عیادت 4 گروه فراموش نشود
در مـكـتب انسانساز اسلام، عیادت مریض و دیدار او از اهمیت و ارزش ویژهای برخوردار است؛ زیرا ایـن رفـتـار نـیـک، مشمول رضـایـت خـداوند است و نقش بسزایی در تحكیم روابط انسانی و صمیمیت و اخوت، ایفا میكند.
بـه هـمـیـن دلیـل، رسـول خـدا (صبس الله علیه و آله) در تـفـسـیر آیه «فَاِذا قُضِیَتِ الصَّلوةُ فـَانـْتـَشـِرُوا فـِی الاَْرْضِ»،(1) عـیـادت مـریض را در كنار دیگر رفتارهای ارزشمند اخلاقی، ذكر كرده، میفرماید: «مـنـظـور آیه [از پراكنده شدن در زمین] طلب كارهای دنیوی نیست؛ بلكه منظور، عیادت مریض ، تشییع جنازه و دیدار برادر دینی در راه خداست.»(2)
آن بزرگوار با تبیین جـایـگـاه عیادت در پـیـشـگـاه خـداوند متعال فرموده است: «یُعَیِّرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَبْداً مِنْ عِبَادِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَیَقُولُ عَبْدِی مَا مَنَعَكَ إِذَا مَرِضْتُ أَنْ تَعُودَنِی فَیَقُولُ سُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ أَنْتَ رَبُّ الْعِبَادِ لَا تَأْلَمُ وَ لَا تَمْرَضُ فَیَقُولُ مَرِضَ أَخُوكَ الْمُؤْمِنُ فَلَمْ تَعُدْهُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ عُدْتَهُ لَوَجَدْتَنِی عِنْدَهُ ثُمَّ لَتَكَفَّلْتُ بِحَوَائِجِكَ فَقَضَیْتُهَا لَكَ وَ ذَلِكَ مِنْ كَرَامَةِ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ وَ أَنَا الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ؛(3) خداوند متعال در روز قیامت بندهاى از بندگان خود را سرزنش و ملامت میفرماید. آن گاه [خطاب به او] میفرماید: ای بنده من! چه چیز مانع شد هنگامی كه مریض بودم به عیادت من نیایی؟ او میگوید: منزهی تو و تو پروردگار بندگان هستی، ناراحتی به تو اصابت نمیكند و مریض نمیشوی. خدای عزّوجلّ میفرماید: برادر مؤمن تو بیمار شده بود و تو او را عیادت نكردی. به عزت و جلالم قسم! اگر او را عیادت كرده بودی من را در آنجا مییافتی؛ سپس من متكفل خواستههایت میشدم و آنها را برایت برآورده میكردم. و این به سبب كرامت بنده مؤمنم است و من رحمان و بخشایشگر هستم.»
امـیـر مـؤمـنـان(علیه السلام)اهـمـیـت عـیـادت مـریـض را در مقایسه با دیـگـر اعمال نیك یادآور شده، میفرماید: «مِنْ أَحْسَنِ الْحَسَنَاتِ عِیَادَةُ الْمَرِیضِ؛(4) از جمله نیكوترین اعمال حسنه، عیادت مریض است.»
در سیره رسول خدا(ص) میبینیم كه آن حضرت، همواره از بیماران عیادت میکرد(5) و مهمتر آنكه دیگران را نیز به این امر سفارش میفرمود. امام صادق (علیه السلام )میفرمود: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) أَمَرَهُمْ بِسَبْعٍ وَ نَهَاهُمْ عَنْ سَبْعٍ أَمَرَهُمْ بِعِیَادَةِ الْمَرْضَى؛(6) رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مردم را بر انجام هفت چیز دستور داده و از انجام هفت چیز نهى فرموده است:[اوّل اینكه] مردم را امر به عیادت بیماران نمود.»
چو مسلم ز مسلم عیادت كند از این ره خدا را عبادت كند
به جنّت زند گام تا بازگشت كه با مؤمنى یار و دمساز گشت
از میان تمامی دستورهای اولیای دین بر عیادت و دیدار از بیماران، بر عیادت چند بیمار بیشتر تأکید شده است:
اول: عیادت مؤمن
دین اسلام، احترام ویژهای برای انسان مؤمن قائل شده است. این احترام تا بدانجا است كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «الْمُؤْمِنُ حَرَامٌ كُلُّهُ عِرْضُهُ وَ مَالُهُ وَ دَمُه؛(6) همه چیز مؤمن [همچون] عرض و مال و خون او محترم است.»
از منظر دین دشنام به مؤمن، باعث فاسق شدن و جنگ كردن با او سبب كفر و غیبت او گناهی بزرگ و حرمت مال او همانند حرمت خون او معرفی شده است. (8) در این میان، عیادت او در بستر بیماری، تأکیدی بر تكریم و پاسداشت مقام اوست. به همین علت، اولیای دین، بر عیادت بیمار مؤمن، تأکید فراوانی کردهاند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در بیان یكی از هفت حق واجب انسان مؤمن بر دیگران میفرماید: «... وَ أَنْ یَعُودَهُ فِی مَرَضِهِ ...؛ (9) هر گاه بیمار شد از او عیادت کند.»
