چگونه به یقین برسیم؟
مهمترین شرط عبادت استمرار و تداوم بر بندگی حق است . عبادت انجام یک سری اعمال عبادی صرف مثل نماز و روزه نیست عبادت بندگی محض خدای تعالی است،ترک محرمات و معاصی و نافرمانی و انجام واجبات دین است .

مسیر یقین از شاهراه بندگی میگذرد
موریانه در تنه تنومند درختی بزرگ میافتد ریشه، تنه و ساقه های آن را میخورد پوک میکند،این درخت بزرگ از رشد و ثمره دادن میافتد.در جنگلها و باغهای زیبا راه میروید و در بین همه درختان سرسبز و سر به فلک کشیده ،گاهی درختانی را میبینید که خشک شدهاند و مردهاند و اثر حیات و زندگی در آنها دیده نمیشود.
شک و تردید نیز در روح و روان ما چنین اثری دارد ما را مرده ای بی حرکت میکند ،و رشد و تکامل ما را از ما میگیرد.
میخواهیم درسمان را ادامه دهیم هدفمان را گم کردهایم و نمیدانیم درس بخوانیم یا نه، پیش خود میگوییم خیلیها وارد بازار کار شدهاند و خیلی پولدارند پس چرا درس بخوانیم؟
میخواهیم نماز بخوانیم و دینمان را حفظ کنیم و افرادی را میبینیم که در عین بی دینی در ظاهر پول دارند و خوش زندگی میکنند و همین شک و تردید ما را سست میکند و پای اراده مان را میلرزاند .چه کنیم که هدف را بشناسیم و شک و تردید را نابود کنیم و به یقین برسیم.
هر نوعی از انواع موجودات برای خود هدف و غایتی از کمال دارند که از بدو پیدایش به سوی آن حد از کمال سیر میکند و با حرکت وجودش آن کمال را جستجو میکند و لذا همه حرکاتش طوری است که با آن کمال متناسب است و تا خود را به آن حد نرساند آرام نمیگیرد مگر آنکه مانعی در سر راهش بیابد و او را از سر باز بدارد و قبل از رسیدن به هدف او را از بین ببرد مثلا درخت به خاطر آفت هایی که به آن حمله میشود از رشد و نمو بایستد.
شک و تردید عامل مهمی در محرومیت انسان از رسیدن به هدف است پس بهترین درمان چیست؟
معنای شک
شک به معنای دو دل بودن در کاری و به معنای توقف میباشد و در اصطلاح قرآنی آنست که شخص به هیچ یک از دو طرف قضیه یقین نکند و ترجیح هم ندهد. شک اضطراب میآورد و نوعی از جهل است و آن القاد شبهه در قلب است.
علت شک و تردید
جهل و تقلید کورکورانه
بزرگترین اشتباه ما آن است که ما از طریق شناسنامه مسلمان شدهایم چون پدران و مادرانمان مسلمان بودند ما نیز مسلمانیم و هیچ وقت در پی آن نبودیم که دین را بشناسیم و ابهامات آن را در ذهن خود برطرف کنیم چون به ما گفتهاند نماز بخوانید و روزه بگیرید و حجابتان را حفظ کنید.

وَ إِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلاَ یَهْتَدُونَ
چون به آنان گفته شود از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید میگویند نه بلکه از چیزی که پدران خود را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم آیا هر چند پدرانشان چیزی را درک نمیکرده و به راه صواب نمیرفتهاند.(بقره 170 )
ولی علت آن را نمیدانیم برای همین در جاده تاریک و هوای ابری و مه گرفتهی دین رانندگی میکنیم و صد در صد تصادف میکنیم و گاهی به مقصد نمیرسیم ودر بین راه خیلی راحت شاید دین و ایمانمان را هم بر باد بدهیم ؛ با اندک سختی یا اندک شبهه ای در دین که دشمنان در دین برایمان ایجاد میکنند .
یقین، راه درمان
خداوند تنها راه درمان شک و تردید را در قرآن یقین معرفی میکند یقین به معنای باور چیزی که معلوم و واضح و آشکار است میباشد به طوری که قابل زوال و ضعف نباشد.اگر تردید و شک، اضطراب و دلهره و توقف میآورد،یقین به انسان آرامش خاصی میدهد و او را تا سر منزل مقصود میرساند.
