تبیان، دستیار زندگی
بشر ذاتا موجودی پاک سرشت است که در بدو تولد دارای فطرتی پاک و سالم است و اگر فطرت وی دچار انحراف نمی شد الان دنیای مادی و معنوی ما شکل دیگری می داشت و این همه تیرگی و ظلم بر این جهان حاکم نبود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه از فطرت پاکمان دور شدیم؟


بشر ذاتا موجودی پاک سرشت است که در بدو تولد دارای فطرتی پاک و سالم است و اگر فطرت وی دچار انحراف نمی شد الان دنیای مادی و معنوی ما شکل دیگری می داشت و این همه تیرگی و ظلم بر این جهان حاکم نبود.
تکبر

چناچه هستند افرادی که به خاطر پرورش صحیح بذر وجودشان راه را یافته و تحت هیچ شرایطی از آن منحرف نمی شوند این قبیل انسان ها نه تنها دنیای خود را ساخته و آباد می کنند بلکه به دنیای بی روح دیگران نیز رونقی می بخشند و دم مسیحائیشان آن روح های زنگار گرفته را تازگی بخشیده و به آن فطرت اولیه که خداوند انسان را بر آن فطرت آفریده است رهنمون می شوند .

سرشت انسان بر پاکی و نورانیت است و ناپاکی ها، تاریکی ها و زشتی های او عارضی و بخاطر انحراف می‌‌باشد. شناخت عوامل انحراف، راه شکوفایی سرشت اولیه را باز می‌‌کند. در حدیث آمده است: «‌‌إِنَّ اللهَ خَلَقَ الخَلقَ جَمیعاً مُسلِمینَ أَمَرَهُم وَ نَهَاهُم وَ الکُفرُ اسمٌ یلحَقُ الفِعلَ حِینَ یفعَلُهُ العَبدُ؛ (بحارالانوار، ج 5، ص 19) خداوند همه مردم را مسلمان خلق کرده است و آنان را امر و نهی نموده است. و کفر اسمی است که بر عقل انسان هنگامی که آن را انجام می‌‌دهد عارض می‌‌شود.»‌‌

مطالعه روی یک ماشین یا یک کار هنری، دست سازنده آن را می‌‌نمایاند، از این رو دانشمندان معروف تجربی که فطرت خود را بدست تجربه و حس نداده‌‌اند، اعتراف دارند که: چون ماده نمی‌‌تواند قوانین حاکم بر خود را بیافریند، ناچار عامل غیر مادی در کار است

پاره‌‌ای از عوامل انحراف انسان از فطرت اولیه

1. جهل

عدم آگاهی از خویشتن و محدودیتهای وجودی خود و نیز ناآگاهی نسبت به ابعاد معنوی موجب می‌‌شود که انسان خود را حیوانی محدود در دنیا و خواهش های حیوانی بپندارد و تا آنجا پیش رود که خود را محور هستی قلمداد کرده و تمام برنامه‌‌ها را در جهت تأمین نیازها و لذتهای حیوانی خود تنظیم کند. برداشت چنین انسانی از دنیا این است که: «‌‌إِن هِی إلّا حَیاتُنَا الدُّنیا وَ ما نَحنُ بِمَبعُوثین»؛ (انعام/ 29) «‌‌چیزی جز این دنیای ما نیست و ما مبعوث نمی‌‌شویم.»‌‌

جهل به خود موجب جهل به خالق می‌‌شود که نتیجه آن انکار خالق یا شرک است. قرآن می گوید: «‌‌قُل أغیر الله تَأمُرونّی أعبُدُ اَیها الجَاهِلُونَ»؛ (زمر/ 64) «‌‌بگو آیا به من دستور می‌‌دهید که غیر خدا را بپرستم؟‌ای جاهلان!»

یهود از حضرت موسی علیه السلام خواستند که خداوند را به آنها نشان دهد؛ ولی پاسخ حضرت این بود که «‌‌اِنَّکُم قَومٌ تَجهَلُونَ»؛ (اعراف/ 138) «‌‌شما جمعیتی نادان هستید.»‌‌

بت پرستی قریش، سرزمین هند و... نیز همه معلول جهل است. (پژوهشی پیرامون فطرت، ص 218) خلاصه عدم آگهی از خود و خدا، بسیاری از فطرتهای انسان را به خاموشی می‌‌کشاند.

2. هواپرستی

امام علی علیه السلام فرمود: «‌‌پیروی از هوای نفس مانع راه حق است.» (اصل کافی، شیخ کلینی، ج 1، ص 44)

از نظر قرآن کریم نیز پیروی از هوا موجب انحراف از راه خدا می‌‌شود (ص / 26) و در این مسیر انسان تا آنجا پیش می‌‌رود که هوا را به جای خدا می‌‌نشاند. (جاثیه/ 23)

                        بس که ماندم به قفس رنگ گل از یادم رفت              گرچه با عشق وی از مادر گیتی زادم

خداوند همه مردم را مسلمان خلق کرده است و آنان را امر و نهی نموده است. و کفر اسمی است که بر عقل انسان هنگامی که آن را انجام می‌‌دهد عارض می‌‌شود

3. خودبینی و تکبر

غرور و خودخواهی چنان پرده‌‌ای روی فطرت می‌‌کشاند که انسان با وجود علم و آگاهی از حق، با آن مبارزه و مخالفت می‌‌کند. قرآن می‌‌فرماید: «‌‌وَ جَحَدُوا بِها وَ استَیقَنَتها أَنفُسُهُم ظُلماً وَ عُلُوًّا.» (نمل/ 14)

تکبر و غرور فرعون را به طغیان کشید تا آنجا که مهم‌‌ترین موارد فطری را فراموش کرد؛ خداوند می‌‌فرماید: «‌‌ [ای موسی] به سوی فرعون برو که طغیان کرده است... و [فرعون] گفت من پروردگار برتر شما هستم.» (نازعات / 17 و 24)

4. پیروی از حس و تجربه

حسّیون خیال می‌‌کنند که تمام هستی در همین دنیای مادی خلاصه شده و بیرون از آن چیزی وجود ندارد. پیشرفتهای علوم تجربی نیز موجب غرور بیشتر آنها شده تا آنجا که می‌‌گویند: «‌‌آنچه در تجربه مادی نگنجد پذیرفتنی نیست» و بر این اساس با فطرت انسانی به مبارزه برخواسته‌‌اند.

مطالعه روی یک ماشین یا یک کار هنری، دست سازنده آن را می‌‌نمایاند، از این رو دانشمندان معروف تجربی که فطرت خود را بدست تجربه و حس نداده‌‌اند، اعتراف دارند که: چون ماده نمی‌‌تواند قوانین حاکم بر خود را بیافریند، ناچار عامل غیر مادی در کار است. (پژوهشی پیرامون فطرت، ص 234)

پیروی از شیطان، دنیا گرایی، تعصب و... از دیگر عوامل انحراف فطرت است و دوری از تبلیغات ویرانگرِ فطرت و دین، تذکر و یادآوری و... از عوامل شکوفایی فطرت ذکر شده است.

فرآوری : بصیرت

بخش قرآن تبیان


منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره67