هم کف می کند

گریه

اولی:چرا گریه می کنی؟

دومی:چون اگر یک دقیقه زودتر رسیده بودم از اتوبوس جا نمی ماندم

اولی:ولی طوری گریه می کنی که انگار اتوبوس 2 ساعت پیش رفته بود!!!!!!!

دندان

معلم:آخرین دندانی که در می آید چه دندانی است؟

شاگرد:دندان مصنوعی!

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:سایت کودکان

مطالب مرتبط:

خنده بازار

لطیفه های عمو خندون

بگو و بخند

لطیفه های بامزه

خنده های پر سر و صدا

لطیفه های کوچولو

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.