تبیان، دستیار زندگی
نخستین دادگاه رسیدگی به اتهامات امیر میرزایی حکمتی که چندی پیش به اتهام جاسوسی برای آمریکا بازداشت شده بود، پیش از ظهر امروز، سه شنبه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جزییات محاکمه جاسوس سیا


نخستین دادگاه رسیدگی به اتهامات امیر میرزایی حکمتی که چندی پیش به اتهام جاسوسی برای آمریکا بازداشت شده بود، پیش از ظهر امروز، سه شنبه در شعبه 15 دادگاه انقلاب و به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.

به گزارش «تابناک» در کیفرخواست صادره برای امیر میرزایی حکمتی که توسط نماینده دادستان خوانده شد، با استناد به گزارش‌های مدیرکل حقوقی قضایی معاونت جاسوسی وزارت اطلاعات آمده است که حکمتی با هدف نفوذ اطلاعاتی به سیستم اطلاعاتی کشور وارد ایران شده و با بررسی دقیق‌تر، مشخص شد که هدف وی متهم سازی ایران به دست داشتن در تروریسم است.

جاسوس سیا-امیر میرزایی حکمتی

در این کیفرخواست همچنین آمده است که متهم از ماه می 2009 میلادی توسط سازمان جاسوسی آمریکا «سیا» استخدام شده و مأموریت‌هایی را برای جاسوسی در ایران داشته است.

در این کیفرخواست با اشاره به فرستادن حکمتی به پادگان بگرام افغانستان و دسترسی وی به اسناد سری و سپس گرفتن مأموریت برای حضور در ایران و سپس مراجعه به وزارت اطلاعات و برقراری رابطه با کارشناسان این وزارت به عنوان مراحل انجمن مأموریت متهم، آمده است. اقرار صریح و نزدیک به واقع متهم، ارتباط با سازمان سیا و اقدام علیه امنیت کشور بوده  و انگیزه‌های همکاری با سیا محرز است؛ از این روی، تقاضای کیفر برای متهم خواستار می‌شود.

* دفاعیات متهم

پس از خوانده شدن کیفرخواست، متهم خود را امیر میرزایی حکمتی متولد 1983 میلادی، مجرد، دارای لیسانس اقتصاد معرفی کرد و گفت: سال 2001 برای تأمین هزینه‌های دانشگاه وارد ارتش آمریکا شدم و می‌خواستم چند سال سربازی کنم تا هزینه‌های دانشگاهم فراهم شود، چراکه پدرم نمی‌توانست هزینه‌های دانشگاهم را پرداخت کند.

حکمتی ادامه داد: من چهار سال سرباز بودم و 9 ماه در عراق حضور داشتم. پس از سربازی در یک سازمان پژوهشی برای وزارت دفاع آمریکا استخدام شدم که کارم ترجمه و پژوهش فرهنگ و زبان عربی بود.

حکمتی ادامه داد: پس از آن برای یک شرکت به منظور آموزش زبان و فرهنگ عربی و اسلامی استخدام شدم. من به سربازان آمریکایی یاد می‌دادم که چگونه با مردم عرب رفتار کنند؛ افزون بر اینکه یکسری تاکتیک‌های سربازی را نیز به آنها آموزش می‌دادم.

وی خاطرنشان کرد: سال 2009 مصاحبه‌ای با سازمان جاسوسی آمریکا «سیا» داشتم؛ پس از این مصاحبه به من زنگ زدند و گفتند که می‌خواهیم رزومه شما را ببینیم. پس از ارایه رزومه و چند مصاحبه دیگر با من تماس گرفتند و من برای همکاری با DAE در نظر گرفته شدم که در این شرکت، پنج ماه آموزش اطلاعاتی داشتم و پس از آن به عراق رفتم و 9 ماه آنجا بودم. در این مدت، کارم این بود که نحوه رفتار با سربازان عراقی را به سربازان آمریکایی یاد می‌دادم.

