تبیان، دستیار زندگی
آنتونی کردزمن از سرشناس ترین تحلیل گران و کارشناسان نظامی آمریکا است. او 4 کتاب بسیار مهم درباره 4 جنگ بزرگ تاریخ معلصر تالیف کرده است و صدها عنوان مقاله درباره جنگ های مختلف در سراسر دنیا به رشته تحریر درآورده است. بدیهی است که از یک حقوق بگیر پنتاگون نم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کربلای 5 به روایت پنتاگون


آنتونی کردزمن از سرشناس ترین تحلیل گران و کارشناسان نظامی آمریکا است. او 4 کتاب بسیار مهم درباره 4 جنگ بزرگ تاریخ معلصر تالیف کرده است و صدها عنوان مقاله درباره جنگ های مختلف در سراسر دنیا به رشته تحریر درآورده است. بدیهی است که از یک حقوق بگیر پنتاگون نمی توان انتظار داشت در آثار خود بی طرفانه و صرفا با دیدگاه علمی ظاهر شود اما در هر صورت نوشته های او حاوی آمار و اطلاعات نه چندان دقیق اما روشنگر در زمینه جنگ های مورد نظرش می باشد که نتیجه دسترسی او به اسناد وزارت جنگ آمریکا است


 آنتونی کردزمن

آنتونی کردزمن از سرشناس ترین تحلیل گران و کارشناسان نظامی آمریکا است. او 4 کتاب بسیار مهم درباره 4 جنگ بزرگ تاریخ معلصر تالیف کرده است و صدها عنوان مقاله درباره جنگ های مختلف در سراسر دنیا به رشته تحریر درآورده است. بدیهی است که از یک حقوق بگیر پنتاگون نمی توان انتظار داشت در آثار خود بی طرفانه و صرفا با دیدگاه علمی ظاهر شود اما در هر صورت نوشته های او حاوی آمار و اطلاعات نه چندان دقیق اما روشنگر در زمینه جنگ های مورد نظرش می باشد که نتیجه دسترسی او به اسناد وزارت جنگ آمریکا است. نوشتار زیر تحلیل آنتونی کردزمن از عملیات در شرق بصره است. این نوشتار به فاصله 2 یا 3 سال از پایان جنگ تحمیلی به رشته تحریر در آمده است. به همین دلیل بدیهی است که جنبه عدم تبلیغ به نفع ایران و جلوگیری از هژمونی نظام انقلابی ایران در آن به دقت رعایت شده است. آمار های ارائه شده توسط او عمدتا با تکیه بر اطلاعات ارائه شده توسط سازمان های اپوزوسیون جمهوری اسلامی در آن سال ها تهیه شده است و به همین دلیل دارای سطح بالایی از اغراق و بزرگ نمایی یا کوچک نمایی است اما نکات نزدیک به حقیقتی هم در آن به چشم می خورد که حائز اهمیت است .

* "عملیات نهایی " ایران علیه بصره:

شکست ایران در کربلای 4 مانع تلاش های ایران برای اشغال عراق نشد. تنها چند هفته پس از کربلای 4 ایران دو عملیات جدید را آغاز کرد: اولین عملیات کربلای 5 نام داشت و به قصد تصرف بصره انجام شد. دومین عملیات کربلای 6 نام گرفت و علیه مناطق شمالی بغداد، مناطق میان قصر شیرین و سومار صورت گرفت. در میان این دو عملیات، کربلای 5 عملیات مهمتری بود. همچنین برنامه ریزی آن نیز بهتر صورت گرفته بود.

ایران از سال 1985 برای حمله ای گسترده به بصره طرح های زیادی را امتحان کرده است. در طول تابستان و پاییز سال 1986 ایران تمرینات زیادی را در سواحل خزر و بندر انزلی انجام داد تا بدین وسیله امکان عملیات در موانع آبی مقابل بصره را بسنجد. در این تمرینات نیرو های چند تیپ شرکت داشتند. این یکی از آمادگی های جدی ای بود که نیرو های ایرانی پس از شکست در بهار سال 1984، کسب می کردند.

