جایزهی خرید یک کیلو کتاب
گفتوگو با یک کتابفروش قدیمی
«جایزهی خرید یک کیلو کتاب، کتاب احمد محمود بود»
رجبعلی بوستان، صاحب کتابفروشی بوستان و از دوستان دیرینهی احمد محمود، در گفتوگویی در خوزستان، گفت: آشنایی من با احمد محمود از همان اوایل کار نویسندگی اوست. من با خصوصیات اخلاقی احمد محمود از جنبه مراجعه او به کتاب و مطالعه که تا حدودی با من سر و کار داشت، آشنا شدم و از چگونگی نویسنده شدنش اطلاع دارم.
او در ادامه بیان کرد: احمد محمود استعداد خاصی در نوشتن داشت. در واقع، نمیتوان هر کسی را در همان شروع شناخت؛ مگر اینکه خمیره او چه باشد. او شخص خاصی بود و به شیوه بخصوصی تلاش میکرد و فکرهایی داشت. خوشبختانه میتوان گفت که ایشان از همان ابتدا تا حدودی خارقالعاده بود.
بوستان گفت: از همان ابتدای کار و حدود 55 سال پیش، که کتاب و کتابنویسی آنچنان رواجی نداشت، ایشان تأثیرگذار بود و شرایطی را به وجود آورد که هم خود و هم اطرافیاناش تحت تأثیر قرار میگرفتند و کارهای ادبی و ادبیاتی انجام میگرفت.
او اظهار کرد: اولین کتابی که احمد محمود به کوشش خودش به چاپ رساند، مجموعه داستان "مول" بود و پس از آن طولی نکشید که او کتابی به نام "بیهودگی" چاپ کرد و در اختیار من قرار داد و من آن را پخش کردم. البته این کتاب برای بعضیها و نه همگان اهمیت داشت. با این احوال، این کتاب از نظر عمومی آنچنان نگرفت و کتاب بعدی او را انتشارات گوتنبرگ به نام "دریا هنوز آرام است" منتشر کرد.
وی با اشاره به کیلویی بودن فروش کتاب در آن زمان، ادامه داد: با توجه به اینکه کتابخوانی تازه شروع شده و در حال پا گرفتن بود، برای تبلیغ و فروش هرچه بیشتر کتاب، آن را به صورت کیلویی میفروختند و هر کسی یک کیلو کتاب میخرید، کتاب "دریا هنوز آرام است" نوشته احمد محمود را به عنوان جایزه به او میدادند.
صاحب قدیمیترین کتابفروشی در اهواز یادآور شد: تا زمانی که احمد محمود در اهواز بود، بیشتر برای نویسنده شدن تلاش و تکاپو میکرد و در کنار آن برای امرار معاش کار میکرد و کارهای جنبی داشت.
یار دیرینه احمد محمود گفت: احمد محمود آدم توداری بود و با کسی آنچنان سر صحبت را باز نمیکرد؛ مگر اینکه او را از نزدیک میشناخت. وقتی کار نویسندگی او با شناخت بیشتری مواجه شد، به تهران رفت. آنجا کار خود را با مطبوعات شروع کرد و بیشتر شناخته شد تا به جایی رسید که کتاب "همسایهها" را منتشر کرد.
بوستان در ادامه اظهار کرد: خوشبختانه احمد محمود در حال حاضر شخصیت شناختهشدهای است که تعریف کردن ایشان از زبان من نمیتواند آنچنان چشمگیر باشد. تا آن اواخر، که خدا روح ایشان را شاد کند، دوستی خود را با ما ترک نکرد و ما هم تا بود، سراغ او میرفتیم و با هم سر و کار داشتیم.
او سپس درباره دغدغه احمد محمود، بیان کرد: هر کسی برای خود عوالمی دارد که درد آنها را خود او بیشتر میداند و من نمیتوانم در این زمینه تعریف بیشتری ارائه بدهم. او آنقدر بزرگ بود که همیشه ما را با اسم کوچک اسم میآورد و من هم همیشه به او "احمد" میگفتم. وقتی از او میپرسیدم که "احمد چطوری؟" در پاسخ میگفت "امروز بهتر از فردا".
بوستان تأکید کرد: دوستی من با احمد محمود بیشتر برای کتاب و به همکاری مطبوعاتیمان مربوط بود. احمد محمود از مشتریهای خوب من بود.
بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
منبع: خبرگزاری دانشجویان ایران - اهواز