من نمی‌دانستم کاری علیه ایران انجام می‌دهم. من نیاز به کار داشتم. آنها به من گفتند برو اطلاعات بده و من هم دیدم این چیزی نیست که به ایران ضرر بزند؛ افزون بر اینکه پول هم می‌گیرم. البته قصدم این بود که در ایران ادامه زندگی بدهم و به آمریکا برنگردم، چرا که من ایران را دوست دارم. اگر به من می‌گفتند مثلا برو و یک نفر را در ایران ترور کن، هیچ گاه این کار را نمی‌کردم

این متهم خاطرنشان کرد: پس از عراق به مدت دو سه ماه در پادگان بادران افغانستان به عنوان تحلیلگر اطلاعات مشغول شدم.

حکمتی در ادامه و در توضیح مأموریتی که به وی درباره ایران سپرده شده بود گفت:‌ به من گفتند یکسری اطلاعات را به ایران ببر و به وزارت اطلاعات بده و پول هم بگیر. این اطلاعات البته اطلاعات درستی بود. من هم فکر کردم که هیچ ضرری به ایران از این ناحیه وارد نمی‌شود و من نیز نمی‌خواستم ضرر بزنم. من فریب خوردم و قصد خودم این بود که در ایران زندگی کنم و به آمریکا برنگردم.

وی در پاسخ به این پرسش قاضی صلواتی که میزان حقوق دریافتی شما از ارتش آمریکا چقدر بود، مبلغ دو هزار دلار در ماه را به عنوان حقوق خود ذکر کرد و در پاسخ به این که نخستین افسر «سیا» که با شما دیدار کرد چه کسی بود، از «مارک» به عنوان نخستین افسر رابط خود با CIA نام برد و گفت: مارک یکسری سؤال از من کرد که بیشتر درباره شخصیت من و علاقه‌ام به کار اطلاعاتی بود.

* آموزش‌ها و راهکارهای انجام مأموریت در ایران

حکمتی در پاسخ به این پرسش قاضی صلواتی که به شما چه آموزش‌هایی در رابطه با مأموریتت در ایران داده بودند، اظهار داشت:‌ در واشنگتن در مصاحبه‌ای که با مأمور «سیا» داشتم به بنده آموزش دادند که از کجا و چگونه وارد ایران شوم و چه اطلاعاتی بدهم و چگونه فعالیت کنم.

قاضی صلواتی به متهم گفت که به شما نقشه وزارت اطلاعات و خیابان‌های اطراف آن و همچنین نحوه برخورد با کارشناسان وزارت اطلاعات را نیز آموزش داده بودند که حکمتی پاسخ داد: نقشه‌ای که گفتید، به من نشان داده و گفته بودند که از دبی با هواپیما به ایران بیایم و اطلاعاتی که داده بودند، به مأموران وزارت اطلاعات ایران تحویل دهم.

حکمتی در پاسخ به پرسش قاضی صلواتی مبنی بر مدت حضورش در بگرام افغانستان، مدت زمان دو ماه حد واسط ژوئن 2001 تا آگوست 2001 را میزان اقامتش در بگرام افغانستان ذکر کرد و در پاسخ به این که در بگرام چه می‌کردی، گفت: من تحلیلگر اطلاعات بودم و تخصصم طالبان بود. بیشتر گزارش می‌خواندم و می‌نوشتم و خودم نیز به گزارش‌های جاسوسی درباره ایران دسترسی داشتم.

جاسوس سیا-امیر میرزایی حکمتی

آگاهی‌های محرمانه از ایران

متهم در پاسخ به این که آیا شما به اطلاعات محرمانه درباره ایران دسترسی داشتید، با تأیید این موضوع گفت: از طریق سیستم محرمانه‌ای که وجود دارد، می‌توانستم درباره همه کشورهای دنیا گزارش‌های سری را بخوانم. یکی از منابع این سیستم سازمان سیا بود همچنین از طریق منبع NSA شماره تلفن‌هایی را که شنود می‌شوند، می‌توانستم مکالماتشان را بخوانم؛ بیشتر از منبع NSA و CIA گزارش‌ها را می‌خواندم و یادداشت می‌کردم و بخشی از آنها را به ایران آوردم.

