غروب خورشید
به فرموده پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فقدان دانشمندان ضربهای سهمگین بر پیكره امت اسلامی است.
آری: «موت العالم مصیبة لا تجبر و ثلمة لا تسدّ و هو نجم طمس و موت قبیلة ایسر من موت عالم».(1)
مرگ دانشمند مصیبتی جبران ناپذیر و شكافی پر ناشدنی است. وی ستارهای است كه به محاق نشسته و مرگ قبیلهای- بزرگ- آسانتر از فقدان یك دانشمند است.
سرانجام آن رادمرد فخر آفرین در بامداد پنجشنبه بیست و هفتم محرمالحرام سال 1306 هجری قمری- در سن هشتاد و شش سالگی-(2) پس از عمری ارشاد و راهنمایی، تألیف و تدریس و طرد سلطه بیگانگان و نفی حاكمیت مستبدّان، چشم از جهان فروبست و جان به جان آفرین تسلیم نمود.
مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی- كه خود آن روزها نوجوانی سیزده ساله و در تشییع جنازه حاضر بوده است- روز وفات او را اینچنین توصیف مینماید:(3)
«ایران در مرگش یكپارچه به ناله درآمد و مردم- از غم فقدانش- در شیون و فریاد شدند، ازدحام جمعیت در تشییع جنازهاش به حدّی بود كه چشم روزگار مانند آن را ندیده بود.
بازارها و مغازهها تعطیل شده و پیكر پاكش بر روی دوش مردم- همراه با اشك و آه و حسرت- به مسافت یك فرسنگ از تهران به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی تشییع شده و در مسجد عتیق بینالحرمین(4)»- بین حرم عبدالعظیم و حرم حضرت حمزهبن موسی- دفن شد و مردم مدت بسیاری در شهرهای ایران و عراق به سوگواری پرداختند و شاعران در عزایش مرثیهها سرودند».(5)
جنازه ایشان را چهار روز نگه داشتند و مردم عزادار در اطراف آن به عزاداری و گریستن پرداختند. این وضع تنها به مسلمانان اختصاص نداشته و غیر مسلمانان نیز از ابراز اندوه و ماتم نتوانستند خودداری كنند.
اعتمادالسلطنه در یادداشتهای روزانه مخطوط خود مینویسد:
«3 صفر 1306 ق. در تشییع جنازه حاج ملاعلی كه به حضرت عبدالعظیم بردند، اهالی تهران از شهری و كندی و كسبه و علما و آخوندها معركه كرده بودند!! حتی گبر و یهود و ارمنی هم دسته شده بودند.
عماری حاجی را همین طور به دوش از شهر به حضرت عبدالعظیم بردند... در حقیقت شخصی كه در دنیا و آخرت هر دو محترم بوده همین است. نوحهای كه كندیها و اهل شهر و یهودیها جلو جنازه میخواندند و سینه میزدند از این قرار است:
نوحه كندیها:
رفتی تو ز دنیا ای نائب پیغمبر كندیان را خاك عالم بر سر است
شد جای تو خالی در مسجد و منبر این عزای نائب پیغمبر است
یهودیها میگفتند:
واویلا صد واویلا
ستون دین ناپیدا
و چهار روز دكاكین را بسته بودند مثل ایام عاشورا دسته و سینهزن در كوچهها میگردیدند. ختم را هم در مسجد مروی گذاشته بودند. حقیقت تا به حال برای احدی در ایران این طور عزاداری نكرده بودند».(6)
سرانجام پیكر آن بزرگوار را در روز اول ماه صفر تشییع نموده و در بین راهرو دو حرم حضرت عبدالعظیم و حضرت امامزاده حمزه علیهماالسلام به خاك سپردند.(7)
در مرثیه وی شعرای عرب و عجم قصیدهها و ماده تاریخهای متعدد سرودند ازجمله مجدالادباء میرزا حیدر على تهرانى در تاریخ وفات ایشان گفت:
سرود مرتجلاً مجد بهر تاریخش
«علی بنزد محمّد (ص) به خلد كرد مقام»
و در قصیدهای دیگر چنین سرود:
ثریا با یكی گفتا بتاریخ وفات او
بموت حجةالاسلام هم دین مُرد هم دنیا(8)
و دیگری گفت:
ز جنّت شد یكی حورا برون با جلوه و گفتا
علی (ع) در جنّة المأوی علی را میهمان دارد(9)
نیز دانشمند ادیب علامه سیدجعفر حلّی قصیدهای در 43 بیت در مرثیه او سرود و در مطلع آن گفت:
واحسرتاه لخطب هائل هجما زرءاناخ باقصی الارض كلكله قد حلّت الیوم بالاسلام حادثه فسلام علیه یوم ولد و یوم
احال مذحلّ ایجاد الوری عدما فشلّ ركنا من الاسلام فانهدما فهوّنت كلما یاتی و ما قدّما(10) یموت و یوم یبعث حیاً
منابع:
1. همان، ج 1، ص133.
2. الترغیب و الترهیب، ج 1، ص 105.
3. المآثر و الآثار، ص 138؛ احسن الودیعة، ج 1، ص 84؛ علماء معاصرین، ص 25.
4. نقباء البشر، ج3، ص 1506.
5. المآثر و الآثار، 138.
6. نقباءالبشر، ج3، ص1506.
7. شرح حال رجال ایران، ج 2، ص 351.
8. المآثر و الآثار، 138.
9. احسن الودیعة، ج1، ص 84.
10. المآثر و الآثار، 138.
نویسنده: ناصر الدین انصاری قمی
تهیه و تنظیم: محمد حسین امین – گروه حوزه علمیه تبیان