همه میدانیم زعیم ما در این زمان غیبت، دست بسته و زندانى است و حق ندارد در میان جمعیت، خود را معرفى کند و نشان دهد. اگر ما او را نمیشناسیم، او همه ما را میشناسد و میداند و میبیند.
انسان نباید خالق را به مخلوق قیاس کند. قانون کلیای داریم که خداوند خوش ندارد و اینکه مورد سخط هم هست که اگر محتاج شدم و گره به کارم افتاد، ابتدا سراغ مخلوقی مثل خودم بروم؛ بلکه عکس آن است، دوست دارد که اول به سراغ او بروی.
ائمۀ طاهرین«سلام الله علیهم» از شک و سهو و غفلت و نسیان و جهل و عجز، عاری هستند. صفت رذیله در آنان راه ندارد. صفت فضیلت به طور تام و اتمّ در آنها موجود است.
قرآن كلام الله است و معناي «كلامُ الله» آن است كه خداوند در حال سخن گفتن با بنده خویش است. از اينرو در محضر قرآن بايد رعايت آداب ظاهري و باطني نمود تا تأثير معنوي آيات آن بر جان و جسم انسان دوچندان گردد و ابهّت كلام حضرت حق در كردار و گفتار و رفتار او مؤثّر واقع شود.
بندهای که قدم در راه نهد و با عزمی جزم مسیر تقرّب به درگاه الهی را بپیماید، به مقامی میرسد که خدای سبحان او را به نزد خودش دعوت میکند و او را در بهشت موعود که با بهشت معمولی تفاوت دارد و مخصوص خود خداوند است، منزل میدهد
صبر از نظر علمای اخلاق «أمالفضایل» است؛ یعنی همه فضیلتها از این صفت سرچشمه میگیرد. اگر کسی ملکه صبر و استقامت در زندگی داشته باشد، عاقبت به خیر میشود و سقوط نمیکند. و برعکس یک آدم بیصبر، بالاخره در زندگی سقوط میکند و سقوطش هم عجیب است.
از جمله چیزهایی که باید در انسان کامل بشود، ایمان به غیب است و خداوند متعال وعده داده که من این مددهای غیبی را شامل شما میکنم؛ حال انسان باید زمینههایی را برای خود فراهم آورد و آنگاه از فیاض عالم بخواهد که: «دست مرا بگیر»؛ تا مددهای غیبی که نردبان ترقی و کمال نفس است، شامل حال انسان بشود.
ایمان از راههای مختلفی برای انسان حاصل میشود که اولین منشأ پیدایش آن، فطرت است. خداوند انسان را طوری آفریده که توجه به خدا را به همراه دارد؛ «فطرت الله التی فطرالناس علیها»؛ که این ایمان، فطری است که در نهاد همه انسانها به ودیعه نهاده شده است.
خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «اوصاف الاشراف» در مورد یقین اینطور فرمودند که: «یقین اعتقاد جازم و ثابتی است که زوالش ممکن نیست و آن مرکب از دو علم است، علم به مطلب و علم به اینکه خلاف آن محال است».
خداوند متعال چندین مرتبه در قرآن کریم اعلام فرموده است که من بندههای خودم را دوست دارم و مؤمنین هم مرا دوست دارند. از اینرو اگر خداوند دوستمان نداشت این همه نعمت و مهلت در معصیت به ما نمیداد!
امام امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در وصیت خود به فرزندشان امام حسن مجتبی علیهالسلام میفرمایند: «خیر ما ألقی فیالقلب الیقین»؛ (منلایحضرهالفقیه/4/291) قلب انسان مانند زمینی است که برای شکوفایی نیاز به بذر دارد و امام علیهالسلام ضمن این فرمایش، بهترین بذر را یقین معرفی کردهاند؛ چراکه آنقدر آثار ارزندهای بر یقین مترتب میشود که جداً بهتآور است.
مباحث اخلاقی و هر دانشی که انسان میآموزد، مسئولیتآور است. این علوم، مانند باری هستند که بر دوش گذاشته میشوند. انسان باید اینبار را به منزل برساند و در جای لازم آنرا استفاده کند.
نماز صحیح، نمازی است که مقدمات و مقارنات آن مطابق دستورهای اسلام انجام شود؛ در مقابل این نماز، نماز باطل قرار دارد. نماز صحیح، دارای مراتب و اقسامی است: «نماز عوام»، «نماز خواص» و «نماز اخصالخواص». در ذیل بهطور مختصر، به شرح آنها پرداخته میشود؛
خشم، حالتی است در انسان که در برخورد با ناملایمات ظاهر میشود. وقتی دشمن و مانعی سر راه انسان قرار گرفت انسان تهییج میشود که با آن مانع و ناملایمی گلاویز شود و اگر دسترسی نداشت سعی میکند در آینده انتقام بگیرد.
در عالم خلقت خداوند برای رساندن فیض خود به مخلوقات، صاحبان عصمت و ائمه معصومین علیهمالسلام را قرار داده و لذا اگر چیزی خواستی بگیری، باید بهواسطه ولایت بگیری.
دانشمندان علت را از جهتی به علت محدثه و علت مبقیه تقسیم کردهاند؛ یعنی هر شیء که بخواهد موجود بشود و بماند باید علت محدثه و علت مبقیه داشته باشد، اسلام هم اینطور است. علت محدثهاش وجود نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم هستند که باعث حدوث و ایجاد آن شدند، اما علت مبقیه اسلام که باعث بقاء و تداوم آن گردید، نهضت حسینبن علی علیهالسلام بود.