تبیان، دستیار زندگی
در برخی فرهنگ‌ها به ویژه فرهنگ اسلامی و ایرانی زیبایی از صفات خداوند است. صفات خداوند وقتی مطلق می‌شوند ذات وجود او می‌شوند و ذات وجود او زیباست. هر چیزی که به شما لذت می‌دهد پرتوی از ذات خدا در آن هست بنابراین شناخت زیبایی بسیار مهم است. شکل‌های متنوع، ر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زیبایی شناسی در هنر ایرانی


در برخی فرهنگ‌ها به ویژه فرهنگ اسلامی و ایرانی زیبایی از صفات خداوند است. صفات خداوند وقتی مطلق می‌شوند ذات وجود او می‌شوند و ذات وجود او زیباست. هر چیزی که به شما لذت می‌دهد پرتوی از ذات خدا در آن هست بنابراین شناخت زیبایی بسیار مهم است. شکل‌های متنوع، روشنایی، سادگی احساس زیبایی می‌دهند برای اینکه بهتر زندگی کنیم. بشر هنر را برای بهبود زندگی ساخت و در این تکامل بشر هنر هم تکامل یافت.


زیبایی شناسی در هنر ایرانی

بزرگ‌ترین پشتوانه هر انسانی فرهنگ اوست.  به همین واسطه، ادراک زیبایی برای یکی که در شمال ایران زندگی می‌کند با آنکه در جنوب است متفاوت است. در عین اینکه این هنر شاکله‌هایی دارد که کیفیت هنر ایرانی را مشحص می‌کند. در هر کجای جهان که از هنر اسلامی صحبت می‌شود بلافاصله در عناصر زیباشناسانه ایرانی انگشت گذاشته می‌شود درست است که در همه جای جهان اسلام هنر اسلامی از هنر اقوام گوناگون بهره گرفته است، ولی پایه‌هایی دارد که ایرانی است. شبستان‌ها در مساجد یک ابداع ساسانی بود. از غرفه‌های اینچنینی بود که رومی‌ها از روی آن باسیلیکا را ساختند تقلید کرده و بعدها در اسلام پایه‌ی ساخت مساجد می‌شود. چهارطاق‌های ساسانی و اشکانی که کاخ‌ها و آتشکده‌ها را می‌ساخته‌اند بعدها پایه‌ی ساخت مساجد قرار می‌گیرد.

در رنگ، در شکل و در طراحی به قول پوپ «ایرانی‌ها کوله‌بار هنر و دانش را به دوش افکنده و به تمام کشورهای اسلامی بردند» و این تا بدانجا گسترش می‌یابد که در هنر کارولنزی اروپا کلیساها سه ورودی طاقدار پیدا می‌کند و در اروپا فراگیر می‌شود در دوره‌ی هنری بعد. زیرا اصول زیبایی‌‌شناسی آنها هستند که بر پایه‌ی درستی ابداع شده‌اند. به صرف آنکه یک ایرانی یک اثر هنری ابداع کند یا یک مسلمان یک اثر هنری ابداع کند نه می‌توان آن را هنر ایرانی نامید و نه هنر اسلامی.

برخی از برداشت‌های غلط اتفاقاً از پژوهشگران و مستشرقین می‌آید. این نوع نظریات از جانب کسانی است که زیبایی‌شناسی هنر ایرانی را نشناخته‌اند. حدسیات خود را غالب کرده‌اند و نسل تحصیل‌کرده‌ی ما نیز که خودش در این زمینه سندی نداشته و مطالعاتی نکرده عین ترجمه‌های آنها را به نسل جوان ما حقنه کردند. برای همه اعصار.