در اوایل ژانویه، ایران 200000 نفر از نیرو های خود را در جبهه های جنوب مستقر کرد و همین تعداد را نیز عراق به جبهه آورد. اما تعداد نیرویی که در عمل وارد عملیات شدند بیش از 120000 تا 140000 نفر نبودند که بیشتر آن ها را نیرو های پاسدار و بسیج تشکیل می دادند. 60000 نفر از این نیرو ها در حمله ی آغازین از مرز شلمچه که 20 کیلومتر با بصره فاصله داشت، به سرعت پیش روی کردند. 60000 نفر دیگر آماده بودند که به سرعت جایگزین شوند و 80000 نفر دیگر نیز در عقبه آماده ی انجام وظیفه بودند. 70 درصد این نیرو ها بسیجی و پاسدار و 30 درصد بقیه ،نیروی ارتشی بودند.

هدف تاکتیکی کربلای 5 عبور از مرز های نزدیک به بصره بود. سپس گذشتن از موانع آبی اطراف این منطقه در نظر گرفته شده بود. نیرو های حمله کننده باید در استحکامات دفاعی بصره نفوذ کرده و بصره و فاو را از عراق جدا می کردند. اهداف استراتژیک و سیاسی ایران در عملیات کربلای 5 را تنها می توان حدس زد.

شکست ایران در کربلای 4 مانع تلاش های ایران برای اشغال عراق نشد. تنها چند هفته پس از کربلای 4 ایران دو عملیات جدید را آغاز کرد: اولین عملیات کربلای 5 نام داشت و به قصد تصرف بصره انجام شد. دومین عملیات کربلای 6 نام گرفت و علیه مناطق شمالی بغداد، مناطق میان قصر شیرین و سومار صورت گرفت. در میان این دو عملیات، کربلای 5 عملیات مهمتری بود. همچنین برنامه ریزی آن نیز بهتر صورت گرفته بود.

**حداکثر اهداف در نظر گرفته شده برای ایران این موارد بود:

*فتح بصره و به وجود آوردن یک "پایتخت " جایگزین حامی خمینی در جنوب عراق،

*نابود کردن ارتش عراق در جبهه های جنوب،

*ساقط کردن رژیم بعث

*و حرکت به سوی کربلا و نجف در شمال.

**برای حداقل اهداف این موارد را می توان نام برد:

*تضعیف ارتش عراق از طریق جنگ فرسایشی،

*تصرف بصره

*و متوجه کردن دولت های حاشیه ی خلیج (فارس) نسبت به ضعف عراق.

ایران در رسیدن به این اهداف با مشکلاتی جدی مواجه شد. عراق موانع دفاعی آبی و خاکی محکمی در اطراف بصره بنا کرده بود. تلاش های گسترده برای انجام عملیات های مهندسی گسترده از سال 1981 آغاز و در سالهای بعد با جدیت پیگیری شد. عراق یک مانع آبی طولانی را به عرض یک کیلومتر در شمال و جنوب بصره به وجود آورد. دقیقاً نزدیک به "گوشه "، جایی که 90 درجه به شرق چرخش دارد، عراق با استفاده از موانع خاکی ، مانع زهکشی مرداب های منطقه مرزی شد.

در آغاز سال 1982 عراق دریاچه ی بزرگی را به نام دریاچه ماهی در عرض شط العرب در کنار بصره به وجود آورد. این دریاچه در نقطه اتصال ارتش سوم و هفتم عراق قرار داشت. دریاچه ماهی پر از رادار های مراقبتی، موانع زیرآبی، سیم خاردار و مناطقی بود که در آنها جریان برق فشار قوی عبور داده شده بود. عراق قادر بود به کمک گذرگاهی که از نزدیکی شلمچه آغاز می شد و با استفاده از خاک ریز های کوچکی که در دریاچه قرار داشت، به سمت مواضع دفاعی خود در دریاچه حرکت کند. این دریاچه بزرگ به وسیله کانال ها و موانع آبی دیگری که در هر نقطه ی ممکن احداث شده بود، تقویت می شد. نزدیک به 200 کیلومتر مربع موانع آبی به دفاع از مواضع نزدیک به مرز کمک می کرد و شط العرب نیز مانع بزرگ دیگری بود که دقیقاً در پشت این موانع قرار داشت.

