عواقب شوم کفران نعمت
کفران نعمت منجر به زوال نعمتها میشود؛ زیرا خداوند حكیم است نه بىحساب چیزى به كسى میبخشد و نه بىجهت چیزى را از كسى میگیرد اما آنها كه ناسپاسى میكنند با زبان حال میگویند ما لایق این نعمت نیستیم و حكمت خداوند ایجاب میكند كه این نعمت را از آنها بگیرد و آنها كه شكر نعمت را بجا میآورند در واقع میگویند ما لایق و شایسته ایم، نعمت را بر ما افزون کن.
كفران نعمت و ناشكری چیست؟
كفران نعمت چند گونه است كه یكی از موارد آن، گناه كردن با نعمت است:
و َقَالَ علیه السلام: مَنِ اسْتَعَانَ بِالنِّعْمَةِ عَلَی الْمَعْصِیَةِ فَهُوَ الْكَفُورُ.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: كسی كه با نعمت خدا گناه می كند، كفران نعمت و ناسپاسی می كند. (مستدرك الوسائل ج11 ص353)
در روایت دیگر، ضمن تاكید بر اهمیت شاكر بودن و تحسین آن و مذمت شدید ناسپاسی، به بیان شكر و نا شكری عملی می پردازد:
عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ أَحَبُّ النَّاسِ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ الْعَامِلُ فِیمَا أَنْعَمَ بِهِ عَلَیْهِ بِالشُّكْرِ و َأَبْغَضُهُمْ إِلَیْهِ الْعَامِلُ فِی نِعَمِهِ بِالْكُفْرِ.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: محبوب ترین مردم نزد خداوند، بندگان شاكری هستند كه با استفاده درست و خداپسندانه از نعمت های خدا، شكر آن را به جا می آورند، و مبغوض ترین مردم نزد خدا، مردمی هستند كه با استفاده نامشروع از نعمت های خدا، كفران نعمت و ناسپاسی می كنند. (مستدرك الوسائل ج11 ص353)
ناچیز شمردن نعمت ها:
یكی دیگر ازموارد ناشكری، به حساب نیاوردن نعمت های ارزشمند خداوند است كه در اختیار ما قرار داده و ادعا كردن این كه خدا به من نعمتی نداده. قرآن كریم برای بیدار كردن ما می فرماید:
«وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللّهِ لا تُحْصُوها.» ؛ و اگر بخواهید كه نعمت های خدا را بشمارید، نمی توانید. (سوره نحل آیه 18)
و اما مناسبت معنای لغوی و اصطلاحی:
مناسبت معنای لغوی و اصطلاحی آن، چنین است كه كسی كه كفران نعمت می كند، با نادیده گرفتن نعمت های فراوان و ارزشمند خداوند، گویا روی آن را می پوشاند و آن را انكار می كند یا حق آن را ادا نمی كند.
عواقب کفران نعمت
ناسپاسى و کفران نعمت آثار سوء گستردهاى از نظر معنوى و مادى در زندگى انسانها دارد که به بیان برخی میپردازیم:
1. عدم معرفت خدا:
ناسپاسى از نعمات خداوند سبب میشود كه انسان از معرفت خدا دور بماند و این بزرگترین خسران و زیان است. بزرگان علم در مورد انگیزه معرفة الله به سراغ این مسأله رفتهاند كه شكر نعمت، نخستین انگیزه شناخت پروردگار است؛ زیرا تشكر و سپاسگزارى از بخشنده نعمت، یك امر وجدانى است؛ انسان هنگامى كه خود را غرق نعمت میبیند و میداند این همه نعمت در درون و برون وجود او است و اینها از خود او نیست به فكر تشكر از بخشنده نعمت میافتد و همین امر راه خداشناسى را براى او هموار میسازد ولى ناسپاسان نه اعتنائى به نعمت دارند و نه بخشنده نعمت و لذا از معرفة الله نیز محروم میشوند.[1]
2.عدم تشکر از مخلوق:
ناسپاسى در برابر نعمتهاى خالق سبب میشود كه انسان در برابر مخلوق نیز ناسپاس میشود، نه تنها ارزشى براى محبتها وخدمات بىشائبه دیگران قائل نشود، بلكه خود را طلبكار آنان بداند و این صفت سبب تنفر و بیزارى مردم از چنین افرادی میشود و به این ترتیب ناسپاسان گرفتار انزواى اجتماعى و نداشتن یار و یاور، در برابر مشكلات زندگى خواهند شد.[2]
3. زوال نعمت:
کفران نعمت منجر به زوال نعمتها میشود؛ زیرا خداوند حكیم است نه بىحساب چیزى به كسى میبخشد و نه بىجهت چیزى را از كسى میگیرد اما آنها كه ناسپاسى میكنند با زبان حال میگویند ما لایق این نعمت نیستیم و حكمت خداوند ایجاب میكند كه این نعمت را از آنها بگیرد و آنها كه شكر نعمت را بجا میآورند در واقع میگویند ما لایق و شایسته ایم، نعمت را بر ما افزون کن.
