اهمیت شب و شبهای خاص با بركت
خداوند در یکی از آیات به شبهای دهگانه قسم یاد كرده و فرموده: «وَ لَیالٍ عَشْرٍ»؛ «و قسم به شب هاى دهگانه». مراد از شبهای دهگانه، عبادت در آن شبهاست و مصداق آن را به هر معنایی تفسیری کنیم (دههی اول ذىالحجه، دههی اول محرم، دههی آخر رمضان یا دههی اول رمضان) اشاره به عظمت این شبهاست که نكره آمدن "لیال" بیانگر این عظمت است، نه اینكه عمومیت آن را برساند
ویژگیهای شب
بر اساس آیات قرآن، شب دارای خصوصیاتی است كه آن را از روز و دیگر آیات الهی، ممتاز میسازد. در ذیل به برخی از این موارد اشاره میشود:
آرامش
از جمله اموری كه بیشترین آرامش را به همراه دارد، خواب است و بهترین موقع برای خواب، شب؛ چنانچه خدای متعال کلام خود میفرماید: «وُ هوَ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ اللَّیلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً» [1] ؛«و او كسى است كه شب را براى شما لباس قرار داد و خواب را براى شما مایهی راحت قرار داد».
یكی از نیازهای انسان خواب است و خواب باید آرامش انسان را تأمین كند. هر قدر محیط خواب تاریک باشد، خواب نیز عمیقتر و آرام بخشتر است؛ چراكه خون متوجه درون بدن شده و سلولها استراحت كافی را دارند؛ لذا حیوانات و گیاهان نیز به هنگام تاریكى شب به خواب فرو مىروند و هنگام صبح فعالیت خود را شروع مىكنند. پس انسان در برابر نور و روشنایى، تمایل به تلاش دارد؛ زیرا جریان خون متوجه سطح بدن شده و سلولها آمادهی فعالیت مىشوند، به همین جهت خواب در برابر نور چندان آرامبخش نیست.[2]
خدای متعال در سورهی أنعام میفرماید: «وَ جَعَلَ اللَّیلَ سَكَناً» [3]؛ «خداوند شب را مایهی آرامش قرار داد».
امام سجاد(علیه السلام) به خدمتكاران خود دستور مىداد كه هرگز به هنگام شب و قبل از طلوع فجر، حیوانات را ذبح نكنند و مىفرمود: إنَّ اللَّهَ جَعَلَ اللَّیلَ سَكَناً لِكُلِّ شَىءٍ، خداوند شب را براى همه چیز مایهی آرامش قرار داده است.[4]
اگر با بصیرت به این نعمت الهی بنگریم، میفهمیم كه تنها خدای قادر و مهربان میتواند چنین وسیلهی آرامشی را برای ما قرار دهد: «مَنْ إِلهٌ غَیرُ اللَّهِ یأْتِیكُمْ بِلَیلٍ تَسْكُنُونَ فِیهِ أَ فَلاتُبْصِرُونَ» [14] ؛«كدام معبود غیر از اللَّه است كه شبى براى شما بیاورد تا در آن آرامش یابید؟ آیا نمىبینید؟»
امیرالمؤمنین علی علیه السلام به یكى از صحابهی خود امر فرمود: در آغاز شب، هرگز به سیر خود ادامه مده؛ زیرا خداوند شب را براى آرامش قرار داده است و آن را وقت إقامت قرار بده نه كوچ كردن؛ در شب بدن خود را آرام بدار و استراحت كن.[5]
- پوشش
خداوند شب را بهوسیلهی تاریكیاش پردهای برای پوشیدن أشیاء قرار داده و آن را بر ما پوشانده تا با استفاده از آن، از سختی كارهای روزانه، آرام بگیریم و استراحت كنیم؛ چنانچه لباس، بدن انسان را میپوشاند.[6]
«وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ اللَّیلَ لِباسا» [7]؛ «او كسى است كه شب را براى شما لباس قرار داد»
قرآن کریم، شب و روز را جانشین یكدیگر معرفی نموده و فرموده است:
«هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً» [8] ؛ «و او كسى است كه شب و روز را جانشین یكدیگر قرار داد»
امام صادق علیه السلام میفرماید: خداوند شب و روز را جانشین هم قرار داد تا آن چه را كه در روز نتوانستی انجام دهی، در شب انجام دهی و آنچه را كه در شب نتوانستی انجام دهی، در روز انجام دهی.[9]
قسم به شب
خدای متعال در چندین آیه، به شب قسم یاد كرده و این بیانگر عظمت و شگفتیهای شب است:
«وَ اللَّیلِ إِذا یغْشاها» [10]؛ «قسم به شب، آن هنگام كه زمین را بپوشاند».
