چگونه از یاوران خدا باشیم؟
یاری طلبیدن حضرت عیسی و امام حسین علیهما السلام نیز از باب نیاز و احتیاج نیست بلکه برای امتحان مردم و اتمام حجت با آنان و بازگذاردن راه توبه و بازگشت است.
یکی از جملات امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا، جملهی معروف هل من ناصر ینصرنی است. آیا تا به حال با خود اندیشیدهاید که مفهوم حقیقی این جمله چیست و اساساً چرا امام علیه السلام در آن روز این جمله را فرمود؟
در قرآن کریم نیز آیاتی هست که بیانگر یاری طلبیدن حضرت عیسی علیهالسلام از حواریون خود، و یا یاری خواستن خداوند از مؤمنین است. فلسفهی این نصرت طلبیها چیست؟
حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: "خداوند از روی خواری و ناچاری از شما نصرت و یاری نمیخواهد.....او از شما یاری خواسته در حالی که خود عزیز و حکیم است و سپاهیان آسمان و زمین به فرمان او هستند. نصرت خواهی خدا برای آن است که شما را بیازماید و بهترین عامل به نیکیها را مشخص سازد."
با توجه به این حدیث شریف، روشن میگردد که یاری طلبیدن حضرت عیسی و امام حسین علیهما السلام نیز از باب نیاز و احتیاج نیست بلکه برای امتحان مردم و اتمام حجت با آنان و بازگذاردن راه توبه و بازگشت است.
بنابراین برای سربلند بیرون آمدن از این امتحان الهی، که به مؤمنین چنین دستور داده است که: "یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللَّه" (صف/14) باید تمام همت خود را برای انصار الله شدن به کار گیریم. اکنون ببینیم یاری خدا به چه معنا و چگونه است؟
ابعاد مختلف یاری خدا
1- ایمان: اولین قدم برای یاور خدا شدن، پذیرش دعوت انبیا و داشتن ایمان کامل و حقیقی به خدا و رسول است. خدای متعال در سورهی صف در آیات 10 تا 14 میفرماید برای انصار الله شدن باید آن قدر دین خدا را یاری کنید که به این علامت شناخته شوید و بر یاری خود دوام و ثبات داشته باشید. منظور از یاری کردن خدا، یاری پیامبر خدا و در پیشگرفتن راهی است که آدمی را با بصیرت به سوی خدا میکشاند. انصار خدا یعنی انصار رسول خدا در نشر دعوت و اعتلای کلمهی حق باشند و در این راه جهاد کنند و این همان ایمان آوردن به رسول و اطاعت قاطع او در اوامر و نواهی اوست.
2- جهاد: به استناد آیات 4 تا 7 سورهی محمد(صلی الله علیه وآله)، جهاد با کفار محارب، یکی از مصادیق یاری دین خداست و خداوند به یاوران دینش وعدهی نصرت میدهد. یعنی اگر شما دین خدا را یاری کنید، خدا نیز در قلب شما نور ایمان و در روح شما تقوا، در ارادهی شما قدرت و در فکر شما آرامش میافکند.
از سوی دیگر فرشتگان را به یاری شما میفرستد، حوادث را به نفع شما تغییر مسیر میدهد و فعالیتهایتان را پرثمر میسازد. آری یاری خدا جسم و جان و درون و برون را احاطه میکند. اما در میان تمام اشکال یاری کردن، روی مسئلهی ثبات قدم تأکید میکند، چرا که ایستادگی در برابر دشمن مهمترین رمز پیروزی است و برندگان جنگها آنها هستند که ثبات و استقامت بیشتری نشان میدهند.
البته بدیهی است که منظور از جهاد، تنها جهاد نظامی نیست، چنانکه در موارد متعددی از آیات قرآن به این نکته اشاره شده است (جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ) و هرکس با فکر، زبان، عمل و مال و جان خویش دین اسلام را یاری کند، خداوند نیز او را حمایت میکند. 3- پشتیبانی جهاد:
4- هجرت: گاهی انسان در شهر و دیار و محیط زندگی خود قادر به حفظ دین و نصرت آن نیست. اما با هجرت و تحمل سختیهای دوری از وطن و خانه و زندگیاش میتواند به این هدف مهم برسد. آیهی 8 سورهی حشر به تحسین چنین افرادی پرداخته و میفرماید کسانی در ادعای دینداری صادقند که در عین فقر و آوارگی، حامی خدا و رسول باشند. همانگونه که امام حسین و حضرت زینب علیهما السلام نمونهی بارز این ویژگی بودند.