امام صادق(علیه السلام) در اینباره میفرمایند: اگر سپاسگزاری کنی نعمتها پایدار است و اگر کفران ورزی، دیری نمیپاید.[3]
4. مجازات زودرس:
کفران نعمت یکی از صفات مهلکهای است که مجازاتش خیلی زود در همین دنیا نیز گریبان انسان را میگیرد. امام رضا(ع) در اینباره میفرمایند: سریعترین مجازاتها، مجازات کفران نعمت است.[4]
5. عدم احساس خوشبختی:
کسانی که نعمتهای ارزشمند و بیشمار خداوند را نمیبینند و آن را انکار میکنند و همیشه نق میزند که خدا به ما چیزی نداده و یا کسانی که از نعمتهای خدا در راه گناه استفاده میکنند، هیچوقت در دنیا احساس خوشبختی و رضایت نمیکنند و پیوسته احساس کمبود و خلأ میکنند.
6. سلب آرامش:
یکی از عواقب کفران نعمت، سلب آرام از زندگی آدمی است. خداوند در آیات 15تا 17 سوره سبأ به این علل و عوامل اشاره میكند و از مردم میخواهد كه با بهرهگیری درست از نعمتها و شكر و سپاس آن زمینه های بقاء و استمرار آسایش را فراهم آورند.[5]
راه درمان
1. کسب معرفت نسبت به انواع نعمتها:
نخستین راه تحصیل شکرگزاری، کسب معرفت و تفکر در انواع نعمتهای ظاهری و باطنی خداوند است؛ چرا که توجه و تفکر در این نعمات، ریشههای ناسپاسی را در انسان میسوزاند و روح شکرگزاری را در انسان تقویت میکند.[6]
2. توجه به زندگی افراد پایینتر:
یکی دیگر از راههای مؤثر در درمان ناسپاسی توجه به زندگی افرادی است که در سطح پایینتری قرار دارند و از نعمات کمتری برخوردار هستند.
انسان هر قدر در زندگی افراد کم بضاعت بنگرد، روح شکرگزاری در او تقویت میشود؛ چرا که خود را در جایگاه او تصور میکند و ازاینکه زندگی مانند او ندارد، خدا را شکر میکند. اما بر عکس، هر چه به زندگی انسانهای بالاتر بنگرد وسوسههای شیطانی او را به ناسپاسی و ناشکری دعوت میکنند.
3. توجه به اهمیت شکرگزاری:
توجه به آیات و روایاتی که در باب شکرگزاری وارد شده است، انسان را به کسب این صفت و بهرهمندی از عواقب آن ترغیب میکند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در اینباره میفرمایند: کسی که چیزی بخورد و شکر کند، اجر او مثل کسی است که برای خدا روزه گیرد و کسی که بدن او صحیح باشد و شکر نماید، اجر او مثل اجر مریضی است که صبر کند و اجر غنی شاکر، مثل اجر فقیر قانع است.[7]
4. توجه به بلای نازل شده:
انسان باید به این مسأله بیاندیشد كه هر مصیبت و بلایى از بلاهاى دنیا که بر او فرود آید بدتر از آن هم تصور میشود، لذا باید شكر كند كه گرفتار بدتر از آن نشود.
نقل شده است كسى به یكى از بزرگان شكایت برد و گفت: دزد به خانه من آمده و همه چیز را با خود برده است، به او گفت: برو شكر خدا كن كه اگر به جاى آن دزد شیطان به خانه تو میآمد و ایمان تو را میبرد چه میكردى؟[8]
پی نوشت ها:
[1] - مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ج3، ص62
[2] - همان
[3] - کلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق؛ پیشین، ج2، ص77
[4] - حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه، بیروت-لبنان، احیاء تراث عربی، 1370 ، ج16، ص312
[5] - سبأ / 15- 17
[6] - نراقی، احمد؛ معراج السعاده، قم، موسسه فرهنگی انتشاراتی طوبای محبت، چاپ اول، 1385 ، ص680
[7] - همان، ص675
[8] - فیض کاشانی، محسن؛ المحجه البیضاء فی تهذیب الحیاء، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به حوزه علمیه قم ، ج7، ص227
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع: سایت اهل البیت
پژوهشکده باقر العلوم