تبیان، دستیار زندگی
آیا فرمان رئیس جمهور محقق خواهد شد؟ و در صورت تحقق ایا این دستور کارشناسی شده می باشد؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرمان احمدی نژاد برای رسانه ملی


طبق نظر کارشناسان مشهور و متفکر در عرصه رسانه، باید گفت که تلویزیون را می توان به عنوان سیستمی پیچیده و بانفوذ معرفی کرد که حامل محتوا و برنامه های اموزشی برای عصر حاضر است. به عبارتی می توان تلویزیون را نظام آموزشی دوران معاصر معرفی کرد.


شبکه نمایش- ای فیلم

این عنوان را به این جهت به تلویزیون نسبت می دهند که خصلتهای تلویزیون شبیه به نظام آموزشی است که دارای سیستمی همگون و منسجم است. سیستمی که متشکل از اطلاعاتی متعدد ومتنوع است و در قدرت تعقل، تفکر و شکل گیری شخصیت افراد و خصوصا کودکان و نوجوانان و جوانان، موثر است.

آنچه مورد توجه است این است که تلویزیون در ارتباط با مسئله تعلیم و تربیت چه نقشی دارد. به نظر می رسد مهم ترین نقشی که تلویزیون در عصر فعلی، عهده دار است، این است که در راستای القای یک نظریه گام بردارد. نظریه ای  مبنی بر این که تعلیم و سرگرمی بهتر است در کنار یکدیگر باشند و نباید از هم جدا شوند. شاید باور این موضوع کمی عجیب باشد و هیچ مکتب و رساله ای سخن از این موضوع نگفته باشند، اما انچه حقیقت دارد همین است که امروز، در شرایطی زنگی می کنیم که شگرد رسانه های پرنفوذ و موثر همین است که تعلیم و آموزش به افراد را با تلفیق این موضوع با پدیده ای به نام سرگرمی انجام می دهند.

افرادی همچون افلاطون و جان دیوئی معتقدند که : فکر و عقل زمانی رشد و پرورش می یابد که بر پایه های محکم و متین عاطفی و احساسی استوار باشد و در آن ریشه دوانده باشد.(به نقل از نیل پستمن، کتاب زندگی در عیش،مردن در خوشی)

همچنین اغلب ما بارها و بارها دیده و شنیده ایم که یک آموزگار و مربی خوش اخلاق، در مقوله های تعلیم و تربیت بسیار موثر عمل می کند و اموزگاران نیز، به مراتب، بیشتر تحت تاثیر چنین فردی، قرار می گیرند. اما شاید کمتر شنیده باشیم که آموزش در حین سرگرمی می تواند آموزشی مثمر ثمر باشد.

به نظر می رسد مشکل همین است که توجه به کیفیت تا حدود زیادی برای مسئولین و تولید کنندگان برنامه های تلویزیونی فراموش شده است

به  این ترتیب افراد بسیاری سخن از این گفته و باز هم می گویند که عصری که در آن به سر می بریم، زمانی است که تئوریهایی به موفقیت می رسند که در قالب سرگرمی و با بهره گیری از صنعت سرگرمی به افراد مختلف ارائه می شوند. بنابراین اموزش دادن افراد به شیوه سرگرمی و در اوقات فراغتی، به عنوان مقوله ای بسیار مهم برای کارشناسان و گردانندگان امور فرهنگی هر جامعه مطرح است. تجربه نیز این موضوع را به اثبات رسانده که این روش موفق عمل کرده است و اغلب رسانه های غربی با این روش توانسته اند بر گستره اثرگذاری خود  بیفزایند.

شبکه نمایش

پس از طرح همه این موضوعات قصد داریم به رسانه ملی و عملکرد این رسانه نگاهی داشته باشیم. احتمالا اغلب ما به این موضوع اذعان داریم که اخیرا محتوای برنامه های تلویزیون به گونه ای نیست که مخاطب را راضی و خوشحال گرداند.  این در حالی است که هشت شبکه رسمی تلویزیونی داریم که یا برنامه های تکراری پخش می کنند و یا سریالهای غم بار و ناامید کننده و احتمالا اینطور تصور می کنند که ساخت چنین برنامه هایی این است که در قالب سرگرمی به آموزش و پند و عبرت افراد بپردازند. در راستای این انتقادها و اعتراضات شدید نهادهای مختلف به روند برنامه های تلویزیونی، اقدامات تازه ای از جانب مسئولین عرصه رسانه ای دیده شد. افتتاح شبکه هایی همچون آی فیلم و شبکه نمایش.

به گزارش خبرآنلاین، مراسم افتتاح این شبکه صبح چهارشنبه پنجم بهمن‌ماه در نهاد ریاست جمهوری برگزار شد و عزت‌الله ضرغامی رئیس سازمان صداوسیما در بخشی از سخنان خود در مورد این شبکه و ظرفیت موجود برای تامین نیازهای آن گفت: «حدود 2000 فیلم ایرانی و فیلم‌هایی از سراسر دنیا در جدول پخش برنامه‌های این شبکه جای می‌گیرد.

نکته قابل توجه برخی از سخنان ریاست محترم جمهوری، در این مراسم است که اینطور بیان داشته اند که در مدت زمانی که شبکه نمایش فعالیت خود را آغاز کرده، افراد بسیاری جذب این شبکه شده اند.

