روایت حیران از مرد قهوهچی
گفتوگو با بازیگر سریال عكاسخانه
مهدی سلطانی با بازی در نقش حاج بهزاد در سریال در مسیر زایندهرود توجه خیلیها را به خود جلب كرد.
البته او در دهه 70 نقشهای كوتاهی در سریالهای كارآگاه و محاكمه به كارگردانی حسن هدایت بازی كرده است و با همین كارگردان، سینما را هم تجربه كرده است.
اما عمده فعالیتهای او به صورت جدی به تئاتر و آن هم بازیگری در این عرصه مربوط میشود. سلطانی نمایشهای متعددی بازی كرده و دارای مدرك دكترای تئاتر از دانشگاه آوینیون فرانسه است.
سلطانی را در حال حاضر در سریال «عكاسخانه» كه از شبكه 2 سیما پخش میشود، میبینیم كه همین موضوع بهانه گفتوگوی ما با این بازیگر است.
بعد از مجموعه در مسیر زایندهرود احتمالا با پیشنهادات زیادی مواجه شدید. چطور شد بازی در سریال عكاسخانه را انتخاب كردید؟
حضور یك بازیگر در یك اثر محصول شرایط مساعد است. اینكه بازیگر درگیر كار دیگری نباشد، شرایط روحی و سلایق او، اخلاق و جهانبینی او با فیلمنامه، نقش، كارگردان، تهیهكننده، گروه بازیگران كه همخوانی نسبی با آنها داشته باشد و البته تقدیر هم موثر است. كه البته من به آخری یعنی تقدیر اعتقاد ویژهای دارم.
«حیران خان» صاحب قهوهخانهای در بازارچه است كه ویژگیهای خاصی دارد. برای رسیدن به این شخصیت چه كردید؟
قبل از هر چیز لازم بود جهانبینی حیران را كشف كنم. اینكه او از چه منظری به دنیا و واقعیتهای پیرامونش نگاه میكند. چه چیزهایی برایش مهم هستند و چه چیزهایی از اهمیت كمتری برخوردارند. آمیختگیاش نسبت به سنت، فرهنگ، مذهب، خانواده، وطن و واقعیتهای روزمره چگونه و به چه میزان است. شغل او چه تاثیری در رفتارهای فردی و اجتماعی او داشته است. برای بهدست آوردن تمام این اطلاعات فیلمنامه را با دقت زیادی خواندم و آن را تحلیل كردم. همچنین با رجوع به برخی قهوهخانههای دایر تهران، مشاهده و مطالعه میدانی نیز برای رسیدن به این نقش داشتم كه همه اینها كمك كرد بتوانم نقش حیرانخان را بازی كنم.
شما در اجرای این نقش چه تلاشهایی كردید كه حیرانخان در میان شخصیتهای زیاد عكاسخانه برجسته و دیده شود؟
در مرحله اول تلاش من در جهت قابل باورنمودن حیران بود. تمام تلاشم این بود و هست كه با استفاده از تكنیك، كاری كنم كه اولا برای خودم و سپس برای مخاطب به عنوان حیران قهوهچی متقاعدكننده باشم.
بازیگری برای من صرفا یك شغل نیست. هدف هم نیست. جدای از فعالیت فرهنگی، بازیگری برای من ابزاری برای به آرامش رسیدن و به آرامش رساندن است، آرامشی كه محصول آفرینش است. بازیگری در نوع متعالی آن حتی میتواند به خودشناسی منجر شود.
چه ویژگیهایی در این فیلمنامه باعث شد شما این نقش را بپذیرید؟
فاصله گرفتن از سوژههای تكراری و پیش پا افتاده و پرداختن به سوژههای ملی و مضامین فرهنگی و نیكورفتاری ایرانی كه میرود به ورطه فراموشی سپرده شود از ویژگیهای این فیلمنامه بود.