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَی قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَی وَلَکِن لِّیَطْمَئِنَّ قَلْبِی
و (یاد کن) آنگاه که ابراهیم گفت: (پروردگارا، به من نشان ده؛ چگونه مردگان را زنده میکنی؟) فرمود: (مگر ایمان نیاوردهای؟) گفت: (چرا، ولی تا دلم آرامش یابد.)(بقره /260)
حضرت ابراهیم (علیه السلام)از خداوند میخواهد تا چگونگی زنده شدن مردگان را به او نشان دهد و این حاجت را برای آرامش و اطمینان قلبش در خواست میکند .
یقین میوه عبادت
تنها راه به دست آوردن یقین عبادت و بندگی خداست. عبادت اثر عمیقی در تقویت روح و ایمان و ارده آدمی دارد. و یقین دریایی است که رودخانه های عبادت به آن منتهی میشود.
وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ(حجر/99)
و پروردگارت را عبادت کن تا یقین ( مرگ) تو فرا رسد
انسان موجودی است که بالاترین استعداد و تکامل را دارد از نقطه عدم به آغاز حرکت کرده و به سوی بی نهایت پیش میرود و عبادت مکتب عالی تربیت است. اندیشه انسان را بیدار و فکر او را متوجه بی نهایت میسازد. گرد و غبار گناه و غفلت را از دل و جان میشوید. صفات عالی انسانی را در وجود او پرورش میدهد. روح ایمان را تقویت و آگاهی و مسئولیت به انسان میبخشد.
استمرار در عبادت
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ(بقره/21)
ای مردم پروردگارتان را که شما و کسانی را که پیش از شما بودهاند آفریده است پرستش کنید باشد که به تقوا گرایید .
مهمترین شرط عبادت استمرار و تداوم بر بندگی حق است . عبادت انجام یک سری اعمال عبادی صرف مثل نماز و روزه نیست عبادت بندگی محض خدای تعالی است،ترک محرمات و معاصی و نافرمانی و انجام واجبات دین است .
یک چراغ تا زمانی که به منبع انرژی وصل است روشن است و نور و گرما دارد زمانی که برق قطع شد، نور و گرمای چراغ نیز نابود میشود پس شرط در عبادت استمرار و تداوم است.
نماز خواندن مداوم و سر وقت و با حضور ،نور خدا را در دل روشن میکند.حفظ زبان از گناه پاکیزگی و طهارت روح را تضمین میکند. آنها که به دنبال هر بهانه ای از بندگی سر باز میزنند یقینا برکات و آثار عبودیت را در زندگی نمیبینند و ملکوت انسانی در آنان رشد نمیکند .
لذت دنیا بهتر یا لذت عبادت
چرا روح ما لذت عبادت را نمیچشد؟ حضرت عیسی(علیه السلام)فرمود: براستی برای شما میگویم: همانطوری که بیمار هنگام نظر نمودن به غذا از بسیاری درد توجهی به لذت آن ندارد ، همچنین اهل دنیا که از پرستش خداوند لذتی نمیبرند و با یافتن شیرینی دنیا شیرینی عبادت را نمییابند.
گلابی رسیده خوش آب و رنگ و تازه برای انسانی که سالم است لذت دارد و با اشتها آن را میل میکند .اما کسی که زخم معده دارد نمیتواند این میوه را بخورد بلکه با خوردن آن دلش درد میگیرد و برای معده او ضرر دارد.این میوه سرشار از ویتامینها و مواد مفید است و برای بدن لازم است .ولی کسی که بیمار است خود را از خوردن آن محروم کرده است .انسانی که با سم و میکروب گناه ،خود را مریض کرده آیا میتواند لذت عبادت را بچشد؟ خدا لذت مناجات را گرفته یا خودش،محرومیت را کسب کرد؟ به ما کسب ایدیکم.
مریم خندابی
بخش قرآن تبیان
منبع :
تفسیر المیزان –علامه طباطبایی