کیفیت بدن مادی در قیامت
امام خمینی در باره کیفیت بدن مادی در قیامت میفرماید: «سیر تدریجی و طبیعی بدن انسان در طبیعت آغاز میشود و ادامه مییابد تا این که بدن طبیعی به بدن برزخی تبدیل گردد و این امر طبق حرکت جوهری صورت میگیرد. اگر کسی چشم بصیر داشته باشد، این دو حالت را مجزا و متباین با یکدیگر نمیبیند، بلکه جسم طبیعی را مرتبه ضعیف تر و جسم برزخی را مرتبه قوی تر یک حقیقت میداند. ضعیف شدن و نقصان در جسم طبیعی که به تدریج رخ میدهد، در واقع تکامل تدریجی و تبدیل جسم طبیعی به جسم برزخی است. این تبدیل به صورت قهری انجام میشود و هم اکنون نیز جسم ما در حال تبدیل به جسم برزخی است.
این که در عالم خواب غذا میخوری، راه میروی، لذت و درد را درک میکنی، فقط به خاطر سعه ی وجودی نیست، بلکه در واقع، همه این کارها توسط جسم برزخی تو شکل میگیرد. پس همین جسم است که بعد از مرگ بدون تغییر شخصیت ما به جسم برزخی تبدیل میشود و جسم طبیعی مانند غلافی است که رها میگردد.
همان طور که عالم دارای سه مرتبه ی مادیات (شهادت؛ خیال (برزخ) و عقل است، نفس نیز سه مرتبه شهادت، برزخ و عقل دارد. بنابراین چنین نیست که در مرتبه شهادت، سمع و بصر و لذت و تغذیه باشد، ولی در مرتبه ی برزخ نباشد. زیرا در این صورت، مرتبه ی بالاتر فاقد کمالات مرتبه پائین تر خواهد بود و رتبه ی وجودی و کمالی اش کمتر از مراتب پائین تر خواهد شد، پس همه کمالات مرتبه پائین، در عوالم بالاتر هست.
بر اساس همین قاعده، سمع و بصر و همه کمالات وجودی مراتب پائین تر، در عالم عقل (قیامت) به نحو رفیع تر و کامل تر تحقق دارد. در آن جا حقیقتی هست که کار دست را انجام میدهد، فعلِ پا را انجام میدهد و ... پس همه اعضا آن جا هستند، اما نه به نحو کثرت و جداگانه، بلکه به نحو وحدت و به شکلِ سمع عقلانی، بصر عقلانی و حس عقلانی. اما در این عالم همه این موارد (سمع و بصر و ...) جداگانه تحقق دارند، و این به سبب ضیق و محدودیت این عالم است، نه این که ذاتیِ سمع و بصر چنین باشد.
مصداق این قضیه در خواب است. بدین معنا که در خواب، انسان میبیند، میشنود، میخورد، میخوابد؛ لذت و رنج میبرد و حتی از ترس بیدار میشود. همه اینها محتاج شروط مادی، مانند نور حسی (برای بدن)، تموّج هوا (برای شنیدن) و ... نیست، زیرا اینها لوازم تحقق سمع و بصر در مرتبه شهادت اند و در مرتبه برزخ (مثلاً در خواب) افعال و اعمال بدون شرایط مادی این دنیایی، به وقوع میپیوندند. در مرتبه عقلانی نیز حقیقت سمع و بصر و ... هست، حتی حقیقت خوردن و ... هم هست، اما بدون لوازم مادی حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) با این که در آن مقام، از مرتبه طبیعت فراتر رفته بود، با جبرئیل این تکلم میکرد، و لذا با حقیقت تکلم و سمع، تکلم را استماع میکرد. با ایشان میفرمود: «أبیت عند ربی یطعمنی و یسقینی» نزد پروردگارم شب را به صبح میرسانم او مرا طعام میدهد و سیراب میکند.(1)
منظور از بیتوته، حقیقت بیتوته است و اطعام نیز حقیقتِ اطعام است نه اطعام طبیعی شهوانی.
پس در عالم برزخ و عالم قیامت، اصل جسمیت هست و هر چه خارج از جسمیتِ جسم و زاید بر آن باشد (که عبارت از داشتن ماده)، در آن جا وجود ندارد. لازمه وجود طبیعی داشتن، ماده است و چون عالم طبیعت، نشئه نقص است، امکان ندارد که حقیقت جسمیت بدن ماده در آن یافت شود. بنابراین انسان در عوالم مافوق، همه ی کمالات عالم طبیعت، از جمله جسمیت سمع، بصر، تغذیه و ... را داراست و چون اصل جسم هست، احتیاج به مکان [البته نه مکان مادی] نیز هست و لذاست که صحبت از قصر و باغ و ... نیز به میان میآید، اما همه اینها بدون «ماده» (به معنای دقیق فلسفی، نه به معنای فیزیکی) است.
پی نوشت:
1- محمدبن اسماعیل نجاری، صحیح بخاری، ج 6، ص 2661.
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منبع:
امام خمینی، معاد، ص 89-74.