تبیان، دستیار زندگی
خداوند در قرآن کریم به بعضی از مخلوقات و آفریده‌هایش بنا به اهمیتی که دارند و یا به خاطر اقتضای مقام، سوگندخورد. در این سوره مبارکه به عصر سوگند خورده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همه انسان‌ها زیانکارند!


عصر به معنای دهر و زمان است. و این قول ابن عباس می‌باشد که خداوند به زمان و دوران قسم می‌خورد زیرا دهر و زمان برای خردمندان بسیار ارزشمند است که از آن عبرت می‌گیرند. و چه بسا با سایر آیات سوره نوعی سازگاری و تناسب داشته باشد چه بحث از زیان و ضرر انسان است که پیوسته عمرش می‌گذرد و کمتر عبرت می‌گیرد.


زیانکار

* و العصر * إن الانسان لفی خسر * إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.

در این سوره کوتاه مطالب بسیار ارزشمندی گنجانده شده که به برخی از آن‌ها فهرستوار إشاره می‌شود.

خداوند در قرآن کریم به بعضی از مخلوقات و آفریده‌هایش بنا به اهمیتی که دارند و یا به خاطر اقتضای مقام، سوگندخورد. در این سوره مبارکه به "عصر" سوگند خورده است.

عصر چیست؟

مفسرین در این کلمه توجیهات و تأویلات بسیار دارند که مهم‌تر از آن‌ها چند چیز است:

1ـ عصر به معنای دهر و زمان است. و این قول ابن عباس می‌باشد که خداوند به زمان و دوران قسم می‌خورد زیرا دهر و زمان برای خردمندان بسیار ارزشمند است که از آن عبرت می‌گیرند. و چه بسا با سایر آیات سوره نوعی سازگاری و تناسب داشته باشد چه بحث از زیان و ضرر انسان است که پیوسته عمرش می‌گذرد و کمتر عبرت می‌گیرد.

2ـ برخی دیگر از مفسران گفته‌اند که مقصود وقت عصر و چاشت می‌باشد که آخرین ساعات روز در این زمان سپری شود و به هر حال به قدرت و سلطنت خداوند باز می‌گردد که زمان را با اختلاف شب و روز آفرید تا عظمت خود را در این اختیار مناسب و ظریف نشان دهد. و هنگام عصر هنگامی است که آفتاب با آن همه نور و فروغ به پشت پرده تاریکی فرو می‌رود تا جا را برای سلطان شب بگشاید.. و چنانکه خداوند به ضحی که اول روز است ـ قسم یاد کرده به عصر نیز، که آخر روز است ـ قسم یاد می‌کند که این دو هنگام مهم را در حرکت شبانه روز گوشزد کند. و اهمیت این دو زمان بیشتر می‌شود وقتی بنگریم روایات در فضیلتشان زیاد آمده و دعا در این دو وقت مستجاب است.

عصر به معنای دهر و زمان است.و این قول ابن عباس می‌باشد که خداوند به زمان و دوران قسم می‌خورد زیرا دهر و زمان برای خردمندان بسیار ارزشمند است که از آن عبرت می‌گیرند. و چه بسا با سایر آیات سوره نوعی سازگاری و تناسب داشته باشد چه بحث از زیان و ضرر انسان است که پیوسته عمرش می‌گذرد و کمتر عبرت می‌گیرد

3ـ بیشتر مفسران آن را به نماز عصر تفسیر کرده‌اند. و نماز عصر که "الصلاة الوسطی" نام دارد بسیار با اهمیت است و در قرآن و حدیث از آن به بزرگی یاد شده است و دارای فضیلت بی شمار است. در روایتی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: "من فاتته صلاة العصر فکأنما وتر أهله و ماله" کسی که نماز عصر از او فوت شود مانند کسی است که از اهل و مال خود جدا شده و بی کس و بی مال شده است.

ان الانسان لفی خسر: این جواب قسم است که یک سنت الهی است. همانا انسان به تحقیق در حال خسران و زیان است. دو تأکید در این جمله وجود دارد یکی "إن" و دیگری "لام تأکید" که هر دو مطلب را تأکید می‌کند.و الف و لام انسان برای جنس است یعنی جنس انسان در حال زیان است. پس شامل حال همه می‌شود.