با توجه به این ویژگیها فكر میكنید پس از گذشت حدود پنج سال از پخش سری سوم این مجموعه، تا چه اندازه تولید سری چهارم آن نیاز بود؟
به اعتقاد من هر كار موفقی كه در چارچوب ارتقای فرهنگی قرار بگیرد و مخاطبش را نیز حفظ كرده باشد، دلیلی برای توقف تولیدش وجود ندارد.
عكاسخانه با مضمون تاریخی و برخورداری از فضای سنتی علاوه بر روایت دورهای از تاریخ، گویای فرهنگها و خردهفرهنگهای ایران نیز هست. این ویژگیها تا چه اندازه در روایت داستان و دیالوگها رعایت شده است؟
اگر نخواهیم این اثر را با آثار فاخر و ماندگار مانند آثار علی حاتمی مقایسه كنیم این ویژگیها در عكاسخانه تقریبا رعایت شده است.
لوكیشن این سریال در خیابان ری و شهرك سینمایی غزالی است. به نظر شما طراحی دكور این سریال تا چه اندازه باعث شده كه مخاطب بتواند با این سریال ارتباط برقرار كند؟
طراحی صحنه و لباس از عناصر مهمی هستند كه علاوه بر مشخص كردن مكان و دوره تاریخی، ایجادكننده حال و هوا و فضای درام یا روایت نیز هستند. اما به دلیل محدودیت مالی بیشتر از آرشیو لباس و صحنه استفاده میشد كه در كارهای دیگر نیز از آنها استفاده شده است. به نظرم با چنین شرایطی، ایجاد چنین فضایی با حداقل امكانات توسط طراح صحنه جای تقدیر دارد.
داستان این سریال براساس روایتهایی از زندگی مردم ایران در 100 سال گذشته و در دوره رضاخان شكل گرفته است. به نظر شما كارگردان تا چه اندازه توانسته با میزانسن و دكوپاژ (نمابندی) صحیح این فضا را به مخاطب منتقل كند؟
اجازه بدهید من همچنان در جایگاه بازیگر به سوالات شما پاسخ دهم و نه منتقد. شاید بهتر باشد مخاطب در این زمینه قضاوت كند. اما به هر حال باید بگویم كه با استانداردهای موجود و شرایط حاكم بر این پروژه، آقای مهدیپور به عنوان كارگردان، وظایف خودشان را بخوبی انجام دادهاند.
برای انتخاب بازیگر در چنین سریالهایی باید چه ویژگیهایی مدنظر قرار بگیرد تا بازیگران به خوبی بتوانند ضمن شناخت كافی از داستان و شخصیتها نقششان را به درستی اجرا كنند؟
بازیگر به معنای واقعی كلمه، با استفاده از تكنیك و دانش بازیگری نقش خود را در هر داستان یا اثری چنان ایفا میكند كه متقاعدكننده، جذاب و تاثیرگذار باشد. اما گاهی توانایی بازیگر در یك گونه نمایشی بیشتر از گونههای دیگر است. شناخت كافی نسبت به تواناییهای بازیگر و هدایت درست او از سوی كارگردان،دو ركن اساسی در موفقیت یك سریال یا فیلم به لحاظ بازیگری است.
شما تجربه بازی در چندین نمایش را دارید و در دهه 70 هم نقشهای كوتاهی را در تلویزیون برعهده داشتید تا اینكه در سریال زایندهرود و سپس در عكاسخانه دیده شدید. فكر كنم تئاتر برایتان بیشتر از تلویزیون اهمیت دارد. چرا كمتر در تلویزیون دیده میشوید؟ این موضوع به دلیل مشغله كاریتان در دانشگاه است یا خودتان با حساسیت نقشهایتان را انتخاب میكنید؟
تدریس در دانشگاه معمولا مانعی برای پرداختن به كارهای هنری من نبوده است. همینطور پرداختن به كارهای هنری نیز به برنامههای آموزشی من لطمه نزده است. بر عكس، مكمل آن بوده است.