اگر شب و تاریكی آن نبود و آفتاب پیوسته مىتابید، همه چیز نابود میشد و دیگر آرامشى برای ساكنان زمین وجود نداشت چنانچه در كرهی ماه اینچنین بوده و شب و روز مانند كرهی زمین متعادل نیستند؛ اما از جمله بركات شب، تعادل حرارت آفتاب و فراهم نمودن زمینهی استراحت مخلوقات خداست.[11]
در سورهی شمس روز را بر شب مقدم کرده بود؛ اما در سورهی مباركهی لیل، شب را بر روز مقدّم کرده است: «وَ اللَّیلِ إِذا یغْشى وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى» [12] «سوگند به شب در آن هنگام كه (جهان را) بپوشاند و سوگند به روز هنگامى كه تجلی کند.». جواب مفسران بر علت تقدّم شب بر روز این است كه قبل از خلقت خورشید و زمین، عالم ظلمانی بود؛ به این معنا که شب تقدّم زمانی بر روز دارد.[13]
همچنین در سورهی ضحی این سوگند با وصف دیگری بیان شده است: «وَ اللَّیلِ إِذا سَجى» [14] ؛ «و سوگند به شب در آن هنگام كه آرام گیرد». "سجى" وقتى با كلمهی لیل استعمال شود، معناى سكونت و آرامش شب را مىدهد؛ به این معنا كه ظلمت شب همه جا را فرا گرفته و آرامش خاصی بر عالم حاكم میشود.[15]
همچنین خداوند در یکی از آیات به شبهای دهگانه قسم یاد كرده و فرموده: «وَ لَیالٍ عَشْرٍ» [16]؛ «و قسم به شب هاى دهگانه». مراد از شبهای دهگانه، عبادت در آن شبهاست و مصداق آن را به هر معنایی تفسیری کنیم (دههی اول ذىالحجه، دههی اول محرم، دههی آخر رمضان یا دههی اول رمضان) اشاره به عظمت این شبهاست که نكره آمدن "لیال" بیانگر این عظمت است، نه اینكه عمومیت آن را برساند. [17]
عبادت شبهای خاص و با بركت
الف. شب قدر: گرچه تمام شبها به طور كلی، برخوردار از یك آرامش و منافعی برای ساكنان این عالم، بهویژه انسانها هستند؛ اما بعضی از شبها طبق آیات[18] و روایات،[19] دارای بركات و منافع بیشتری است كه خدای متعال و اهل بیت عصمت و طهارت -علیهمالسلام- بر اساس علم لدنّی به حقیقت و عظمت این شبها اشاره كردهاند؛ مثل شبهای جمعه، شب قدر و.... [20]
طبق بیان قرآن، شب قدر، در بین تمام شبهای سال، ممتاز و با بركت است که خدای منان بابركتترین هدیهی الهی، قرآن کریم را در این شب نازل فرموده است: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْر وَ ما أَدْراكَ ما لَیلَةُ الْقَدْرِ لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» [21]؛«ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل كردیم و تو چه مىدانى شب قدر چیست؟ شب قدر شبى است كه از هزار ماه بهتر است.»