احمدی نژاد اینطور ادامه داد که: هنر سینما و تلویزیون یک ظرفیت و فرصت است و نباید نگاه رفع تکلیفی به آن صورت بگیرد. فقط سرگرم کردن مردم نباید هدف باشد. این شبکه فرصتی است تا تولیدات سینما و تلویزیون سامان پیدا کند. صداوسیما عمومی‌ترین و شامل‌ترین دستگاه فرهنگی و رسانه‌ای کشور است. به اعتقاد من صداوسیما نیازمند 500 انسان متفکر است که برای برنامه‌های آن اندیشه تولید کنند.

بهتر آن است که آن نیرو و بودجه را صرف بالا بردن کیفیت همین 8 شبکه کنیم. که اگر قرار بود چنین امری محقق شود، تاکنون با وجود این همه انتقاد و پیشنهادات وقت و بی وقت، این اتفاق رخ می داد

از همه هنرمندان می‌خواهم به این شبکه کمک کنند. ما باید حداقل تا دو سه سال آینده 100 شبکه تلویزیونی داشته باشیم. نیازهای امروز و آینده باید بررسی و پیش‌بینی شود و زمینه برای راه‌اندازی این شبکه‌‌ها فراهم شود.

آنچه مشخص است اینکه این سخنان شایسته و مناسب است اما واقعیت این است و برای هیچ کس پوشیده نیست که از این دست سخنان، به وفور داشته ایم و خواهیم داشت. مسلما اینکه یک رسانه تنها به سرگرم سازی افراد بیندیشد، شایسته و باارزش نیست. انهم در جامعه ای همچون جامعه ایران که دارای سابقه ای طولانی در داشتن فرهنگ مذهبی و دینی و فرهنگی است. مسلما در نظر داشتن این امر بسیار مهم است و داعیه تدین و تمدن، همیشه برای دست اندرکاران امور فرهنگی وجود داشته است.

شبکه نمایش

شبکه نمایش و شبکه آی فیلم خوب هستند اما طبق گفته رئیس جمهور این شبکه ها بهتر است حامل پیام های آسمانی و الهی باشند، که البته چنین چیزی خوب است اما نباید در هر جا انتظار تلفیق امور دینی را با جنبه های تفریح و سرگرمی داشته باشیم. که اگر چنین اتفاقی افتاد، هم جنبه دینی و اعتقادی و هم جنبه تفریح و سرگرمی دچار لطماتی می شوند و هر یک جایگاه واقعی خود را از دست می دهند.

طبق گفته رئیس جمهور، صدا و سیما به پانصد فرد متفکر نیاز دارد تا در تهیه برنامه های سیما دخالت کنند و به تولید اندیشه بپردازند. قطعا این سخن شایسته و پسندیده است اما انچه مهم است تحقق یافتن این امر است که بدون شک سیستم رسانه ای که با حضور پانصد متفکر اداره شود، مخاطبانش مجبور نیستند به تماشای سریالهایی بنشینند که جز القای مصیبت، یاس، ناامیدی و بدبینی، چیزی به انها ارائه نمی شود. سیستمی که با پشتوانه نظریات پانصد متفکر و کارشناس ارائه شود، در برنامه طنز دچار زیاده روی نمی شود و برنامه های ورزشی اش با مباحث سیاسی آمیخته نمی شود.

رئیس جمهور گفته اند که تا دو سال آینده باید 100شبکه تلویزیونی داشته باشیم اما نگفته اند که برای راه اندازی 100 شبکه چه بودجه و نیرویی لازم است. آنچه مشخص است اینکه اگر این 100 شبکه هم قرار است شبیه به 8 شبکه کنونی سیما باشند، بهتر آن است که آن نیرو و بودجه را صرف بالا بردن کیفیت همین 8 شبکه کنیم. که اگر قرار بود چنین امری محقق شود، تاکنون با وجود این همه انتقاد و پیشنهادات وقت و بی وقت، این اتفاق رخ می داد.

رئیس جمهور گفته اند که تا دو سال آینده باید 100شبکه تلویزیونی داشته باشیم اما نگفته اند که برای راه اندازی 100 شبکه چه بودجه و نیرویی لازم است

به نظر می رسد مشکل همین است که توجه به کیفیت تا حدود زیادی برای مسئولین و تولید کنندگان برنامه های تلویزیونی فراموش شده است. شاید همین دلیل باعث می شود تا فیلم سازان دائما به نمایش سوژه های تکراری، بی هدف و بیهوده اصرار داشته باشند. بدون شک اگر نظارتی جدی وجود داشت، اگر نظریه قابل توجهی وجود داشت و اگر کارشناسانی خبره در این زمینه فعالیت داشتند، در این عرصه با چنین معضلاتی روبرو نبودیم.

آنچه مسلم است اینکه وجود یک شبکه با کیفیت و پرمحتوا، بهتر از هزاران شبکه ای است که فاقد محتوایی مفید و ارزشمند برای مخاطبانش باشد و بالاخره ساخت یک مجموعه تلویزیونی و یا یک مستند تلویزیونی که حامل پیام و محتوایی مفید، اثر گذار و ارزشمند باشد، بسیار بهتر از آن است که شاهد پخش انبوهی از سریالهای بی محتوا، مخرب و مایوس کننده است.

فاطمه ناظم زاده

بخش ارتباطات تبیان