استارت پولادمردان برای المپیک
210 روز تا روشن شدن مشعل ورزشگاه اصلی شهر لندن به مناسبت گشایش سیامین دوره بازیهای المپیك باقی مانده و هر روز این عدد كم و كمتر میشود. كمتر شدن این عدد كه هم چون تیك تاكی برای ورزشیها است، باعث شده تا مسئولان وزنهبرداری ایران، هرچه زودتر سبكوزنها و سنگینوزنهای خود را به خط كنند و برای روزی آماده شوند كه این روزشمار به صفر میرسد.
ساعت هفت و سی دقیقه شنبه بود كه پس از مدتها، چراغ سالن وزنهبرداری مجموعه ورزشی آزادی در حالی روشن شد كه هوا هنوز به صورت كامل روشن نشده بود. سالنی كه بیش از یك ماه، تمرین چند وزنهبردار به صورت همزمان را با هم به خود ندیده بود، این بار میزبان هفده وزنهبردار كوچك و بزرگ است تا با نفسهای گرمشان، شور زنده بودن را به دیوارهای سرد سالن تمرین، ببخشند.
** تمرین اول، ساعت هفت و سی دقیقه
جواد خوشدل ـ مربی جدید تیمهای ملی وزنهبرداری كه قرار است دستیار اول كورش باقری باشد، به قول خودش فكر میكرد باید تازه ساعت هفت و نیم صبح به درب اتاق وزنهبرداران برود و آنها را برای حضور در سالن از خواب بیدار كند، اما وقتی در ساعت مقرر وارد سالن شد، با چنان صحنهای مواجه شده بود كه تا كنون چنین چیزی را ندیده بود. از بزرگ سالن، یعنی بهداد سلیمی گرفته تا آن وزنهبردار 16 سالهای كه هنوز پشت لبش سبز نشده در ساعت هفت و سی دقیقه در سالن حاضر شده بودند، در انتظار فرامین مربیان.
تمرین با خوشآمد كوروش باقری ـ سرمربی تیم آغاز میشود تا مربیان ببینند این هفده وزنهبردار حاضر در اردو دارای چه شرایطی هستند. روز اول تمرین است و كادر فنی چندان از وضعیت شاگردانشان با خبر نیستند، بنابراین كار با تمرینهای هوازی در هوای سرد زمستانی آغاز میشود. به هر حال تمرین اول هر بالا و پائینی كه داشت گذشت تا وزنهبرداران در مرحله تمرینی دوم با وزنهها دست و پنجه نرم كنند.
** تمرین ساعت ده و سی دقیقه
هر هفده نفر پس از یك استراحت كوتاه و كمی خوردن و نوشیدن، دوباره راس ساعت ده و سی دقیقه در سالن تمرین حاضر بودند. در این میان جوانترهایی كه نخستین سابقهی حضورشان در اردوی تیم ملی را تجربه میكردند، شور و شوق در چشمانشان مشخص بود. البته سه نفر از كم سن و سالترین آنها در گوشه سمت چپ سالن با هم روی یك تخته تمرین میكردند.
«خوب دقت كنید، ما اكنون دیگر تیمی نیستیم كه هیچ مدالآور جهانی در آن نباشد. سال پیش وقتی تمرینها را شروع كردیم، هیچ كدام از وزنهبرداران ما مدال جهانی نداشت. اما امروز چهار نفر ما صاحب مدال شدهاند و امیدواریم این روند تا المپیك هم ادامه داشته باشد و بعد از المپیك بگوییم 6 مدالآور المپیك هم امروز در جمع ما تمرین میكنند.»
در كنار آنها نیز اگرچه نواب نصیر شلال قرار داشت، اما چهره سهراب مرادی در كنار برادرش ایوب مصممتر و دیدنیتر از گذشته بود.
