تبیان، دستیار زندگی
عزیزان دقت کنید شهدا راضی نیستند پا بر خون آنان بگذارید. ای کسانیکه شعار خاموش جنگ می دهید، بدانید کسانیکه خونشان را نثار کرده اند راضی نیستند که از خون آنان چنین استفاده شود. اگر با این نظام نو بنیان اسلامی بنای مخالفت بگذارید و در ادای وظائف سهل انگاری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وصیت شهید سراج، مهندس کامپیوتر


عزیزان دقت کنید شهدا راضی نیستند پا بر خون آنان بگذارید. ای کسانیکه شعار خاموش جنگ می دهید، بدانید کسانیکه خونشان را نثار کرده اند راضی نیستند که از خون آنان چنین استفاده شود.  اگر با این نظام نو بنیان اسلامی بنای مخالفت بگذارید و در ادای وظائف سهل انگاری نمایید، در هر دو جهان بدبخت و ذلیل می گردید


وصیت شهید سراج، مهندس کامپیوتر

شهید پرویزسراج

نام پدر :  علی

تاریخ تولد :  1344

دانشگاه :  صنعتی شریف

رشته تحصیلی :  مهندسی کامپیوتر

مدرک تحصیلی :  کارشناسی

محل شهادت :  تپه شیخ محمد

تاریخ شهادت :  26/2/1367

خاطراتی از شهید پرویز سراج

شهید سراج غذای بسیار ساده و بی رنگی داشت.هرگز خدای را از یاد نمی برد. هر گاه به منزل می آمد لقمه نان تهی میخورد و بدون اینکه به بسترش مراجعه کند روی زمین آسوده می خوابید . این کار بسیار طول کشید حتی در زمستان هم همینطور بود . بالاخره روزی مادرش نتوانست طاقت بیاورد روی به فرزند خود کرد و گفت پرویز جان نان تهی خوردن تا به کی، بدون بستر خوابیدن تا به کی. شهید با لحنی مهربانانه و عاشقانه گفت : مادرجان من باید به این کار ادامه بدهم تا درون قبر بر من سخت نگذرد و میخواهم مثل حسین ( ع) با لب تشنه و گرسنه جان بسپارم. هر گاه میخواستم پیدایش کنم یا درون بیمارستانها به عیادت مجروحین رفته بود یا درون کتابخانه ها با عزیزان خردسال خود بود یا در مساجد و انجمنها وبسیج ... خیلی کم در منزل استراحت مینمود.

وقتی به او گفته می شد که شما که خیلی زجر کشیدی به دانشگاه راه یافتی، کمتر به جبهه برو، زیرا در جبهه احتمال شهید شدنت زیاد است، میگفت : اولا مرگ دست حق تعالی است و ثانیا اینجا دانشگاه نیست، بلکه حوزه ای است جهت ورود به دانشگاه  معارف اخلاقی و انسانی. دانشگاه واقعی جبهه است و بس. هرکس توانست در این جبهه پیروز شود ودر  دانشگاه عشق تحصیل بنماید اخذ دیپلم افتخار را با امضای استاد دانشگاه یعنی مولا علی (ع) به او هدیه می دهند. درس عشق و ایثار را از درون سنگر می آموزیم. باید به جبهه برویم تا فردا برادرانمان بتوانند  بدون نگرانی ادامه تحصیل بدهند . بنده به خاطرات حفظ اسلام محمدی به جبهه می روم تا به ندای هل من ناصر امام  لبیک گفته باشم .