تیتوس بورکهارت که پس از مطالعه در هنر اسلامی مسلمان و شیعه شده و اسمش را هم عوض کرد، در کتاب هنر اسلامی می‌نویسد که: هنر اسلامی نگارگری ایران ریشه در هنر غرب یا نگارگری عربی ندارد، ریشه در عرفان شیعه‌ی ایرانی دارد. کسی که می‌خواهد نگارگری ایرانی را بشناسد، باید عرفان ایرانی را هم بشناسد؛ باید بداند که ملاصدرا چه می‌گوید؛ بداند که شیخ اشراق چه گفته است...

آن کسی که ادعا می‌کند هنرمندان ایرانی پرسپکتیو را نمی‌شناخته‌اند، یک ابله به تمام معناست. دلیل می‌آورم برایتان زیرا پرسپکتیو یک ابداع قرن چهاردهم گوتیک است در فرانسه و از فرانسه شیوع پیدا می‌کند در رنسانس و در رنسانس نقطه‌های گریزش مشخص شده و جنبه هندسی و ریاضی پیدا می‌کند؛ اما پیش از آن در هنر ایرانی بوده، نه بدین صورت؛ به صورت محورسنجی که اکنون تنها در معماری و معماری داخلی استفاده می‌شود، یعنی تمام فضاها را در یکی مکعبی که اضلاعش باز می‌شود تصویر می‌کنند.

هنر اسلامی نگارگری ایران ریشه در هنر غرب یا نگارگری عربی ندارد، ریشه در عرفان شیعه‌ی ایرانی دارد. کسی که می‌خواهد نگارگری ایرانی را بشناسد، باید عرفان ایرانی را هم بشناسد؛ باید بداند که ملاصدرا چه می‌گوید؛ بداند که شیخ اشراق چه گفته است...

همین کاری که بهزاد در فرار یوسف از زلیخا کرده درون ساختمان را می‌بیند، بیرون ساختمان را می‌بیند، کنارش را می‌بیند، سقفش را هم می‌بیند و همه را با هم می‌بیند. توی اتاق را هم دارید می‌بیند؛ آدم‌های پشت تپه و کوه را هم می‌بینید. به وسیله‌ی نقاشان مانوی و مهری این شیوه وارد اروپا می‌شود. در دهه‌ی هشتم و نهم مسلمانانی که در زمان شارلمانی به فرانسه می‌رود و در زمان کارولتزی می‌بینیم که همین اکسیومتری وجود دارد و در سایر هنرهای دیگرمان و وقتی هنرمندی در عمق فضا قرینه‌سازی می‌کند، نمی‌تواند اصول ساده پرسپکتیو را نداند، اما در یک جهت کمال دیگر می‌خواهد. در عین حالی که همت را نشان می‌دهد، حجم و فضا و کعبی بودن فضا را نشان دهد. ادراک شرقی از فضا مکعبی است، خانه‌ی کعبه را به شکل مکعب ساخته‌اند. قرآن در سوره‌ی مرسلات، سایه‌های بهشتی را به صورت مکعب تصویر می‌کند. برای دروغگویان و کفار. «انطلقوا الی ظل ذی ثلاث شعب.» بروید به سوی سایه‌هایی که در سه جهت فضا گسترده شده «لا ذلیل و لا یلقی من اللهب» بروید در قرآن بخوانید. نه اینکه ایرانی‌ها نمی‌دانسته‌اند. بروید طاق بستان نقش‌های برجسته شکار در طاق بستان بر اساس تجزیه مکعب ساخته شده بخشی از نقش برجسته‌ی شکار در طاق بستان از بالا دیده شده. بخشی از نقش برجسته از پهلو دیده شده و بخشی از آن از روبه‌رو دیده شده یعنی تمام مکعب فضا را شما حس می‌کنید.

