تبیان، دستیار زندگی
عبدالجبار كاكایی،شاعر گفت: برگزاری نشست‌های شعر و ترانه‌خوانی در تزریق جان تازه به فضای ترانه و شعر امروز مؤثرتر از برگزاری نشست‌های پژوهشی در این زمینه است. زیرا در این نشست‌ها اثر تولید می‌شود و تولید اثر مهم‌ترین بخش فعا...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نشست‌های شعر و ترانه‌خوانی به ترانه امروز جان می‌دهد

عبدالجبار كاكایی،شاعر گفت: برگزاری نشست‌های شعر و ترانه‌خوانی در تزریق جان تازه به فضای ترانه و شعر امروز مؤثرتر از برگزاری نشست‌های پژوهشی در این زمینه است. زیرا در این نشست‌ها اثر تولید می‌شود و تولید اثر مهم‌ترین بخش فعالیت ادبی است.

عبدالجبار كاكایی -شاعر و مدیر خانه شعر بنیاد نویسندگان و هنرمندان گفت: به طور طبیعی ترانه با آهنگ تكمیل می شود. یعنی نیاز به مكمل دارد و به نیت اثرگذاری آنی بر مخاطب سروده می‌شود.

وی افزود: ترانه چون به هر حال خوانده می‌شود و شنیده می‌شود و معمولا مكتوب نمی‌شود. مكتوب شدن ترانه برای حفظ اسناد ترانه است و گرنه ترانه به صورت شفاهی جریان دارد. اثری هم كه به صورت شفاهی باید انتقال یابد، باید ساده و روان باشد.

كاكایی ادامه داد: چون مكمل ترانه آهنگ است، باید متناسب با ظرفیت آهنگ سروده شود. بنابراین ترانه‌ها بدون آهنگ، قابلیت ارایه و خواندن و چاپ شدن ندارند. از این لحاظ ترانه مشابه نوحه است. زیرا وابسته به شرایطی خاص است. بنابراین تفاوت‌های ترانه و شعر از همین ویژگی‌ها آغاز می‌شود.

وی گفت: شعر قدرت تأمل به مخاطب می‌دهد. عنصر تصویرگری و استعاره در شعر حرف اول را می‌زند. در صورتی كه در ترانه اگر ترانه‌سرا بخواهد خیلی از صنایع ادبی استفاده كند، حداكثر می‌تواند سراغ تشبیه برود.

كاكایی اضافه كرد: مهم‌ترین تفاوت شعر و ترانه این است كه شعر مستقلا هویت دارد و قابل ارائه است، اما ترانه بدون موسیقی، قابلیت ارایه ندارد. از طرفی، عصر ما بعد از رواج موسیقی پاپ و تمام شدن دوره فترت، ترانه‌سرایی گسترش یافته و همین موضوع باعث شده كه ترانه‌سرایی معاصر نیاز فراوانی به نقد و بررسی داشته باشد.

وی گفت: نكته‌ای كه در این میان وجود دارد این است كه شاعران نسبت به ترانه نظر مساعدی ندارند و ترانه را دون شأن خود می‌دانند و خیلی به این قالب نزدیك نمی‌شود، در صورتی كه بی خبر از این هستند كه ترانه ظرافت‌هایی دارد كه می‌تواند موثرتر از شعر باشد. از طرف دیگر، ترانه‌سراها بیشتر آهنگسازان و خواننده‌ها هستند و این كیفیت ترانه را پایین آورده است، زیرا ترانه‌سرایی به جمعی رفته است كه آن جمع از ادبیات آگاهی چندانی ندارد. بنابراین ضرورت تعامل و گفت‌و‌گوی شاعران با ترانه‌سرایان پدید می‌آید. مطمئنا از این تعامل نسلی به وجود خواهد آمد كه می‌تواند شعرها و ترانه‌های خوبی بسراید. نسلی كه مثل حسین منزوی و محمدعلی بهمنی هم با ترانه‌سرایان و هم با شاعران همنشین باشد.

وی درباره ویژگی‌های ترانه قبل و بعد از انقلاب گفت: پس از انقلاب تا سال‌هایی، ترانه وجود نداشت و فقط سرود گفته و خوانده می‌شد. در واقع ترانه بعد از انقلاب، در دهه هفتاد پدید می‌آید و این زمانی است كه فضای ترانه فارسی به بن بست رسیده است. یعنی در واقع اشباع شده است و نیاز است كه مسیرهای تازه باز شود. بازشدن مسیرهای تازه هم مستلزم صرف وقت و انرژی نسل‌ها است. خوشبختانه این اتفاق می‌افتد و حركت‌های جدیدی در حوزه ترانه‌سرایی پدید آمده است. مثلا علی معلم دامغانی توانسته واژه‌های تازه و تلمیحات نویی را در ترانه به كار برد. در مجموع ترانه پیش از انقلاب موفق‌تر است و این موضوع خیلی طبیعی است و جای شگفتی و تعجب ندارد و فضیلتی هم برای ترانه‌سرایان پیش از انقلاب محسوب نمی‌شود. زیرا آنها در فضایی ترانه‌سرایی كردند كه آن فضا تشنه بود. اما نسل ما در فضایی قرار دارد كه از ترانه اشباع شده است.

كاكایی در پایان گفت: بازكردن فضاهای جدید در ترانه از آنجایی كه مستقیما با احساسات مردم در ارتباط است كار بسیار مشكلی است.

لینک :

عبدالجبار كاكایی : رهبر، شعر دهه اخیر را مثبت ارزیابی كردند

ترانه‌ی امروز طراوت و شادابی گذشته را ندارد