یکی دیگر از خاطرات این شهید گرامی این است : روزی به اوگفتم کی ازدواج میکنی . گفتا معنی ازدواج چیست؟ گفتم ازدواج یعنی پیوند عاشق با معشوق، گفتا هرگاه معشوق مرا دریابد  به سراغم آید و با آغوش باز مرا در بغل گیرد و من منتظر  چنین فرصتی هستم .عاشق هستم ولی عاشقی دیوانه که به کوی یار می روم و معشوق مرا خواهد برد. دیر یا زود معشوق  دوستم می دارد و روزی لباس دامادی ( کفن) را بر تن من خواهد کرد و مرا در منزلی نو در سرای جاودانی می برد و آنگاه وصلت من و او آغاز خواهد شد. برادرانی که از  نزدیک با این شهید بزرگوار آشنایی دارند و با بیان او برخورد نموده اند می دانند که این جملات از روی صدق است و هر چه از این شهید بزرگوار گفته شود کم بوده و نمی تواند گوشه ای از خاطرات این شهید ارزنده باشد و هنوز ما این گونه افراد را نشناخته ایم و نتوانسته ایم آنچه را در شان این شهید بزرگوار بوده بیان نماییم........

دانشگاه واقعی جبهه است و بس. هرکس توانست در این جبهه پیروز شود ودر  دانشگاه عشق تحصیل بنماید اخذ دیپلم افتخار را با امضای استاد دانشگاه یعنی مولا علی (ع) به او هدیه می دهند. درس عشق و ایثار را از درون سنگر می آموزیم. باید به جبهه برویم تا فردا برادرانمان بتوانند  بدون نگرانی ادامه تحصیل بدهند . بنده به خاطرات حفظ اسلام محمدی به جبهه می روم تا به ندای هل من ناصر امام  لبیک گفته باشم

زندگی نامه شهید پرویز سراج :

شهید پرویز سراج در تاریخ اول بهمن ماه 1344  در قریه جلیزحند از توابع شهرستان فیروزکوه در خانواده ای متوسط و مذهبی  متولد گردید. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند، دوران راهنمایی ایشان با اوج گیری انقلاب اسلامی همراه شد و او در کنار سنگر مدرسه با انقلاب همگام و همراه شد و فعالیتهای خود را از مسئولیت کتابخانه های حضرت سجاد و  علی بن موسی الرضا آغاز نمود.

بعد از اخذ دیپلم در سال 1362 در تربیت معلم در رشته دینی عربی پذیرفته شد و رسما معلمی قرآن را در مدراس بر عهده گرفت . همچنین در سال 1366 در امتحان کنکور سراسری شرکت نموده و در رشته مهندسی کامپیوتر سخت افزار پذیرفته و تحصیل را آغاز نمود.

او عاشق مخلص  مسجد  بود  و رابطه ای دیرینه با این عبادتگاه مسلمین  و سنگر  محکم دین داشت بطوریکه بر سر زبانها مسجد خانه ایشان معرفی شده بود.هیچوقت از فعالیتهای خود دست بر نمی داشت از همان ابتدا با یک سری کلاسهای آموزشی رو خوانی قرآن و کلاسهای عقیدتی  آغاز گردید و تا به کلاسهای ترجمه و تفسیر قرآن بطول انجامید.

کلاسها را از بچه های کوچک آغاز نمود  و تاکید می کرد که آموزش را باید از  کوچکها و به عبارتی از کودکان آغاز نمود، که : العلم فی الصغر  کاالنقش فی الحجر. علم در کودکی همچون نقشی بر روی سنگ می ماند و همچنین می گفت  که بچه ها امید آینده اسلام و قرآن  هستند و همه چیز را باید از آنها آغاز نمود، چون جامعه ای  که نسل جوانش خوب تربیت شود آن جامعه رستگار است.