حکمتی همچنین گفت: پیش از استخدام در سازمان «سیا» سه مصاحبه داشتم که نخستین ‌آنها با آقای مارک بود که درباره شخصیتم و علاقه‌ام به کار اطلاعاتی پرسید. مصاحبه دومم در واشنگتن بود که به دروغ سنج نیز متصل شدم و از نظر روانی من را آزمایش کردند. مصاحبه سومم نیز در واشنگتن بود که درباره کار در «سیا» و حقوق و بیمه و مزایای کارمندان آن با من صحبت شد.

* سوابق همکاری‌های حکمتی

متهم همچنین در پاسخ به پرسش قاضی صلواتی مبنی بر اینکه طبق گزارش‌ها و اسناد شما با شرکت پژوهشی اطلاعاتی کوبیک CUBIC از سال 2008 تا 2010 همکاری داشته و سالانه  85 هزار دلار دریافت کرده‌ای، گفت: شرکت کوبیک یک شرکت خصوصی دفاعی است. من کارم در این شرکت معلمی آموزشی برای سربازان آمریکایی بود که خود این سربازان مربی سربازان عراقی و افغانی می‌شدند. مسئولیت من این بود که از نظر فرهنگی و زبانی به آنها آموزش دهم که چگونه با سربازان عراقی و افغانی ارتباط برقرار کنم.

قاضی صلواتی به متهم گفت: شما در شرکت بای سیستم(BAESYSTEMS) انگلیسی نیز دوره پنج ماهه آموزشی گذرانده‌ای؟ حکمتی پاسخ داد: من پنج ماه دوره آموزشی در شعبه آمریکایی این شرکت داشتم. کسی که تجربه‌ای در تحلیلگری اطلاعات ندارد، این دوره را می‌گذراند و من نیز در این دوره یاد گرفته‌ام که چگونه با سیستم‌های محرمانه کار کنم و چگونه گزارش بنویسم و تخلیه اطلاعاتی کنم.

حکمتی در پاسخ به این که در این شرکت چه آموزش‌هایی در رابطه با ایران به شما داده شد، گفت: درباره ایران هیچ آموزشی در این شرکت نداشتم و فقط یک دوره تحلیلگری گذراندم. پس از پایان این دوره آموزشی، 9 ماه به عراق رفتم و در آنجا کارم تحلیلگری و مصاحبه با سربازان عراقی بود.

متهم همچنین در پاسخ به این گفته قاضی صلواتی که شما به دستور «سیا» در شرکت X3 که در ساخت تجهیزات نظامی فعالیت دارد، استخدام شدی، گفت: این شرکت یک شرکت خصوصی دفاعی است که با نیروهای آمریکایی در افغانستان قرارداد دارد و خدمات اطلاعاتی به آنها می‌دهد و من نیز به عنوان تحلیلگر در این شرکت استخدام شدم.

حکمتی در پاسخ به این که در قبال این مأموریت چقدر پول به شما پیشنهاد شد، گفت: پانصد هزار دلار به من پیشنهاد کردند؛ اما گفتند این پول را هنگام برگشتن به من می‌دهند

* زمان شروع انجام مأموریت

حکمتی در پاسخ به این که از چه زمان مأموریت ایران به شما داده شد، گفت: وقتی از عراق برگشتم از «سیا» با من تماس گرفتند و گفتند به هتلی در واشنگتن می‌رود تا با آنها دیداری داشته باشم. در این هتل، با مأموران «سیا» سه روز جلسه داشتم و هر جلسه چندین ساعت طول کشید. آنها به من گفتند که می‌خواهیم شما بروی در بگرام اطلاعات جمع کنی و سپس به ایران رفته و آنها را به وزارت اطلاعات بدهی و پول هم بگیری و وقتی برگشتی بیشتر توضیح می‌دهیم و مأموریت دیگری می‌سپاریم.