زیبایی شناسی در هنر ایرانی

اما از همان جا بیاییم جلو. در همین نقش برجسته تمام اجزایی که در آن فضا می‌شد حدس زد گیاهان، ماهی‌ها، چوب‌ها، حشرات، آب همه به دقت کار شده‌اند بدون اینکه در ترکیب‌بندی اثر دخالت کنند اما مجموعه‌ی این جزئیات زیر ساخته شده هستند که شکل‌ها و فرم‌های کلی اثر نهایی و ترکیب‌بندی نهایی را پایه می‌نهند با این دید شما سر در مسجد جامع یزد، کاشی‌کاری مسجد شیخ لطف الله اصفهانی را ببینید با این مقرنس‌های دیوان‌ها را ببینید. این مجموعه‌ی ذرات و جزئیات که فرم‌های اصلی را به وجود می‌آورند ترکیب‌بندی را می‌سازند و ما این زیبایی‌شناسی را که ابداع‌شان از ایران بوده و به هند و از هند به چین رفته و به مغولستان و ژاپن و بیزانس و اروپا رفته زیبایی‌شناسی اتمیسم یا ذره‌گرایی می‌نامیم. ابداع اتمیسم را به هنر ایرانی نسبت می‌دهند. مجموعه‌ی برگ‌هایی که نور را می‌گیرند و مجموعه برگ‌هایی که در سایه هستند کلیت درخت را می‌سازند وقتی یک درخت ارغوان وسط چهار تا درخت و شما را شیفته می‌کنند. سبز اروپایی‌ها هیچ وقت اینچنین چیزی را نمی‌پذیرد می‌گویند که دو رنگ مکمل نمی‌توانند کنار هم بنشینند و باید بین آنها ابتدا یک خط سیاه گذاشت. ذرات ریزی که در آن مجموعه‌ی ارغوانی و یا مجموعه‌ی سبز می‌آیند سبب می‌شوند که ناخوشایندی یک لکه‌ی بزرگ ارغوانی یا سبز از بین برود. در هنر ایرانی و نگارگری ایرانی نور خیلی اهمیت دارد.

«الله نور السموات و الارض» در هنر ایرانی و هنر اسلامی نور نماد رحمت خداست و طبق قرآن بر همه چیز گسترده است. به همین دلیل نور در هنر ایران اسلامی در همه جا یکدست است.

همه رنگ‌ها از یک نور می‌آیند. همه چیز از درون نور فوران می‌کنند. هنرمند ایرانی همه چیز را از آسمان و از بالا می‌دیده است. در هنر باروک همه چیز از پایین دیده می‌شود. از بالا همه‌ی عناصر از یک ارزش برخوردار می‌شوند. بنابراین دید فروشونده، نکته‌ی دیگر تجلیل از رنگ، بزرگداشت رنگ و رنگ ناب است، هنرمند ایرانی از وقتی که رنگ را شناخته آن را در اصالت خودش به کار برده هرگز دو رنگ را با هم ترکیب نکرده است. سعی کرده رنگ‌ها را بشناسد. «سروزیه» استاد هنر بود در فرانسه در اوایل قرن «گوگن» را خدای هنر می‌دانست. نزد گوگن رفت و از او تقاضا کرد که دستورالعملی به او بدهد تا برای شاگردانش نقل کند. گوگن در قوطی سیگار را برداشت و سه رنگ روی آن گذاشت سرخ و زرد و آبی از او پرسید اگر از پنجره هتل بیرون را نگاه کنی چه چیزی می‌بینی؟ گفت زیباترین زردت را به کار ببر. پرسید آن درخت‌ها چه رنگ هستند؟ گفت زیباترین سبزت را به کار ببر و زیباترین آبیت را به کار ببر و آن در قوطی که بعدها طلسم «نبی‌ها» می‌شود و ایرانی‌ها از صدها سال پیش همین دستور را به کار می‌بسته‌اند. این بزرگداشت رنگ یکی دیگر از اصول زیباشناسانه ایرانی است. بیایید زیبا فکر کنید زیبا سخن بگویید و زیبا هم عمل کنید.

بخش هنری تبیان


منبع

تلخیص سخنرانی دکتر آیت الهی در همایش زیباشناسی از منظر کانت در فرهنگسرای دانشجو

متن کامل موجود در سایت ایران مجسمه