دوم: عیادت همسایه
یكی از دستورهای قرآن كریم و همچنین از حقوق واجب هر مسلمان، رعایت حقوق همسایه است. به سبب چنین اهمیتی است كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «مَا زَالَ [جَبْرَئِیلُ ] یُوصِینِی بِالْجَارِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَیُوَرِّثُه؛(10) جبرئیل درباره همسایه، آن قدر به من سفارش میكرد كه پنداشتم همسایه ارث میبرد.» در اهمیت همسایه همین بس كه قرآن كریم، این كتاب جاوید و ماندگار الهی در كنار دستور به پرستش الهی و احسان به پدر و مادر، بستگان و خویشاوندان، به نیكی در حق همسایگان توصیه کرده است. (11) مهمتر آنكه در قرآن كریم، علاوه بر ذكر همسایگان نزدیک، به حق همسایگان دور نیز تصریح كرده است. (12)
درباره حق و حقوق همسایه، سفارشهای بسیاری از معصومان رسیده است كه یكی از آنها عیادت همسایة بیمار است؛ چنان كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) میفرمود: «أَ تَدْرُونَ مَا حَقُّ الْجَارِ قَالُوا لَا قَالَ إِنِ اسْتَغَاثَكَ أَغَثْتَهُ وَ إِنِ اسْتَقْرَضَكَ أَقْرَضْتَهُ وَ إِنِ افْتَقَرَ عُدْتَ عَلَیْهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِیبَةٌ عَزَّیْتَهُ وَ إِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ هَنَّأْتَهُ وَ إِنْ مَرِضَ عُدْتَهُ وَ إِنْ مَاتَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ؛(13)؛ آیا مىدانید حق همسایه چه اندازه است؟ گفتند: نمىدانیم. فرمود: اگر از تو كمک خواهد، كمكش كنی و اگر از تو قرض بخواهد، به او قرض دهی و اگر نیازمند شود، نیازش را برطرف كنی و اگر مصیبتی به او برسد، تسلیتش گویی و اگر خیری به او رسد، تهنیتش گویی و اگر مریض شد، به عیادش روی، و اگر از دنیا رفت، جنازهاش را تشییع كنی.»
سوم: عیادت سادات
در سیره پیشوایان ما، احترام و مقام خاصی برای بنیهاشم (سادات) و فرزندان با تقواى پیامبر(صلی الله علیه و آله) ذكر شده است كه این احترام، نوعی تكریم به شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله) است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره عیادت از سادات میفرماید:«عِیَادَةُ بَنِی هَاشِمٍ فَرِیضَةٌ وَ زِیَارَتُهُمْ سُنَّةٌ؛(15) عیادت بنىهاشم (سادات) واجب و زیارت آنان سنت است.»
چهارم: عیادت فقیران
یكی از مسائلی كه مشمول عنایت ویژه اسلام شده است، رسیدگی به وضع فقیران و مسکینان است. اسلام عزیز، مردمان را به همنشینى و مصاحبت با ایشان فراخوانده است، تا از این راه، شالودهاى اساسى براى برانداختن فقر و زدودن آثار منفى و بد آن، و اقدامى جدّى براى یارى خانوادههاى نیازمند پى ریزى كرده باشد. و همه اینها مستلزم آگاه شدن از واقعیّت زندگى آنان از نزدیك، و لمس كردن آثار ناكامى، گرسنگى و نیازمندیهاى گوناگون این خانوارها است که به قول معروف «شنیدن كى بود مانند دیدن؟»
از این رهگذر، یكی از مواردی كه اسلام بر مصاحبت با فقرا تصریح میکند، عیادت آنان، هنگام بیماری است؛ چرا كه عیادت، صمیمیترین و دوستانهترین ارتباط را میان مؤمنان ایجاد میکند. رسول خدا(ص) در سفارش خود به ابوذر فرمود: «جَالِسِ الْمَسَاكِینَ وَ عُدْهُمْ إِذَا مَرِضُوا وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِذَا مَاتُوا وَ اجْعَلْ ذَلِكَ مَخْلَصاً؛(16) ای ابوذر! همنشین مساكین باش و هرگاه بیمار شدند به عیادتشان برو و هنگامیكه مردند بر آنان نماز بخوان، و همه این كارها را با اخلاص انجام بده.»
پی نوشت ها :
(1) «و هنگامى كه نماز پایان گرفت [شما آزادید] در زمین پراكنده شوید»: جمعه/10.
(2) مجمع البیان فى تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسى، ناصر خسرو، تهران،1372 ش، ج 10، ص435.
(3) امالی، شیخ طوسى، دارالثقافة، قم، 1414 ق، ص 629.
(4) مستدركالوسائل، میرزا حسین نورى، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ج2، ص 77.
(5) مكارم الاخلاق، حسن بن فضل طبرسى، شریف رضى، قم، چاپ چهارم، 1412 ق، ص15.
(6) وسائلالشیعه، حر عاملى، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، 1409ق، ج 12،ص 213.
(7) مستدركالوسائل، ج 9 ،ص 136.
(8) منلایحضره الفقیه، شیخ صدوق، جامعه مدرسین، قم، 1413 ق، ج 3، ص 69.
(9) همان، ج 4، ص 398.
(10) همان، ج 1 ،ص 52.
(11) نساء / 36.
(12) همان.
(13) مسكنالفؤاد ، شهید ثانى، كتابخانه بصیرتى، قم، ص 114.
(14) مستدركالوسائل ،ج2 ،ص77.
(15) همان ،ص 79.
(16) دعوات، قطب الدین راوندى، مدرسه امام مهدى(ص)، قم، چاپ اول، 1407 ق، ص224.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع : سایت ذی طوی (سایت جامع تبلیغ)