وقتی قاضی صلواتی پرسید، انگیزه شما از این مأموریت و اقدام علیه مملکت خودت چه بود، حکمتی پاسخ داد: من نمی‌دانستم کاری علیه ایران انجام می‌دهم. من نیاز به کار داشتم. آنها به من گفتند برو اطلاعات بده و من هم دیدم این چیزی نیست که به ایران ضرر بزند؛ افزون بر اینکه پول هم می‌گیرم. البته قصدم این بود که در ایران ادامه زندگی بدهم و به آمریکا برنگردم، چرا که من ایران را دوست دارم. اگر به من می‌گفتند مثلا برو و یک نفر را در ایران ترور کن، هیچ گاه این کار را نمی‌کردم.

حکمتی در پاسخ به این که در قبال این مأموریت چقدر پول به شما پیشنهاد شد، گفت: پانصد هزار دلار به من پیشنهاد کردند؛ اما گفتند این پول را هنگام برگشتن به من می‌دهند.

وی ادامه داد: در نشستی که در واشنگتن داشتم، نحوه برخورد با کارشناسان وزارت اطلاعات ایران را به من آموزش داده و گفته بودند، برو به مأموران اطلاعاتی ایران بگو که سرباز بودی و عملکرد دولت آمریکا را قبول نداری. به همین دلیل آمدی اطلاعات بدهی و پول بگیری.

حکمتی افزود: به من گفتند، اطلاعات را از راه اینترنت در ایران تحویل بگیر، چون اگر لپ تاپت باشد، ممکن است آن را ببینند و بگیرند؛ افزون بر این که اطلاعات را جدا کن، یکسری از اطلاعات را به مأموران وزارت اطلاعات بده و بگو بررسی کنند، اگر استقبال کردند قسمت بعدی را به آنها بده.

جاسوس سیا

* نحوه انجام مأموریت

متهم خاطرنشان کرد: من به مأموران وزارت اطلاعات ایران گفتم که از سیاست‌های آمریکا و فشارهای این کشور علیه ایران ناراضی هستم و از کارم هم رضایت ندارم و می‌خواهم با شما همکاری کنم. البته واقعا این چیزها که گفتم (نارضایتی از سیاست‌های آمریکا و کار) حقیقت دارد.

حکمتی خاطرنشان کرد: هم من و هم سربازان دیگر سیاست‌های آمریکا را قبول ندارند؛ البته قرار بود از این داستان به عنوان پوشش نیز استفاده کنم ضمن اینکه به من گفته بودند این حرفها را بزنم و پس از آن هیچ مشکلی نخواهم داشت و نباید نگران باشیم.

وی افزود: به من گفتند پس از این که از این مأموریت برگشتی در هر شرکتی که خواستی می‌توانی استخدام شوی.

متهم در پاسخ به پرسش قاضی صلواتی مبنی بر اینکه در ازای اطلاعات چقدر از مأموران وزارت اطلاعات پول درخواست کرده بودی، گفت: من اول نصف مدارک را دادم و گفتم پول نمی‌خواهم. اگر راضی بودید، بقیه را هم می‌دهم و پانصد هزار دلار می‌گیرم، ولی اگر هم پولی به من نمی‌دادند، مشکلی نبود چرا که هدفم نبود.

حکمتی با بیان اینکه به من گفته بودند این پول باید در ایران بماند و به آمریکا آورده نشود اظهار داشت: خودم قصدم این بود که پول در ایران بماند و خودم هم در ایران بمانم و برنگردم.

وی در پاسخ به این پرسش قاضی صلواتی، مبنی بر اینکه آیا قرار بود در ازای پولی که از وزارت اطلاعات دریافت می‌کنی، مدرکی هم بگیری تا پس از آن هیأت حاکمه آمریکا از این مدارک علیه ایران استفاده کرده و جو سنگینی علیه کشورمان راه بیندازند و ایران را به ارتباط با تروریسم متهم کنند، گفت: قرار بود در ازای این کارم، صورتحسابی از وزارت اطلاعات دریافت کنم.