عملیات کربلای 5

عراق با استفاده از مواضع دفاعی مستقر در بصره از موانع آبی خود حمایت می کرد و این مواضع هنگام حمله ی ایران شامل پنج تا شش حلقه می شدند. عراق همچنین خاکریز ها و موانعی دفاعی در مرز های شمالی شط ایجاد کرد. این در حالی بود که موانع آبی و مرداب ها مواضع دفاعی مستحکمی را در مقابل ایران به وجود آورده بودند. اما عراق یک سیستم دفاعی اضطراری را در نزدیک مرز بنا نکرد. مواضع دفاعی عراق در بخش جنوبی شط به سمت شرق ابو الخصیب نیز مستحکم بود که در آن یک مجتمع پالایشگاهی در نزدیکی "گوشه " و در 10 کیلومتری بصره قرار دارد.

اگر نیرو های ایرانی در بعضی از حمله های غافلگرانه ی خود موفق عمل نمی کردند، این مواضع تأثیر گذار تر می بودند. دلیل اصلی این غافلگیری ها هنوز مشخص نشده است. عراق متوجه آماده شدن ایران برای عملیات کربلای 5 شد، اما نتوانست زمان و محل آغاز آن را پیش بینی کند. نیرو های عراقی مستقر در این منطقه شامل چهار لشکر و پنج تیپ گارد ریاست جمهوری بودند.

عراق بایستی در آغاز حمله، دفاع محکمی را به کار می بست. اما زمانی که حمله آغاز شد، تعدادی از یگان های دفاعی کلیدی، خارج از منطقه بودند. دو لشکر از نیرو های عراقی در قسمت غربی شط قرار داشتند تا از بصره دفاع کنند، در نتیجه عراق نیروی کافی برای دفاع از منطقه جبهه ی خود در اختیار نداشت.

عراق همچنین متوجه تجربیات جنگ در نیزار و شبهه جزیره ی فاو در اوایل سال 1986 نبود. زمانی که نیرو های ایرانی حمله ی خود را آغاز کردند، نیروهای ذخیره عراق آماده حرکت نبودند، به همین دلیل به کندی حرکت کردند.

عوامل فصلی نیز به نفع ایران بود:

سطح آب در نیزارهای نزدیک به بصره در حد بالای خود نبود ،اما به اندازه ای عمق داشت که قایق های موتوری ایران در آن آزادانه حرکت کنند. در مقابل هرگونه حرکت نیروی زرهی عراق غیر ممکن بود، در نتیجه ایران در ابتدا به موفقیت های چشمگیری دست یافت.

در 9 ژانویه ی سال 1987 نیرو های ایرانی به سمت خوسک، دو نقطه از شمال شرق دریاچه ماهی و یک نقطه در شلمچه، پیشروی کردند. این نیرو ها می خواستند دریاچه ی ماهی را محاصره کرده و نیرو هایی را که در شرق شط از بصره دفاع می کردند، نابود کنند و به نقطه ای در نزدیکی ابولهزیب برسند.

ایران در رسیدن به این اهداف با مشکلاتی جدی مواجه شد. عراق موانع دفاعی آبی و خاکی محکمی در اطراف بصره بنا کرده بود. تلاش های گسترده برای انجام عملیات های مهندسی گسترده از سال 1981 آغاز و در سالهای بعد با جدیت پیگیری شد. عراق یک مانع آبی طولانی را به عرض یک کیلومتر در شمال و جنوب بصره به وجود آورد. دقیقاً نزدیک به "گوشه "، جایی که 90 درجه به شرق چرخش دارد، عراق با استفاده از موانع خاکی ، مانع زهکشی مرداب های منطقه مرزی ش

50000 نیروی ایرانی در حمله ی آغازین حضور داشتند و پیشروی خود را در شب آغاز کردند. ایران اکنون در استفاده از حملات شبانه کاملاً کارآزموده شده بود و بازهم عوامل فصلی به نفع ایران بود:شب های طولانی و پوشش ابری مناسب.