او بدینوسیله گوشه ای از حرکت عظیمی  که خمینی کبیر (مدظله العالی )  آن را آغاز رهبری نموده بود به عهده گرفت و تا جایی که در ید قدرت داشت با عشقی مخلصانه خدمت به اسلام را حیات خود می دید و با آن مرگ را زیباتر می خواند.کلاسهای آموزش قرآن و احکام وعقاید را در مساجد از برای کودکان 6 ساله الی  پیرمردان 60  ساله ترتیب داده بودند و به کمک دوستان همسنگرش  هدایت وآموزش کلی این کلاسها را  به روش قرآنی و حوزه ای به عهده گرفتند. ایشان در ضمن این کلاسها  برنامه هایی نیز برای جذب هر چه سریعتر و بیشتر  فرزندان این مردم  به مسجد پیاده  نمود.با آگاهی عالمانه ای  که داشت  همیشه عشق شهادت داشت  و شوق وراهنمایی دیگران  در تمام مسائل  و امور مربوط به دین  و اسلام بود. ایشان برای ما  دوستان خود همواره  در تمام مسائل مخصوصا اخلاق و ایمان اسوه و الگو بودند و تلاشی خستگی ناپذیر در جهت هدایت ال الله  را آغاز کرده بود و تا پایان زندگی دنیو ی اش آن را ادامه داد و بعد از آن خونش پیام دهنده سخنان و اهداف اوست.

کلاسها را از بچه های کوچک آغاز نمود  و تاکید می کرد که آموزش را باید از  کوچکها و به عبارتی از کودکان آغاز نمود، که : العلم فی الصغر  کاالنقش فی الحجر. علم در کودکی همچون نقشی بر روی سنگ می ماند و همچنین می گفت  که بچه ها امید آینده اسلام و قرآن  هستند و همه چیز را باید از آنها آغاز نمود، چون جامعه ای  که نسل جوانش خوب تربیت شود آن جامعه رستگار است

او داوطلبانه در مناطق جنگی  حضور پیدا میکرد. در عملیات کربلای 1 در آزاد سازی مهران همراه با 6 تن از دیگر از برادران به عنوان دیده بان جهت شکستن خط دفاعی دشمن  پیش مرگ نیروهای خودی میشود و در همین عملیات یکی از همراهان وی  برادر احمد زیاری شهید و در شهادت از او سبقت میگیرد .

وصیت نامه شهید پرویز سراج :

بسم الله الرحمن الرحیم

ان الله اشتری من المومنین  اموالهم و انفسهم بان لهم الجنه

همانا خداوند از مومنان مالها و جانهایشان را خریداری می نماید و ( در این معامله )  برایشان جنت را میدهد.

آغاز سخن با نام تو که مبدا هستی و سرچشمه وجودی، تو خدایی که بر اساس عشق جهان آفریدی  و در مسلخ عشق با عاشقانت معامله ای کردی که او را از عذاب الیم  نجات می دهد و به بهشت برین می رساند.

معا مله ای که عاشق خویش را فدای معشوق می نماید و تو نیز در مقابل همه چیز به او می دهی.

خوشا بر تجاری که  در سوق  عشق با  سر آمد عاشقان  به معامله ای پر سود  پرداختند و رضای او را بر تمام هستی ترجیح دادند. خدایا عبدی ذلیل که جز  امید و عشق به درگاهت و دوستی  او لیاقت چیزی ندارد آمده و در این جهان  مادی سخن می گوید، عبد سخن نمی گوید معبود کلام می سازد.

محبوبا ترا به محبین در خانه ات سوگند این حقیر را  در این بسیج شرکت ده و نظرم را بر وجه خویش بگردان، بر اولیا و اوصیا و مومنین درود فرست که واسطه رحمت و فیض تو هستند.

عزیزان نوشتاری که ملاحظه می کنید چند جمله ای است که به عنوان وظیفه بر کاغذ می آید . جهان بر دور محور ولایت می چرخد با نبود ولایت هستی ممکن نیست، در اسلام عزیز اعمال بر اساس ولایت سنجیده می شود و هر کس با امام و پیشوای( ولی و سرپرست )خویش محشور می گردد.

ولایت حقه از خدا شروع  و در طول آن به انبیا و خاتم  آنان  حضرت محمد (ص)  ختمی مرتبت که درود خدا بر او و آل پاکش باد و اوصیا و جانشینان ایشان( ولی فقیه) می رسد. امتثال فرامین هر یک واجب الاطاعه است. اگر پیامبر سخنی بگوید  باید اطاعت شود  به نص صریح  قرآن : ما اتاکم الرسول فخذوه

و همچنین ائمه (ع) و ولایت فقیه  که در عصر حاضر در زمان غیبت بر عهده فرزند پاک رسول، امام خمینی است که بر عمر  پر برکتش بیفزاید.

وصیت شهید سراج، مهندس کامپیوتر

وقتی مردم بخواهند حرکت کنند خداوند معادن و ذخایر خویش را برای یاری آنان آشکار می نماید. هشت سال پیش مردم ایران لیاقت یافتند تا این محبت خدا بر مردم آشکار بشود  و با رهبری پیامبر  گونه اش جامعه رو به انحطاط را نجات بخشد.

دشمنان کوردل برای مقابله با این هدیه الهی ( انقلاب اسلامی) دست به مبارزه های گوناگون زدند که آخرین آن  تحمیل جنگ از طرف بدبختی بی اراده بوده است. این جنگ هر چند از طرف آنها شروع شد و به حکم قرآن چون آنان اول شروع نمودند باید با آنها به مبارزه برخواست و خدا دوست دارد که این کفار  بدست این امت اسلامی معذب شوند.( انشا لله)

این جنگ برعلیه خود آنان بکار گرفته شد، مایه عزت وافتخار قرآن شد و جهانیان سر در گم را به راه هدایت نزدیک نمود و انشاالله در آینده روشنی نه چندان دور تشنگان حقیقت به اسلام می پیوندند.

حال ای عزیزان :

برای اینکه زحمات رسول خدا (ص) و ائمه معصومین علیهم السلام و شهدای اسلام هدر نرود بایستی متحد شد و تحت لوای اسلام و قرآن بر آنان بتازیم. تمام امکانات را برای پیشبرد و پیروزی جنگ بکارگیریم و برای احقاق حق از جان و مال دریغ نورزیم زیرا طرف معامله خداست و زیانی در کار نیست. از کوچکترین کارها حتی سخن گفتن که باعث تضعیف روحیه بشود و دشمن خدا را تقویت کند دوری نمایید. عزیزان دقت کنید شهدا راضی نیستند پا بر خون آنان بگذارید. ای کسانیکه شعار خاموش جنگ می دهید، بدانید کسانیکه خونشان را نثار کرده اند راضی نیستند که از خون آنان چنین استفاده شود.  اگر با این نظام نو بنیان اسلامی بنای مخالفت بگذارید و در ادای وظائف سهل انگاری نمایید، در هر دو جهان بدبخت و ذلیل می گردید. بدانید عزت از آن خدا و مومنین است و مومنین عامل به فرامین خدا و رسول می باشند نه اینکه به خاطر منافع شخصی از دین بزنند و دیگران را فدای هوی و هوسها و نفسانیات شوم خود بکنند. از  پیامبر و ائمه بیاموزیم که چگونه تمام هستی خویش را وقف اسلام کردند و چگونه استاد بزرگ شهادت ابا عبدالله الحسین علیهه السلام  خود و خانواده خویش را فدای اسلام عزیز نمود و در سیاهی ظالمان فریاد کرد:ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی

اگر دین جدم جز با کشته  شدن من پایداری نمی ماند پس ای شمشیرها مرا در برگیرد.

رضای خدا را در نظر بگیرید و تقوای الهی پیشه کنید و از منافع مادی در حد لازم استفاده نمایید.

به فکر خانه آخرت باشید . نباشید از کسانیکه خانه دنیای آنان آباد و خانه آخرتشان ویران است. پوز خند به خط انقلاب و اعمال افراد خالص در انقلاب نزنید، مکر بکار نبرید که خدا با شما مکر بکار می برد. چوب خدا را چنان خواهید خورد که دیگر نای اندیشیدن نداشته باشید.