متهم در پاسخ به این که چگونه ریسک این مأموریت را پذیرفتی، گفت: من فریب خوردم و به آنها اعتماد کردم، چراکه به من گفتند هیچ مشکلی نیست و من هم پیش خودم می‌گفتم آنها کارشان همین است و نمی‌گذارند، یک مأمور سازمان سیا دستگیر شود. آنها اصلا به من نگفتند که احتمال دستگیری هست.

حکمتی در پاسخ به این که چند جلسه با مأموران وزارت اطلاعات داشتی، گفت: سه جلسه با مأموران وزات اطلاعات داشتم. در نخستین نشست، یکسری اطلاعات دادم. در جلسه دوم از من یکسری سؤال پرسیدند که از کجا ‌آمده‌ام و چه کسی هستم و من گفتم: رزومه ارایه کنم. در جلسه سوم به من گفتند، رزومه خود را بنویس و امضا بده و پس از اینکه امضا دادم از آنجا که متوجه مأموریت من شده بودند، گفتند یا صادقانه با ما همکاری کن یا می‌فرستیمت زندان.

پیش از استخدام در سازمان «سیا» سه مصاحبه داشتم که نخستین ‌آنها با آقای مارک بود که درباره شخصیتم و علاقه‌ام به کار اطلاعاتی پرسید. مصاحبه دومم در واشنگتن بود که به دروغ سنج نیز متصل شدم و از نظر روانی من را آزمایش کردند. مصاحبه سومم نیز در واشنگتن بود که درباره کار در «سیا» و حقوق و بیمه و مزایای کارمندان آن با من صحبت شد

وی در پاسخ به پرسش قاضی صلواتی مبنی بر اینکه شما که می‌گویی نمی‌خواستی به ایران ضربه بزنی، چگونه می‌خواستی صورتحسابی تهیه کنی تا از آن برای شانتاژ تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده شود، گفت: در این سه جلسه اصلا نگفتم که صورتجلسه می‌خواهم. تنها خواستم اطلاعات به آنها بدهم و اگر دوست داشتند پول بدهند و اگر نداشتند، ندهند. قصد خودم ضربه زدن نبود؛ اما مأموریتم این بود.

متهم در پاسخ به این گفته قاضی صلواتی، مبنی بر اینکه اگر دستگیر نمی‌شدی همه مراحل مأموریتت را انجام می‌دادی، گفت: اگر دستگیر نمی‌شدم، یک پولی می‌گرفتم و در ایران زندگی می‌کردم.

قاضی صلواتی خطاب به حکمتی گفت: این تیزهوشی کارشناسان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد که شما را دستگیر کردند؛ اما شما آموزش‌های لازم را دیده بودید که مأموریتت را انجام بدهی و از ایران از راه دبی با آمریکا برگردی و آنجا قرار بود با شما تماس بگیرند که آیا مأموریتت را درست انجام دادی یا خیر.

حکمتی در پاسخ به خواسته قاضی صلواتی برای توضیح دادن درباره در اختیار گرفتن نقشه وزارت اطلاعات ایران از مأموران سیا گفت: یک نقشه به من نشان دادند که در آن وزارت اطلاعات و خیابان‌های پیرامون و همچنین پارک شریعتی مشخص بود؛ سپس سناریویی که نوشته بودند، به من نشان دادند تا بدانم چه باید بگویم و بقیه را نیز شفاهی به من گفتند. روز آخر نیز به من مراجعه کردند تا مطمئن شوند همه چیز را خوب فراگرفته‌ام.

وی در پاسخ به این پرسش قاضی که آیا در برنامه توجیهی افسران سیا شما را با عظمت و رده تشکیلاتی وزارت اطلاعات ایران آشنا نکرده بودند، اظهار داشت:‌خودم اصلا انتظار نداشتم که دستگیر شوم.

*دو مستند مربوط به موضوع بالا را با عنوان"مستند مهارشده" و "جاسوس سیا در مستند مهار شده"را از این طریق این لینک ها ببینید.

بخش سیاست تبیان


منابع: تابناک