طبق معمول ایران با استفاده از موج حملات انسانی مواضع عراق را مورد حمله قرار داد و یگان های انقلابی به دنبال آن ها وارد عمل شدند.

نیروهای پاسدار و ارتش به ندرت مجهز به سلاح های سنگین بودند و معمولاً اهداف به خوبی برای آنها تعریف نشده بود. مدیریت جنگی آغازین آن ها خوب بود و کادر رهبری حمله شامل فرماندهان، افسران غیر نظامی و نیروهای با تجربه بود. میانگین سنی نیروهای بسیجی 14تا 15 سال بود که دوره کوتاه 45 روزه ای را در مراکز آموزش سپری کرده بودند. این نیرو تنها باعث یک شوک اولیه می شدند،سپس نیروهای با تجربه تر وارد عمل می شدند.

در روز اول حمله نیرو های ایرانی به سرعت شهر مرزی کوچک دوعیجی را تصرف کردند. علی رغم این که عراق از آتش سنگین، نیروی هوایی و گاز های سمی برای متوقف کردن نفوذ نیرو های ایرانی استفاده کرد، نیرو های ایرانی چندین موضع مهم دیگر را در مناطق مرزی به دست آوردند. ایران همچنین برای اولین بار از گاز سمی استفاده کرد، البته احتمال این هم وجود دارد که ایران چند خمپاره ی عراقی را به دست آورده باشد و یا خود عراقی ها به اشتباه نیرو های خود را هدف قرار داده باشند.[!!!] به هر حال، نیرو های ایرانی، شلمچه، 30 کیلومتر از جنوب بصره و دو خط آغازین خطوط دفاعی عراق در نزدیکی کوشک و 40 کیلومتر به سمت شمال را اشغال کردند.

این تصرفات پایگاه امنی را در نزدیکی مرز به ایرانی ها بخشید. نیرو های ایرانی به سمت مناطقی در شرق شط العرب پیشروی کرده و به 20 کیلومتری جنوب بصره رسیدند.

عملیات کربلای 5

تلاش عراق برای ضد حمله در 10 ژانویه موفقیت آمیز نبود. ایران تلاش کرد از خودرو های آبی خاکی خود استفاده کند، اما این خودرو ها امکان حرکت در مناطق مرطوب و مردابی را نداشتند و نیرو های عراقی هم قادر نبودند توسط سلاح های سبک، در مقابل نیروی زرهی پیاده ی ایران مقاومت کنند. ایران شش کیلومتر از مناطق میان دریاچه ی ماهی و شط را در اختیار داشت و پیشروی های بیشتری را به سمت جنوب شرق ادامه داد. بعضی نیروهای ایرانی موفق شدند در دو خط از خطوط دفاعی عراق در اطراف بصره نفوذ کنند. هر دو طرف در مورد تلفات طرف مقابل اغراق می کردند. در یازدهم ژانویه ایران ادعا کرد 14000 عراقی را کشته و یا زخمی کرده است. عراق نیز ادعا کرد 11 تیپ پاسدار و چهار گردان دیگر را که مجموعاً 60000 نفر نیرو داشتند، نابود کرده است.

اهمیت این جنگ زمانی روشن شد که در 13 ژانویه فرمانده پاسداران انقلاب، تمام شهروندان را برای ثبت نام در "لشکر محمد رسول الله صلی الله علیه و آله " فراخواند. تلاش های صورت گرفته، نیرو های داوطلبی را در مساجد، کارخانه ها و دفاتر گرد هم آورد. اعلام بسیج عمومی که پیش از این صورت گرفت، تنها 200000 نیرو را فراهم آورد ،در حالی که حکومت برای تأمین نیروهای پاسدار به 500000 نفر احتیاج داشت. عراق در 21 ژانویه برای ثبت نام از داوطلبین بین 14 تا 35 سال اعلان عمومی کرد، در حالی که پیش از این صدام حسین اقدام ایران در نیرو گیری از میان پسران زیر 18 سال را عملی "غیر اخلاقی " خواند بود. عراق دانشجویان و مدرسان زیر 35 سال دانشگاه را برای افسری انتخاب می کرد.