زیرا عمر همچنان می‌گذرد و انسان کمتر از أوقاتش به عبادت خدا می‌گذراند، پس انسان در هر حال در حال گذراندن عمر ، زیانکار است.

در روایتی آمده است که روز قیامت همه مردم حتی اولیای خدا در حال حسرت و ندامت اند و لذا قیامت را یوم الحسره می‌خوانند که همه بدون استثنا در آن روز پشیمانند که ای کاش بهتر و بیشتر عبادت می‌کردیم و اوقاتمان را به بطالت و کسالت نمی‌گذراندیم. و اینسان انسان‌ها در همه ادوار با ضرر و زیان دست به گریبانند که هر چه از سرمایه عمر کاسته می‌شود ذخیره و توشه آخرت کمتر می‌گردد. فخر رازی در تفسیر خود از یکی از بزرگان گذشته نقل می‌کند که می‌گفت: معنای آیه را از یک مرد یخ فروش فهمیدم. او فریاد می‌زد: "ارحموا من یذوب رأس ماله" به کسی که سرمایه‌اش دارد آب می‌شود رحم کنید. او گوید: پیش خود گفتم این است معنای "انّ الانسان لفی خسر" زیرا عمر انسان مانند آن یخ‌ها آب می‌شود و از بین می‌رود و سرمایه ای برای خویشتن نمی‌اندوزد.

استثنا شامل حال مؤمنانی می‌شود که نه تنها در زبان و قلب ایمان دارند بلکه با عمل نیز ایمانشان محرز و ثابت است، و اینان با دو خاصیت مهم از دیگران جدایند و آن سفارش کردن خود و دیگران به حق و پذیرش آن در هر زمان و مکان، در خوشی و سختی و در سرّاء و ضرّاء و سفارش دوم سفارش به صبر است که صبر از عزائم امور می‌باشد و بسیار اهمیت دارد بلکه بالاتر از آن چیزی نیست
در روایتی از امام هادی علیه السلام نقل شده که فرمود: "الدنیا سوقٌ ربح فیها قوم و خسر آخرون" دنیا مانند بازاری است که برخی در آن سود می‌کنند و برخی ضرر.

إلا الذین آمنوا: سرانجام زیانکاران را استثنائی هست. نخبگانی هستند که از این قاعده کلی مستثنایند. امام صادق علیه السلام طی روایتی می‌فرماید: "استثنی أهل صفوته من خلقه" در میان آفریدگانش، نخبگان را استثنا کرده است.

آن‌ها چه کسانی اند؟ حضرت ادامه دهد: "آمنوا بولایة أمیر المؤمنین و تواصوا بالحق من بعدهم ذراریهم و من خلقوا بالولایة و تواصوا بالصبر أی وصوا أهلهم بالولایة و تواصوا بها و صبروا علیها" آنان که به امیر المؤمنین علیه السلام ایمان آوردند و به حق که ولایت او و فرزندانش است پس از خودش سفارش کردند و فرزندان خود را به این ولایت و به صبر و تحمل سختی‌ها در این راه توصیه کردند ؛ اینان نخبگانی هستند که روز رستاخیز زیانکار نخواهند بود.

به هر حال استثنا شامل حال مؤمنانی می‌شود که نه تنها در زبان و قلب ایمان دارند بلکه با عمل نیز ایمانشان محرز و ثابت است، و اینان با دو خاصیت مهم از دیگران جدایند و آن سفارش کردن خود و دیگران به حق و پذیرش آن در هر زمان و مکان، در خوشی و سختی و در سرّاء و ضرّاء و سفارش دوم سفارش به صبر است که صبر از عزائم امور می‌باشد و بسیار اهمیت دارد بلکه بالاتر از آن چیزی نیست.

انسان مؤمن باید در هر حال برای خدا صبر کند و تمام زورگوئیها و شکنجه‌ها و سختی‌ها و شدت‌ها و گرسنگی‌ها و ناأمنی ها را در راه حق و در راه تحقق آن تحمل کند. چنین اند نخبگان و اولیای خدا که امید است با طلب توفیق از او ما را به راه آنان هدایت کند و با آنان محشور فرماید.

بخش قرآن تبیان


منبع :

سایت حوزه