سهراب مرادی در سال 2011 در كمتر مسابقهای توانست شركت كند و یا بهتر بگوییم در مهمترین مسابقهای كه باید حضور مییافت، جواز حضور را پیدا نكرد، اما با رسیدن به ركورد مجموع 385 كیلوگرم نشان داد كه میخواهد گزینه اصلی تیم ملی برای حضور در بازیهای لندن باشد. او در نخستین روز تمرین هم شور و حرارت خاصی داشت. با "قدرت" و "ابروهای در هم كشیده" پشت وزنه میآمد و با غرشی بالای سر میبرد و دوباره برمیگشت و روی صندلیاش مینشست. برادرش ایوب هم كه در میان برترینها به اردو دعوت شده، نیم نگاهی به تمرینهای برادر بزرگترش داشت.
مجید عسگری، وزنهبردار سبزهروی هرمزگانی نیز در تختهای جداگانه آرام و بیصدا تمرینهایش را ادامه میدهد. او در سال 2011 فصل خوبی را پشت سر گذاشت و با چند مدال جهانی جوانان و آسیایی بزرگسالان، برای خود نامی دست و پا كرد. البته جابر بهروزی ـ جوان جویای نام مرودشتی نیز در كنار او تمرین میكرد.
در تخته روبهرویی، همان جایی كه همیشه حسین رضازاده تمرین میكرد، این بار دو وزنهبردار سبك وزن حضور داشتند. سجاد بهروزی و احسان رضاییان. رضاییان سال پیش در گوانگجو به مدال نقره رسید و سجاد بهروزی هم اگرچه به پاریس رفت، اما نتوانست كار بزرگی انجام دهد.
از آنها كه بگذریم به بخش انتهایی سالن میرسیم. جایی كه دو سنگینوزن جوان همچون بسیار كنار هم تمرین میكردند. در گوشه قرار گرفتن آنها باعث شده بود كه كمتر توجهی به آنها باشد، اما كورش باقری به عنوان فردی كه باید حواسش به همه جا باشد، حواسش به آنها نیز بود.
در آخرین تختههای سالن وزنهبرداری آزادی، شرایط متفاوت بود. جایی كه سلیمی، انوشیروانی، رستمی و محمدپور یك تخته را برای تمرین انتخاب كرده بود تا هر از چند گاه "اخمها" ، "فریادها" و "گیر دادنهای" كورش باقری را به همراه داشته باشند، اما این مدالآوران جهانی تیم، همه این عتابهای سرمربی را به جان میخریدند تا به عنوان یارانی قدیمی، قدری را بیشتر در كنار هم بگذرانند.
**علت عتابهای باقری
البته عتابهای باقری چندان هم بیمورد نیست. او اكنون دیگر مربیای نیست كه تیمی جوان و بدون نام و ستاره را در اختیارش گذاشته باشند و كسی از او توقع مدال را نداشته باشد. او هماكنون تیمی را دارد كه برای نخستین بار سوم دنیا در رده سنی بزرگسالان و قهرمان جهان در رده سنی جوانان شده است. توقع مردم و علاقهمندان چندین برابر شده و در همین حین در حالی اردو را آغاز كرده كه میبیند، قهرمانان باسابقهاش چندان آماده نیستند.
سهراب مرادی در سال 2011 در كمتر مسابقهای توانست شركت كند و یا بهتر بگوییم در مهمترین مسابقهای كه باید حضور مییافت، جواز حضور را پیدا نكرد، اما با رسیدن به ركورد مجموع 385 كیلوگرم نشان داد كه میخواهد گزینه اصلی تیم ملی برای حضور در بازیهای لندن باشد
باقری هرازچند گاه تمرینها را متوقف میكرد و توصیههایی را به وزنهبردارانش میكرد. «خوب دقت كنید، ما اكنون دیگر تیمی نیستیم كه هیچ مدالآور جهانی در آن نباشد. سال پیش وقتی تمرینها را شروع كردیم، هیچ كدام از وزنهبرداران ما مدال جهانی نداشت. اما امروز چهار نفر ما صاحب مدال شدهاند و امیدواریم این روند تا المپیك هم ادامه داشته باشد و بعد از المپیك بگوییم 6 مدالآور المپیك هم امروز در جمع ما تمرین میكنند.»