سلطانی: بازیگر به معنای واقعی كلمه، با استفاده از تكنیك و دانش بازیگری نقش خود را در هر داستان یا اثری چنان ایفا میكند كه متقاعدكننده جذاب و تاثیرگذار باشد
تدریس در دانشگاه مرا مجبور میكند كه دانش خود را بهروز كنم. این امر صد البته در ایفای نقش به من كمك میكند. همچنین از پرداختن به امور بازیگری یا كارگردانی به صورت عملی تجربهای حاصل میشود كه با انتقال این تجربه به دانشجویان، امورات مربوط به آموزش نیز مطلوبتر صورت میگیرد. بنابراین، تدریس و كار هنری نهتنها مانعی برای هم نیستند، بلكه میتوانند به عنوان مكمل هم عمل كنند. در هر صورت، اگر بعضی شرایط فراهم شود هیچ محدودیتی در فعالیت بیشتر در تلویزیون یا رسانههای دیگر ندارم.
شما تئاتر را از چه سالی شروع كردید؟
سال 71 وارد دانشگاه شدم و از همان موقع به صورت حرفهای كارم را در تئاتر آغاز كردم.
اولین كار حرفهایتان كدام نمایش بود؟
چند و چون به چاه رفتن چوپان به نویسندگی علیرضا نادری و كارگردانی علی یازرلو كه سال 73 در جشنواره تئاتر فجر اجرا شد اولین كار حرفهایام در تئاتر بود. در دهه 70 فقط دو نمایش را روی صحنه كارگردانی كردید. چرا كمتر سراغ كارگردانی تئاتر میروید؟
فعالیت در عرصه بازیگری فرصت پرداختن به كارگردانی را از من گرفته است. البته فعالیت در عرصه كارگردانی خصوصا در كشور ما شرایط خاص و پیچیدهای را طلب میكند. مناسبات اداری شامل تصویب متون نمایشی مناسب، در اختیار داشتن سالن تمرین و اجرای مناسب در زمان و وقت مناسب، مذاكره متعدد با هیات ممیزی با سلیقههای گوناگون و گاهی بسیار محافظهكارانه، تصویب بودجه ناهمگون، در اختیار داشتن بازیگران مناسب و با انگیزه برای چند ماه تمرین و اجرا و همچنین مسوولیتپذیری شدید در همه عرصهها (فرهنگی،هنری، قضایی، اداری و ...) همه و همه شما را ترغیب میكند عطای كارگردانی را به لقایش ببخشید. اما با این همه اگر حداقل شرایط لازم فراهم باشد، با كمال فروتنی كارگردانی را هم ادامه خواهم داد.
چرا از سال 83 تا 88 از صحنه تئاتر غایب بودید؟
برای ادامه تحصیل در فرانسه اقامت داشتم.
در فرانسه فعالیتهایی در عرصه نمایش هم داشتید؟
باید در زمانی محدود پایاننامهام را ارائه میدادم و دفاع میكردم. مجال پرداختن به كارهای دیگر را نداشتم و بیشتر زمانم صرف كارهای دانشگاهی شد. البته این را هم اضافه كنم كه من ساكن آوینیون بودم و شانس این را داشتم كه تئاترهای زیادی ببینم. مخصوصا در زمان برگزاری جشنواره تئاتر آوینیون این فرصت را بسیار داشتم.