روند جنگ به سمتی رفت که پیروزی با کشوری بود که می توانست از نیروی تقویتی خود استفاده بیشتری کند. عراق در 12 ژانویه نیرو های جدیدی از گارد ریاست جمهوری را به کار گرفت و از این زمان به بعد دفاع عراق کار خود را شرو ع کرد. با این که تلفات نیرو های عراقی چشم گیر بود، اما میزان آن بسیار کمتر از تلفات ایران بود. تجهیزات سنگین و توپخانه ای عراق همچنان دست نخورده بود و می توانست آن ها را با تأثیر روز افزونی به کار گیرد. بخشی از این تأثیر بیشتر ، ناشی از سازماندهی بهتر و گستردگی بیشتر نیرو و بخشی از آن به علت عوارض طبیعی منطقه بود. با حرکت نیرو های ایرانی به سمت

دشت های خشک و حمله به مواضع دفاعی اصلی بصره، این نیرو ها به شدت از فقدان قدرت آتش و قدرت تحرک کافی که آنها را در مقابل مواضع عراقی حمایت کند، رنج می بردند. نیرو های ایرانی در پشتیبانی و تأمین مهمات برای نیرو های پیشرو، مشکلات بسیاری داشتند.

عراق پس از 13 ژانویه قادر بود به طور کامل از نیروی هوایی خود بهره بگیرد. عراق ادعا کرد تنها در روز های 14 و 15 ژانویه 500 حمله ی هوایی را صورت داده است. عراق همچنین ادعا کرد در تاریخ 15 ژانویه یک اف 14 ایرانی را در خلال یک نبرد هوایی مورد هدف قرار داده است .و همچنین اعلام کرد که 218 خودرو و 21 قایق را نیز منهدم کرده است .

در پاسخ، ایران 50000 نیروی پیاده به جبهه گسیل کرد.این تقویت موجب شد تا ایران پیروزی های محدودی بدست آورد.همچنین ایران در تاریخ 17 ژانویه حملات محدودی را از طریق نیروی دریایی انجام داد که اهداف آن را را ساحل شرقی شط تشکیل می داد.در 18 ژانویه ایران جزایر بوارین، دوعیجی،ام طلال و فیاض را تصرف کرد که این جزایر در شط قرار داشتند.حملات اصلی ایران ازشمال وجنوب نتوانستند طبق نقشه قبلی باموفقیت به یکدیگر متصل شوند .

ایران همچنین برای اولین بار از گاز سمی استفاده کرد، البته احتمال این هم وجود دارد که ایران چند خمپاره ی عراقی را به دست آورده باشد و یا خود عراقی ها به اشتباه نیرو های خود را هدف قرار داده باشند.[!!!] به هر حال، نیرو های ایرانی، شلمچه، 30 کیلومتر از جنوب بصره و دو خط آغازین خطوط دفاعی عراق در نزدیکی کوشک و 40 کیلومتر به سمت شمال را اشغال کردند.

علی رغم تقویتی که ایران در نیروهایش انجام داده بود ،تلفات سنگینی در این حملات رو به جلو از خود به جای گذاشت .در تاریخ 16 ژانویه رسانه ها ی آمریکای به طور تخمینی اعلام کردند که در نبرد ایران و عراق 40000 نیروی ایرانی و 10000 نیروی عراقی کشته شده اند.دلیل بوجود آمدن چنین تلفات سنگینی کاملا واضح بود. و این درصد تلفات برای ایران یک امر استثنایی بود و ایران از این مسئله بسیار رنج می برد و در عین حال، بسیاری از کشته شدگان در میدان نبرد جا مانده بودند .به طوری که عراقی ها در نزدیک بصره هزار جسد ایرانی را دفن کردند.بهترین کاری که ایران توانسته بود در روز های 16 تا 19 ژانویه انجام دهد این بود که مواضع محدودی را در نزدیکی بصره تصرف و شهر بصره را با پرتاب تعداد بیشتری موشک مورد فشار و در حلقه محاصره قرار دهد .