باقری وقتی به مدالهای المپیك میرسد، كمی خنده بر لبانش نقش میبندد و در سوی دیگر بهداد سلیمی از روی شوخی میگوید پس برای مدالهای المپیك باید تمرینها را از سه جلسه به روزی پنج جلسه ارتقا بدهیم و این مسئله نیز با خنده حاضرین ختم میشود و دوباره وزنهبرداران دست به هارتل میشوند.
وقتی وزنهها سبك است، ورزشكاران در حال گرم كردن خودشان هستند، اما وقتی صفحههایی كه به روی هارتل قرار میگیرند بیشتر و بیشتر میشوند، صداهای ماشاءالله نیز پیش از بالای سر بردن وزنه بیشتر به گوش میرسد. باز وزنهبرداران تمرین میكنند و باقری در میانه میدان به یكایك آنها سر میزند. مدتی از این تمرینها میگذرد تا بار دیگر سرمربی تیم ملی دستور توقف تمرین را میدهد تا بار دیگر به حرفهایش گوش دهند. «ببینید شرایط شما امروز با هم متفاوت است. برخی از شماها آنچنان آماده هستید كه همین امروز هم میتوانند در مسابقهها شركت كنند و برخی دیگر مانند این چهار مدالیست جهانی ما باید دوباره تمرینهای خود را از صفر شروع كنند.» این بخش از صحبتهای باقری نیز با صدای صلوات بهداد سلیمی ختم میشود كه غریو درود ورزشكاران بر محمد (ص) و آل محمد را در پی دارد.
این بخش از صحبتهای باقری نشان داد كه وزنهبردارانی كه او به اردوی تیم ملی دعوت كرده اگرچه از جمله بهترینهای ایران هستند، اما شرایط بدنی و آمادگی آنها چندان با یكدیگر یكسان نیست و یكی از كارهای اصلی كادر فنی در هفتههای آتی این خواهد بود كه شرایط بدنی یكسانی را در بین وزنهبرداران ایجاد كنند تا تمرینها نیز به صورت یكسان و روتین در بین آنها انجام شود.
باقری پس از نزدیك به 20 ماه فعالیت در راس تیمهای ملی وزنهبرداری اكنون بسیار باتجربهتر از گذشته شده است. او به راحتی از نام وزنهبردار باسابقهای همچون اصغر ابراهیمی گذشته و حتی با دعوت نكردن احد سنجابی به اردوی تیم ملی میخواهد ثابت كند كه چندان دوستیها و خویشاوندیها بر كار او تاثیر ندارد. اما این مسئله را وقتی در اردوی تیم ملی باشی به صورت ملموستر درك میكنی. جایی كه گوشی تلفن همراه باقری زنگ میخورد و در آن طرف خط افرادی حضور دارند كه خواستار ورود فردی جدید به اردوی تیم ملی هستند. او نیز با قدرت پاسخ میدهد كه بهترینهای ما همین نفرات بودند و ما نمیتوانیم فرد جدیدی را به اردو دعوت كنیم.
به هر حال با تمام این تفاسیر، اگرچه تمرین وزنهبرداران در این روزها چندان نكات فنی و تكنیكی بالایی ندارد اما هدف اصلی آنها این روزها بیشتر رسیدن به آمادهسازی كلی و هماهنگی بالاتر بین یكدیگر و سرمربی تیم ملی است. همه این روزها سخت در تلاشند. چه آنهایی كه در سال 2011 عنوانی برای خود دست و پا كردند و چه آنهایی كه جوانند و به تازگی برای نخستین بار مدالآوران جهانی را در كنار خود میبینند. باید منتظر ماند و دید كه شرایط این اردو چگونه خواهد شد. اردویی كه این بار ستارههای مختلفی در آن جای گرفته و پرورش این ستارههای مختلف برای حضور در بازیهای المپیك لندن، نیاز به حمایتهای ویژهتری دارد.
منبع :ایسنا