تفاوت نمایشهای آنها با نمایشهای خودمان چقدر است؟
آنها از ما باهوشتر نیستند، اما شرایط بهتر و امكانات بیشتری در اختیار دارند. همین باعث میشود كه ما چه به لحاظ كیفی و چه به لحاظ كمی شاهد كارهای متنوعی از آنها باشیم. البته این به آن معنا نیست كه همه نمایشهایی كه آنجا اجرا میكنند از نمایشهای ما بهتر هستند. گاهی آثار باارزشی در ایران تولید میشوند كه مورد توجه جهانیان هم قرار میگیرند، اما متاسفانه تعدادشان كم است به همان نسبت تعداد كارهای كمارزشمان هم كم است چون اصولا تعداد نمایشهایی كه در ایران اجرا میشوند به نسبت كشورهای توسعهیافته كمتر است. مثلا اگر در ایران در حالت خوشبینانه، شبی 20 نمایش اجرا میشود در كشور فرانسه این رقم حداقل به 1000 میرسد. بنابراین اگر درصدی هم حساب كنیم تعداد كارهای هم پرمایه و هم كممایه در فرانسه بیشتر از ایران است.
علاقهمندید بازیگری را بیشتر در تئاتر یا سینما یا تلویزیون ادامه دهید؟
بازیگری برای من صرفا یك شغل نیست. هدف هم نیست. جدای از فعالیت فرهنگی، بازیگری برای من ابزاری برای به آرامش رسیدن و به آرامش رساندن است، آرامشی كه محصول آفرینش است. بازیگری در نوع متعالی آن حتی میتواند به خودشناسی منجر شود. خودشناسی كه از مواجهه انسان با دیگری شكل میگیرد. به نظر میرسد كه این رویداد در تئاتر بیشتر از سینما و تلویزیون رواج دارد. اما در هر صورت بازی در یك فیلم یا سریال خوب را به تئاتر بد ترجیح میدهم.
بازی در این سه حوزه تا چه اندازه متفاوت است و اساسا آیا بازیگران میتوانند در هر سه حوزه فعالیت كنند؟
تفاوت بیشتر در فرم است و نه محتوا. به بیان دیگر تفاوت در اجرای نقش است. مثلا اگر قرار بود همین نقش حیران را روی صحنه تئاتر اجرا كنم برای رسیدن به نقش باید همین مراحل را طی میكردم. اما در ارائه نقش حیران روی صحنه میبایست بهگونهای عمل كنم كه رفتار، گفتار و احساسم متناسب با اندازه سالن اجرا برای تماشاگر قابل دیدن، شنیدن و قابل فهم باشد. گاهی بازیگر ممكن است یكی دو ساعت به صورت مستمر روی صحنه باشد. در این مدت، كوچكترین اشتباهی به چشم میآید و نابخشودنی است.
اما در سینما و تلویزیون، دوربین، میكروفن، میز تدوین و صدا و گاهی استودیوی دوبله به كمك بازیگر میآیند تا ضعفهایش كمتر شود و بیشتر حسنهایش دیده شود. در واقع، بازیگر در سینما و تلویزیون بخشی از تواناییاش را مدیون عوامل فنی است. به همین دلیل است كه یك بازیگر خوب سینما لزوما نمیتواند بازیگر خوب تئاتر هم باشد. اما برعكسش محتملتر است.
در چند سال اخیر تلاش میشود كه از بازیگران معروف در ساخت مجموعههای تلویزیونی استفاده شود. به نظر شما چرا تهیهكنندگان و كارگردانان كمتر علاقهمند هستند از بازیگران خوب تئاتر در كارهایشان استفاده كنند؟
مهمترین علتش عدم شناخت است. متاسفانه تهیهكنندگان و كارگردانان كمی وجود دارند كه به دیدن تئاتر عادت داشته باشند. اگر گاهی هم از بازیگر تئاتر استفاده میكنند به خاطر معرفی دیگران است.
در تئاتر امروز ما بازیگران ناشناختهای وجود دارند كه بسیار توانمندند. دومین علت، تصور غلطی است كه در رابطه با بازیگری اغراق شده توسط بازیگران تئاتر وجود دارد. به هر حال، بازیگر تئاتر بدون تجربه بازیگری جلوی دوربین، با كمی هدایت كارگردان، براحتی میتواند خود را با این رسانه هماهنگ كند.
منبع:جامجم/ فرشید قرهلی