تبیان، دستیار زندگی
زندگی مجموعه‌ای از لحظه‌هاست! چون پشت این لحظه، لحظه بعدی و پشت آن، لحظه بعدی و بعدی و ... است. پس، اگر می‌خواهی در زندگی‌ات(به طور كلی) راضی باشی، اول باید تمرین کنی تا در لحظه راضی باشی.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راه‌های دریافت انرژی مثبت


زندگی مجموعه‌ای از لحظه‌هاست! چون پشت این لحظه، لحظه بعدی و پشت آن، لحظه بعدی و بعدی و ... است. پس، اگر می‌خواهی در زندگی‌ات(به طور كلی) راضی باشی، اول باید تمرین کنی تا در "لحظه" راضی باشی.


قانون‌های ذهنی می‌گویند خوشبختی یعنی رضایت. این‌كه چه چیزی داشته باشی یا چه‌قدر، مهم نیست؛ مهم این است که از همان‌هایی که داری راضی هستی یا نه؟! چون یك وقت‌هایی آدم خیلی چیزها دارد، اما باز هم احساس خوشبختی ندارد و بر عکس!...پس قانونی وجود دارد، که می‌گوید:

میزان خوشبختی = میزان رضایت

حالا این سؤال مهم پیش می‌آید که چه‌طور می‌شود در کلِ زندگی، احساس رضایت کرد؟

زندگی مجموعه‌ای از لحظه‌هاست! چون پشت این لحظه، لحظه بعدی و پشت آن، لحظه بعدی و بعدی و ... است. پس، اگر می‌خواهی در زندگی‌ات(به طور كلی) راضی باشی، اول باید تمرین کنی تا در "لحظه" راضی باشی. بزرگی می‌گفت:

«اگر کسی تصمیم بگیرد كه تنها در لحظه "اکنون" راضی باشد، به لحظه بعدی‌اش که رسید، باز در لحظه "اکنونِ" همان لحظه، راضی باشد و بعد به لحظه بعد از آن که رسید، باز ... می‌دانی چه می‌شود؟

او فقط برای راضی و شاد بودن در یک لحظه تلاش کرده، اما یک دفعه می‌بیند پنج سال است که راضی و خشنود است!

اگر کسی از لحظه "اکنون"‌اش نا‌راضی باشد، سپس از لحظه بعد از آن هم نا‌راضی باشد، بعد ... ناگهان به خودش می‌آید و می‌بیند پنجاه سالش شده و همه این پنجاه سال را نا‌راضی بوده است!»

به همین دلیل "دانشمندان علوم ذهنی" ـ شاخه‌ای از روان‌شناسی ـ به لحظه "اکنون" می‌گویند: "لحظه ابدی اکنون".

شرط رضایت این است که در "لحظه ابدی اکنون" راضی و شاد باشی. اصلا" مهم نیست داری در لحظه اکنون چه کاری می‌کنی؛ فقط تصمیم بگیر تا از هر کاری که داری در لحظه انجام می‌دهی، احساس رضایت و شادی کنی. به این کار می‌گویند: "مراقبت از لحظه ابدی اکنون".

این کار، اتفاقا خلاف تصور عمومی، کار خیلی راحتی نیست. دانشمندان ذهنی معتقدند در هر عمل و کاری که انجام می‌شود، مقداری انرژی نهفته است و ما فقط در صورتی که بر آن کار تمركز داشته باشیم، می‌توانیم اون انرژی را دریافت کنیم.

ببینید! مثلا من از صبح شروع می‌کنم: از خواب بیدار می‌شویم، می‌رویم مسواک می‌زنیم و در همان حال به صد چیز دیگر هم فکر می‌کنیم، غیر از مسواک زدن؛ جالب این‌كه بسیاری از ما هنگام نماز‌خواندن‌مان هم، همین‌گونه هستیم!. بعد می‌رویم برای خوردن صبحانه در حالی که فکرمان هزار جای دیگر است غیر از صبحانه خوردن. بعد... در واقع هر کاری که داریم انجام می‌دهیم، به همه‌چیز فکر می‌کنیم غیر از همان کار. این باعث می‌شود انرژی پنهان کارها را دریافت که نمی‌کنیم، هیچ، کلی هم انرژی ذخیره شده‌مان را الکی خرج کنیم!

و اما تمرین‌هایی برای آرامش:

تمرین1: برای خودتان یك استکان چای بریزید. با دقت سعی کنید فقط به کاری که دارید در آن لحظه انجام می‌دهید، فکر کنید. بعد در جایی آرام بنشینید و با آرامش چایتان را میل کنید. به این فکر کنید که با هر جرعه چای، همه انرژی موجود در آن را دریافت می‌کنید و لذت می‌برید. به لحظه‌لحظه خوردن چای دقت کنید. (اگر فکر دیگری به ذهنتان آمد، خودتان را شماتت نکنید. فقط آرام سعی کنید دوباره به خوردن چای برگردید) بعد از اتمام این كار، حتما در "دفتر روزانه‌تان" از خودتان تشکر کنید.