شبى كه قرآن در آن نازل شده، شب قدر نامیده شده و مراد از قدر، تقدیر و اندازهگیرى است. خداى تعالى در آن شب، حوادث یك سال را تا شب قدر سال آینده مانند حیات، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و... مقدّر مىسازد. فضیلت بعدی شب قدر این است که یكى از شبهاى ماه مبارك رمضان است؛ چراکه قرآن در این ماه نازل شده است:[22] «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَینَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ» [23]؛«(روزه در) ماهِ رمضان است؛ ماهى كه قرآن، براى راهنمایى مردم و نشانههاى هدایت و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است.»
همچنین در سورهی دخان، از شب قدر به شب مبارك تعبیر شده است: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةٍ مُبارَكَةٍ»[24]؛ «بطور مسلم ما قرآن را در شبى پربركت نازل كردیم».
این شب از آن جهت مبارك خوانده شده كه خداوند نعمتهایش را بر بندگان خود تقسیم مىكند. و بركات آن که به معنای رشد و نمو خیرات است، دوام و استمرار دارد و برای برکات آن همین کافی است که قرآن در آن شب فرستاده شده است.[25]
ب. شب های دهگانه: از جمله شبهای با فضیلت، شبهای دهگانه است كه خداوند به خاطر عظمت آن، به آن سوگند یاد کرده است.[26]
ج. شبهای میقات: میقات حضرت موسی علیه السلام از شبهای مباركی است كه ایشان در این شبها، مهمان خاص پروردگار متعال بودند: «وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعِینَ لَیلَةً» [27]«به خاطر بیاورید زمانى را كه با موسى چهل شب وعده گذاشتیم»
همچنین در سورهی أعراف میفرماید: «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِینَ لَیلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً» [28]
«ما به موسى (علیه السلام) سى شب (یك ماه تمام) مواعده كردیم، سپس با ده روز دیگر آن را كامل ساختیم، و وعدهی خدا با او در چهل شب پایان یافت»
موسای كلیم چهل شب (تمام ماه ذیالقعده و دههی اول ذیالحجه) با خدای متعال در کوه طور در میقات بود که تورات نیز در همان شب های روحانی و عبادی بر روی لوحى از طرف خداوند بر او نازل شد و موسی بعد از چهل شبانه روز خلوت با خدای خویش، به سوی قوم خود بازگشت
.[29]پی نوشت ها :
[1]. فرقان/47.
[2]. تفسیر نمونه، ج5، ص359 - 360.
[3]. أنعام/96.
[4]. كلینی، محمد بن یعقوب؛ كافی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1365ش، ج1، ص236.
[5]. تفسیر الصافى، ج2، ص141.
[6]. مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج7، ص270.
[7]. فرقان/47.
[8]. فرقان/62.
[9]. تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 26.
[10]. شمس/4.
[11]. تفسیر نمونه، ج27، ص41-42.
[12]. لیل/1 و 2.
[13]. طیب، سید عبدالحسین؛ اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، 1378ش، چاپ دوم، ج14، ص136.
[14]. ضحی/2.
[15]. المیزان فى تفسیر القرآن، ج20، ص310.
[16]. فجر/2.
[17]. همان، ج20، ص279.
[18]. قدر/3، دخان/3 و اعراف/142.
[19]. كلینی، كافی، ج3، ص413.
[20]. همان.
[21]. قدر/1- 3.
[22]. المیزان فى تفسیر القرآن، ج20، ص331.
[23]. بقره/185.
[24]. دخان/3.
[25]. طبرسى، فضل بن حسن؛ تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، 1377ش، چاپ اول، ج4، ص80.
[26]. فجر/2.
[27]. بقره/51.
[28]. اعراف/142.
[29]. مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج1، ص232 و 233.
فرآوری: محمدی
بخش قرآن تبیان
منبع: پژوهشکده باقر العلوم