5- اجرای عدالت: در آیهی 25 سورهی حدید میخوانیم: "لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ..... وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ"؛ طبق آیهی شریفه، انبیا برای این آمدهاند که مردم قیام به عدالت نموده و قسط و عدل را در ابعاد مختلف زندگی پیاده نمایند. بنابراین منظور از یاری خدا، قیام به قسط و اجرای عدالت در جامعه است.
6- احیای مساجد و مراکز دینی: از تدبر در آیهی 40 سورهی حج روشن میشود که اگر افراد با ایمان و غیور دست روی دست بگذارند و تماشاچی فعالیتهای ویرانگرانهی دشمن باشند و آنها میدان را خالی ببینند، اثری از مراکز عبادت الهی نخواهند گذارد. چرا که این مکانها جای بیداری و میدان مبارزه و جنگ است.
ویران کردن معابد و مساجد تنها به این نیست که با وسائل تخریب آنها را درهم بکوبند، بلکه ممکن است از طرق غیر مستقیم وارد شوند و آنقدر سرگرمیهای ناسالم فراهم سازند که تودهی مردم را از مساجد منحرف نمایند و به این ترتیب آنها را عملاً به ویرانهای تبدیل کنند.
بنابراین وظیفهی مؤمنین است که به انحاء مختلف، این مراکز را آباد و فعال نموده و سد راه فعالیتهای دشمن گردند. در آیهی 41 نیز راهکار احیای این مراکز را بیان کرده و میفرماید اگر مؤمنین آلات و ادوات لازم یا علم کافی و توان جسمی و فکری داشته باشند، از طریق اقامهی نماز، پرداخت زکات و امر به معروف و نهی از منکر به یاری دین خدا میپردازند.
7- حمایت از رهبر: ویژگی دیگر انصار الله، حمایت از رهبر الهی و یا نایب وی در جامعه است. در آیهی 52 سورهی آلعمران میخوانیم که حضرت عیسی علیه السلام به حواریون خود میگویند: "مَنْ أَنْصارِی إِلَی اللَّه چه کسانی یاوران من در راه خدا میشوند؟" و حواریون در پاسخ میگویند: " نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ؛ ما یاور توایم" یعنی یاری کردن منادیان و رهبران الهی، یاری خداوند است و تجدید بیعت با رهبری، ارزش سیاسی، اجتماعی و دینی دارد.
همچنین خدای تعالی در آیهی 157 سورهی اعراف میفرماید: کسانی که به پیامبر ایمان آورده و او را یاری و پیرویاش کنند رستگارانند، که منظور از پیروی رسول، همان ایمان به رسالت او و در برابر اوامرش تسلیم بودن است. و آن قدر مسئلهی حمایت از رهبر اهمیت دارد که خدای تعالی حتی از انبیائش بر این مطلب پیمان گرفته و میفرماید: "به یاد آر زمانی را که خدا از انبیا پیمان گرفت که هر زمان رسولی آمد که تصدیق کننده دین شما بود، باید به او ایمان آورید و او را یاری کنید." (آل عمران/81)
آری آن کس که میخواهد در زمرهی انصار الله قرارگرفته و رستگار گردد، باید روحیهی تسلیم را در خود نهادینه ساخته و مطیع بی چون و چرای امام و رهبر خود باشد. یاران امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا که توانستند به فیض عظمای شهادت در رکاب امام خود نائل شوند، همگی این ویژگی را داشتند و هرکس میخواهد از یاران منتقم خون خدا (امام زمان علیهالسلام) باشد نیز باید این روحیه و سایر ویژگیهای مذکور را دارا باشد.
به امید آن که بتوانیم جزء یاران حقیقی حضرت صاحب (عج) و انصار الله باشیم.
زهرا قربانی فرد
بخش قرآن تبیان
منابع: تفاسیر المیزان – نمونه – نور