خوشا بر تجاری که  در سوق  عشق با  سر آمد عاشقان  به معامله ای پر سود  پرداختند و رضای او را بر تمام هستی ترجیح دادند. خدایا عبدی ذلیل که جز  امید و عشق به درگاهت و دوستی  او لیاقت چیزی ندارد آمده و در این جهان  مادی سخن می گوید، عبد سخن نمی گوید معبود کلام می سازد

دوستان ، همکاران و دانش آموزان عزیز:

همیشه خداوند را به خاطر این نعمات ( وجود شما و با شما بودن ) سپاس می گویم  و تشکر از اینکه بنده حقیرش را  اجازه محبت و همنشینی با شما را داده است.

ما در این دنیا همراه پرستوهای عاشقی بوده ایم که عاشقانه بسوی مامنشان کوچ نمودند وبا  این عمل به ما آموختند چگونه زیستن و چگونه مردن را.

برادران عزیز امید آینده اسلام و انقلاب شما هستید. خصوصا شما دانش آموزان عزیز حوادث را نیک نظر کنید و بخاطر بسپارید . به آیندگان بگویید این انقلاب با نثار خون بدست آمده و  با ایثار خون  حفظ شده . چنانچه جنازه ام به دست شما نرسید نگران نباشید. قدر این فداکاری ها را بدانید و خوب درس بخوانید و برای جلب رضایت پروردگار خدمت کنید. در کنار تدریس و تحصیل به  خودسازی مشغول شوید و خود را از گناه دور کنید. آرمان اسلام نجات  مسلمین است پس نه خاک و نه سرزمین مطرح است و اگر اسمی برده می شود از اینها به خاطر اسلام است. قدر دوستان خوب خود و نماز جماعت و مسجد را بدانید که  سعادت در اینهاست. گذشت و فداکاری کنید از اشتباهات یکدیگر گذشت نمایید تا انتظار بخشش از خداوند متعال داشته باشید. به یاد امام حسین(ع) گریه و زاری کنید.

این حقیر را حلال نمایید و اگر حقی بر گردن بنده دارید حتما  از بازماندگانم مطالبه نمایید.

خانواده بزرگ و ای عزیزان حقوق شما بر من بیشمار و پاسخ زحمات شما از طرف حقیر هیچ است. از خدا طلب جزا و اجر می نمایم که او عطا فرماید. پدر و مادرم فخر کنید که در راه اسلام هدیه ای نثار کردید و فردا در نزد علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها  روسفید و شاد باشید. به بزرگواری خود حلالم کنید و از خطاهایم بگذرید. به فکر عزت اسلام باشید  و در مصائب صبور باشید، گریه بر مظلومیت حسین(ع) و مظلومیت اسلام کنید از دیگران نیز برایم حلالیت بگیرید  و شما را به بندگی و تقوی سفارش می کنم.

به فکر خانه آخرت باشید . نباشید از کسانیکه خانه دنیای آنان آباد و خانه آخرتشان ویران است. پوز خند به خط انقلاب و اعمال افراد خالص در انقلاب نزنید، مکر بکار نبرید که خدا با شما مکر بکار می برد. چوب خدا را چنان خواهید خورد که دیگر نای اندیشیدن نداشته باشید

خدایا ما را از شهدای واقعی قرار بده

الها شفاعت نبیت و و صیت و رحمتت را نصیبمان بگردان

بارخدایا شهادتمان را  تحت نظر نبیت و همراه با اولیائت قرار  ده.

خداوندا نواقص اعمال و و عبادات و طاعاتمان را به کمال خویش ببخشا

خداوندا طالب رضای توایم  رضایت تو را خواستاریم عطایمان کن

خداوندا تو آنچنانی که دوست داریم آنچنانمان کن  که دوست داری

خداوندا خلوص نیت عطا فرما

والسلام علی رسول الله  و لعن الدائم علی اعداءالله

الحمدلله الذی شرفنا بالشهاده

یکشنبه 10/12/65

غلامعلی(پرویز) سراج

روحش شاد و یادش گرامی

 

 فرآوری : رها آرامی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منابع :

پایگاه اطلاع رسانی شهدای مهندسین فاوا

گردآوری به قلم جمعی از دوستان و اقوام شهید سراج