موج جدیدی از حملات پاسداران نیز در 19 و 26 ژانویه صورت گرفت .در این حمله ایران توانست نیروها رابه مقدار 14تا 15 کیلومتر به شرق بصره نزدیک تر کند و طی این حملات نیز ایران به میزان سه کیلومتر به درون نقاط اصلی دفاعی عراق در ابو قضیب نفوذ کرد.ایران قبلا 60 کیلومتر مربع را تصرف کرده بود، اما در این حملات نتوانست میزان قابل توجهی به آن اضافه کند و به جای پیشروی در مقیاس کیلومتر، متر به متر جلو می رفت.عراق نیز از تلفاتی که در اثر حملات ایران به آن وارد می شد، آسیب می دید و در یک آسیب جدی، چندین تانک و هواپیمای خود را از دست داد .حتی عراق تائید کرد که در در گیری های فوریه و ژانویه 50 جنگنده یعنی 10 درصد از کل نیرو هوایی اش را از دست داده است. عراق همچنان با مشکل عدم استفاده مناسب از تکنولوژی دفاعی روبرو بود. توپخانه ها ، خمپاره ها و موشک های عراق به دلیل این که در بسیاری از موارد در نیزارها و آب فرود می آمدند، قدرت انفجار خود را از دست داده و با موانع بسیاری برخورد می کردند.بنابر این نیروهای ایرانی قادر بودند در شب به راحتی پناه بگیرند و با کندن چاله در زمین از گزند حملات عراق محفوظ بمانند. فشار ایران بر بصره چنان سنگین بود که عراق را مجبور کرد تا تعداد بیشتری از نیروهای ذخیره گارد ریاست جمهوری را به خدمت بگیرد و لشکر هفتم خود را در عمق خطوط دفاعی بصره مستقر کرد.میزان دقیق نیروهای عراقی که وارد عمل شدند، به طور دقیق در دسترس نیست ،اما می دانیم که لشگر هفتم عراق به نیروهای لشگر سوم که در حال دفاع از جنوب و شرق بصره بودند، اضافه شد.طبق برخی گزارشات جنگ تاثیراتی نیز در سطوح بالای فرماندهی عراق به جای گذاشته بود .به نظر می رسید که صدام حسین همیشه خود را به نوعی از جنگ وبه عهده گرفتن مسئولیت عملیات ها کنار می کشید و این مطلب کاملا در عملیات های قبلی واضح بود.در این شرایط ژنرال عادل جواد تانون، فرمانده ستاد کل عراق درست مانند ژنرال تالیا خلیل الدوری فرمانده سپاه سوم عراق از چشم همه افتاده بودند.و تعداد زیادی از افسران رده بالای سپاه سوم و هفتم عراق برکنار یا در برخی موارد، کشته شده بودند.

عملیات کربلای 5

در کنار این مسئله بسیاری از نیروهی مجرب،افسران عالی رتبه و نیروهای آموزش دیده عراق نیز در این درگیری ها کشته شدند .عراق ظرف یک هفته، میلیون ها دلار مهمات را از دست داده بود و در اواخر ژانویه 500 تا 1500 دستگاه خودرو های زرهی خود را از دست داد.درگیری بر روی زمین بین روزهای 29 تا 31 ژانویه به شدت ادامه داشت. ایران در 29 ژانویه حملات جدیدی را آغاز کرد که بوسیله آن توانستند حلقه سوم دفاعی عراق را بشکنند و به حوزه غربی رود جاسمین دست پیدا کنند. البته این هدف چندان مهمی به حساب نمی آمد.ایران در این حملات تعداد زیادی کشته و زخمی از خود به جای گذاشت و می توان گفت این حمله دفع شد.در حقیقت ایران آنقدر کشته و زخمی داده بود که می توان گفت که این عراق بود که مجددا ابتکار عمل را بدست گرفت.عراق همچنین چندین پاتک را انجام داده و بیست کیلومتر مربع از منطقه دریاچه ماهی را آزاد کرد.در اوایل فوریه تعداد تلفات تخمینی 17000 کشته و 35000 تا 45000 مجروح برای ایران و 6000 کشته و 12000 تا 15000 مجروح برای عراق اعلام شد.مطلب بدتر این که گویی تلفات ایران در این عملیات ها بسیار کم بوده است ، زیرا ایران 100000 نیرو را بسیج کرد که طی این عملیات ها 20000 تا 30000 نفر از آن ها، کشته شدند.