تمرین2: تمركز کنید تا ـ مثلا ـ در زمان مسواک زدن، فقط به مسواک زدن‌تان فکر کنید. سعی کنید از این کار لذت ببرید.

تمرین3: تمركز کنید هنگام خوردن غذا، تنها به "غذا خوردن" فکر کنید. مجسم کنید با هر لقمه، انرژی موجود در غذا به همه سلول‌های بدن‌تان می‌رسد. از هر لقمه آن لذت ببرید.

نکته: غذایی که با آرامش و تمركز كافی خورده شود، هرگز باعث چاقی‌های موضعی نمی‌شود. در واقع وقتی ما غذا می‌خوریم در حالی که به صد چیز دیگر غیر از "غذا خوردن" فکر می‌کنیم، باعث انباشته شدن چربی‌های اضافه‌ی آن، در جاهای نامناسب از بدن ـ مانند دور شكم ـ می‌شود. برعکس آن نیز صادق است. یعنی کسانی که هر چه می‌خورند، چاق نمی‌شوند، اگر روی غذاخوردنِ آگاهانه، تمركز کنند، همه انرژی موجود در غذا را دریافت می‌کنند. حتی می‌توانید مجسم کنید که دوست دارید غذا در چه قسمتی از بدن شما باعث چاقی شود! وقتی غذا می‌خورید، در دل‌تان با لقمه‌هایتان حرف بزنید! از لقمه نان و پنیر صبحانه‌تان بخواهید که همه نیرویش را به شما انتقال بدهد. (نخندید! جدی می‌گویم!)

تمرین4: این تمرین برای سیگاری‌هاست. اگر روی کشیدن هر سیگار تمركز کنید، خیلی زودتر ارضا می‌شوید و به تدریج تعداد سیگارهایتان کم و کمتر می‌شود.

به تدریج خودتان را عادت بدهید که هر کاری که دارید انجام می‌دهید، فقط به آن فکر کنید و تصور کنید با این کار، همه انرژی نهفته در آن کار را دارید دریافت می‌کنید. خیلی سخت است، اما شدنی است! شاید باورتان نشود، اما به تدریج حتی از کارهایی که دوست نداشتید هم، به شدت لذت می‌برید. این قانون را به یاد بسپارید: بر هر چیز که تمرکز کنیم، انرژی آن را دریافت می‌کنیم.

یک حکایت:

روزی شاگردی از استادی كه روان‌شناسی درس می‌داد و كار روان‌درمانی هم می‌كرد و خود هم از نظر روح و روان در آرامش فراوانی بود، می‌پرسد كه شما چگونه بدین آرامش روانی دست یافته‌اید؟

استاد می‌گوید: من صبح‌ها پس از نماز و عبادت، ورزش می‌کنم. بعد صبحانه می‌خورم. بعدکار می‌کنم تا ظهر. بعد نماز می‌خوانم و سپس،‌ ناهار می‌خورم. بعد هم کمی استراحت می‌کنم؛ باز کار می‌کنم و شب پس از نماز و عبادت، می‌خوابم!

شاگرد عصبانی می‌شود و می‌گوید: "امکان نداره! ما همه این کارها رو انجام می‌دیم، اما آرامش شما رو نداریم." استاد می‌گوید: "شاید شما مثل من این کارها را انجام نمی‌دهید. شما صبحانه می‌خورید، کار می‌کنید، تفریح می‌کنید، حتی عبادت می‌كنید، در حالی که به چیز دیگری فکر می‌کنید! اما من وقتی صبحانه می‌خورم، فقط به خوردن غذایی كه مقابلم است، فکر می‌کنم! وقتی کار می‌کنم، فقط به آن کاری كه دارم انجام می‌دهم، فکر می‌کنم و...

بنابراین شما هیچ انرژی‌ای دریافت نمی‌کنید! اما من همه انرژی‌های موجود را دریافت می‌کنم و با بخشیدن فقط مقداری از آن به بیمارانم، ـ آن هم تنها از راه گفتار و فعالیت روان‌درمانی ـ كاری می‌كنم تا آنها نیز آرامش روان خود را بازیابند."

و حالا تمرین آخر:

یک بار دیگر این نوشته را بخوان و تصمیم بگیر همه انرژی موجود در کلمات آن را دریافت کنی. لبخند بر لب داشته باش. حالا آماده باش تا در لحظه ابدی اکنون، شاد و راضی باشی. از همین حالا شروع کن! چون امروز اولین روز از روزهای باقی‌مانده عمر توست!


باشگاه كاربران تبیان ـ ارسالی از: baharrrrr88