ایران همچنین ادعا کرد که 1750 اسیر جنگی گرفته است که شامل 2 سر لشگر ،10 سر تیپ و 145 افسر دیگر نیز می شدند.

در هر حال ایران در این زمان از کمبود امکانات برای تقویت نیروهایش رنج می برد.در 11 فوریه 1987 و در هفتمین سالگرد انقلاب ایران ،رهبران ایران به این نتیجه رسیده بودند که نفوذ ایران در بصره به تدریج در حال کمرنگ شدن و از بین رفتن است.رفسنجانی و سایرین می گفتند که مستحکم ترین دفاع نظامی جهان را در هم شکسته اند و با تخریب درصد بالایی از ارتش عراق به پیروزی دست پیدا نمودند.البته بسیار بعید بود که در این زمان جنگ پایان پذیرد .در 12 فوریه خمینی پس از 3 ماه سکوت اعلام کرد که این جنگ برای ما مقدس است و تا پیروزی نهایی ادامه پیدا خواهد کرد.او همچنین همزمان با نوروز ایرانیان در 21 مارس اعلام کرد که پیروزی نهایی بدست خواهد آمد. ایران همچنین اعلام کرد که لشگر ولی عصر (مهدی)متشکل از 100000 نیروی داوطلب نیز تشکیل شده است. هنوز حداقل 30000 نیروی ایرانی در حوالی دریاچه ماهی موضع گرفته بودند . هرروز به داوطلبان اعزامی به جبهه ها افزوده می شد.در گیری های سنگینی در اواسط ماه فوریه در جریان بود و نیروهای پیاده عراقی عملکرد خوبی را از خود بنمایش نگذاشته بودند.به برخی از نیروهای عراقی که در خط دوم دفاعی بودند ،مهمات و اقلام پشتیبانی نرسید و نیروهای عراقی در کل تلفات سنگینی به جای گذاشتند که همه این ها ، تنها برای دفاع از مقدار بسیار کمی از قلمرو عراق بود.

اهمیت این جنگ زمانی روشن شد که در 13 ژانویه فرمانده پاسداران انقلاب، تمام شهروندان را برای ثبت نام در "لشکر محمد رسول الله صلی الله علیه و آله " فراخواند. تلاش های صورت گرفته، نیرو های داوطلبی را در مساجد، کارخانه ها و دفاتر گرد هم آورد. اعلام بسیج عمومی که پیش از این صورت گرفت، تنها 200000 نیرو را فراهم آورد ،در حالی که حکومت برای تأمین نیروهای پاسدار به 500000 نفر احتیاج داشت. عراق در 21 ژانویه برای ثبت نام از داوطلبین بین 14 تا 35 سال اعلان عمومی کرد، در حالی که پیش از این صدام حسین اقدام ایران در نیرو گیری از میان پسران زیر 18 سال را عملی "غیر اخلاقی " خواند بود

ایران تنها توانسته بود در جنگ بر روی زمین به میزان بسیار کمی پیشروی کند .در حالی که ایران مواضعی را به عرض 10 کیلومتر تحت تصرف خود درآورده بود ،هنوز نتوانسته بود از فضای باریک بین شط العرب و دریاچه ماهی عبور کندو بسیاری از نیروهای پیاده ایرانی تنها در محوطه ای به طول 5 کیلومتر و عرض 1 کیلومتر متمرکز شده بودند.در سومین هفته ماه فوریه پیروزی بزرگ ایران تصرف 100 کیلومتر مربع از خاک عراق بود که آن نیز در مراحل مختلف جنگ از بین رفت.

ایران این دفاع عراق را پاسخ داد.ایران به سرعت یک گروه از ارتش را از جبهه سومار به سمت عراق حرکت داد و برای تهیه ماشین های زرهی و توپخانه سنگین مقداری عملیات ایذایی انجام داد تا یک حمله همه جانبه به بصره را تدارک ببیند.

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع :

خبرگزاری فارس